ترس و هیجان به سبب ایجاد پاسخهای هیجانی نسبت به محیط، خاطره سازی می کنند. در پل کابلی روستای بلبر، ترس و هیجان، پر رنگ ترین خاطرات از محیط را شکل می‌دهند.

نویسنده:

مشخصات مطلب

مقدمه

ترس و هیجان بخشی از احساسات انسان هستند و هر یک به نوبه‌ خود، سهمی قابل توجه در تفسیر او از موقعیت و به تبع آن پاسخ به محیط دارند. پاسخهای هیجانی نسبت به محیط، خاطراتی ماندگار در ذهن انسان بر جای گذاشته و در ادراک فضایی وی تاثیرگذارند. در تجربه منظر پل کابلی روستای بلبر در منطقه هورامان کردستان، احساس ترس و هیجان به وضوح فرد را تحت تأثیر خود قرار داده و پر رنگ ترین خاطرات او از محیط را شکل می‌دهد. این نوشتار توصیفی مختصر در ارتباط با چگونگی تأثیر احساسات هیجانی بر درک منظر و هویت سازی آن و به طور موردی در پل کابلی روستای بلبر ارائه می‌دهد.

ترس و هیجان و ارتباط آن با منظر

لغت نامه‌ کمبریج واژه “fear” یا آنچه ما به عنوان ترس می‌شناسیم را چنین توصیف می‌کند: “احساس یا افکار ناخوشایندی که هنگام نگرانی و اضطراب به علت مواجهه با واقعه‌ ای خطرناک، دردناک یا بد و یا به علت احتمال وقوع آن در فرد ایجاد می شود.” در توضیح هیجان نیز می‌ توان گفت: “واکنش کلی و کوتاه به یک واقعیت غیر منتظره همراه با یک حالت عاطفی خوشایند یا ناخوشایند هیجان نامیده می‌شود.” (وب سایت رشد)

ترسهای انسان اغلب به علت عدم شناخت و غافلگیری ناشی از آن شکل می‌گیرند. این احساس به علت ماهیت هیجانی، خاطراتی مشخص در ذهن انسان ایجاد می‌کند و در واقع حافظه برای رویدادهای هیجانی دارای ثبات و وضوح خاصی است. (ساعد و سهرابی، 1388) از طرفی تجربه‌ ترس را می‌ توان چالشی برای انسان دانست که در مواجهه با آن، تمایل و تلاش برای غلبه بر احساس ترس به ایجاد خاطره ای مثبت و ماندگار ختم شود چرا که مطالعات ثابت کرده‌اند؛ وقایع مثبت بهتر از وقایع منفی به خاطر می مانند.( Arntz, 2005)

از طرف دیگر نقش خاطرات در هویت بخشی به منظر غیر قابل انکار است. خاطره، اثر را در ذهن مخاطب ماندگار می‌کند. شرط لازم برای کاربرد مکان به معنای راستین کلمه، خاطره است.” (شولتز،1387) بنابراین هیجان مثبت ناشی از تجربه ترس می‌تواند به عنوان عاملی تأثیرگذار در تجربه‌ محیط وارد شده و برداشتهای حسی و ادراکات محیطی را به خاطراتی ملموس در ذهن مخاطب تبدیل نماید و پویایی و ماندگاری محیط و منظر را به وسیله هویت‌ بخشی به آن تضمین کند.

پل کابلی روستای بلبر

پل کابلی روستای بلبر که از رودخانه سیروان در منطقه هورامان کردستان می‌گذرد نمونه ای بارز از به کارگیری عواطف هیجانی در خلق خاطره ای مانا در ذهن مخاطب است. این پل که در وهله اول با هدف تأمین دسترسی بومیان به آنسوی رودخانه ساخته شده، اکنون کارکردی جدید یافته و به نظر می‌رسد که عملکرد ثانویه پل ها و یا معانی ضمنی آنها در نزد شهروندان، از خود عملکرد اولیه پل (معبر بودن) مهمتر باشد.

پل، در ابتدا برای تردد ساخته می‌شود اما کمی بعد «گذر کردن» تنها بهانه‌ ای است برای حضور در آن (مهربانی گلزار، 1394). این کارکرد ثانویه در پل کابلی معلق بلبر عبارت است از تجربه‌ احساس. حسی قوی از ترس به هنگام حضور بر پل و در کنار آن هیجان حس پیروزی در گذر از پل.

منظر ترس و هیجان در پل کابلی روستای بلبر
پل معلق و تجربه ترس. منبع: سحر روحانی نژاد، 1395
نقش پل کابلی در ادراک مخاطب نسبت به محیط

در توضیح نحوه تاثیر تجربه پل کابلی بر ادراکات مخاطب باید به پیشینه ذهنی که برای هر شخص متفاوت است، توجه داشت. چرا که تجربیات قبلی فرد نقشی غیر قابل انکار در بروز واکنشهای او نسبت به محیط دارند. با توجه به این مسئله شاید بتوان گفت گذر از پل و البته حضور در آن دارای جنبه هایی متفاوت برای بومیان و گردشگران است.

اغلب گردشگران به ویژه در نخستین برخورد با پل کابلی، عبور از آن را ترس‌ آور می‌ یابند. عبور از روی پلی با پوشش حداقلی تخته‌ های چوبی در طول مسیر و تنها چهار کابل برای پا نهادن و عبور از روی رودخانه پر آب و در کنار آن حرکات جانبی پل حسی از دلهره را در مخاطب القاء می‌کند.

پوشش تخته‌ های چوبی غیر ممتد در طول مسیر می‌ تواند وقفه‌ هایی در حرکت گردشگر ایجاد نموده و مجالی برای آسودن از اضطراب ناشی از حرکت روی کابلها به وی بدهد. اما در نهایت شدت این حس از ترس و دلهره، خاطره ای عمیق در ذهن وی خلق می‌کند. خاطره‌ ای که وابستگی به مکان را با خود به همراه دارد.

منظر ترس و هیجان در پل کابلی روستای بلبر
پوشش اندک تخته‌ های چوبی در برخی نقاط در کنار کابلها، دو حس متفاوت را هنگام حرکت در فرد ایجاد می‌ کند. منبع: نگارنده، 1395

و اما بومیانی که از کودکی حضور بر پل کابلی را تجربه می‌کنند. خاطرات کودک با تجربه اندک او نسبت به ترس شکل می‌گیرد. جست‌ و خیز روی پل و گونه ای یکی شدن با طبیعت پل به وضوح در بین کودکان و نوجوانان بومی دیده می‌شود. پل محل شکل‌ گیری خاطرات رو به رشد بومیان می‌ گردد و بدین ترتیب بخشی از گذشته و تاریخ زندگی فرد را می‌ سازد و از این جهت مورد علاقه واقع می‌شود.

منظر ترس و هیجان در پل کابلی روستای بلبر
کودکان کرد پل را مکانی برای بازیها و جست و خیزهای خود می یابند. منبع: یاسمن حسینی، 1395

نقش دیگر پل کابلی در کمک به تجربه هیجان، عملکرد آن به عنوان آویزی برای پرش به درون رود است. مخاطب پس از پشت سر گذاردن تجربه حضور بر پل و البته درک منظر رودخانه از بالا، تمایل به ارتقاء سطح هیجان خویش می‌ یابد و این بار با پرش درون آب، رودخانه را بی‌ واسطه درک می‌کند. بنابراین پل به عنوان عاملی پیوند دهنده میان انسان و منظر رودخانه عملکردی دوگانه می‌ یابد.

مسیر دسترسی، پیش درآمد تجربه ترس

پایه ترس عدم شناخت است. (حیدری، 1388) در شکل‌ گیری عواطف ناشی از تجربه پل نقش مسیر دسترسی نیز قابل توجه است. در راه رسیدن به پل کابلی و حرکت از روستا به سمت حاشیه رودخانه، مسیر پوشیده با درختان اطلاعی از آنچه در انتظار مخاطب است به وی نمی‌دهد. تنها در چند قدمی پل کابلی با گذرگاهی با عرضی محدود در لبه‌ ای رو به دره مخاطب تصویر پل را دریافت می‌کند. ایستادن در این لبه محدود و مرتفع و انتظار برای رسیدن به پل با تشدید حس ترس، خاطرات تجربه‌ پل را با وضوحی بیشتر تکمیل می‌کند.

منظر ترس و هیجان در پل کابلی روستای بلبر
انتظار در لبه‌‌ مرتفع کوه به تشدید بازخورد حسی فضا کمک می‌ کند. منبع: سحر روحانی‌ نژاد، 1395
جمع بندی

هیجان و ترس به عنوان عواملی تاثیرگذار در شکل گیری خاطرات می‌توانند به گونه ای مناسب در ایجاد حس مکان عمل کنند. در منظر طبیعی منطقه هورامان، پل کابلی روستای بلبر به شکل عنصری خاطره‌ ساز ظاهر می‌شود و با وجود القای حس ترس در کاربران باعث ایجاد کشش و جاذبه در آنها شده و در نهایت تجربه ای شدید از ترس را به خاطره‌ ای دائمی تبدیل می‌ کند.

بدین‌ ترتیب پل کابلی در برخورد میان انسان و محیط عنصری زنده است که به شکلی فعال و به عنوان عاملی هویت‌ ساز برای منطقه نقش ایفا می‌کند. توجه به این عنصر خاطره‌ ساز و تلاش برای معرفی آن در کنار توجه به حفظ بافت طبیعی محیط و عدم مداخله به منظور حفظ تأثیر هیجانی آن می‌تواند در زنده نگه داشتن حیات منطقه بسیار مفید واقع شود.

منابع

مقاله­ حاضر، دستاورد سفر پژوهشی جمعی از دانشجویان معماری منظر دانشگاه بین المللی امام خمینی، دانشگاه شهید رجایی، دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات به منطقه هورامانات در اردیبهشت ماه 1395 است که با راهنمایی اساتید حاضر در سفر تنظیم شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *