در این سفر از شهرهایی همچون یزد ،‌ فهرج، مهریز، تفت و میبد بازدید شد. پرونده حاضر محصول دریافت های اعضای حاضر در این سفر است.
مفهوم میدان نه درشکل و کالبد، بلکه براساس حضور سیال عابران شکل می گیرد و هر امری که این حضور را مختل کند به سرزندگی و پویایی آن لطمه وارد می آورد.
میدان امیر چخماق که تا پیش از این عالی ترین شکل تجلی اصل ترکیب در فضای شهری ایرانی بود ناگهان در کنار خود با دو مهمان ناخوانده و ناکارآمد روبرو می گردد.
طراحی منظر پیرامون درختان دیرزیست مانند سرو کهنسال مهریز نیازمند بازنگری های جدی است تا ضمن حفاظت از این درخت با ارزش، بر جنبه های معنایی و هویتی آن تاکید شود.
گنبد و گلدسته مساجد و بادگیر، عناصر شکل دهنده خط آسمان در بافت سنتی میبد هستند. این عناصر به جزء جنبه زیبایی، در خوانایی و آرامش روانی عابران نیز نقش دارند.
این گزارش به بررسی معانی خاص رنگ ها در بافت میبد و نقش رنگ در منظر شهری و پی بردن به تاثیرات همنشینی این رنگها در کنار هم می پردازد.
عنصر نخل علاوه بر کارکردهای اعتقادی و آیینی در شهر یزد، به عنوان یکی از نشانه های شناخت مراکز محلات یزد نیز مطرح است. هر محله نخل ویژه خود را دارد.
فعالیتهای انسانی که تا پاسی از شب در میدان امیر چخماق ادامه دارند، حیات شبانه آنرا شکل می دهند. نورپردازی می تواند کیفیت محیطی منظر شبانه را تقویت کند.
استفاده از بام به عنوان فضای شهری، ایده ای است که در شهر سنتی تفت بکار گرفته شده و می تواند الگویی برای طراحی فضاهای شهری باشد.
خیابان های مختوم به نقاط عطف شهر وظیفه مهمی هم در جهت تاکید بر بنای شاخص و هم در جهت حفظ هویت آن بنا دارند. بنابراین می بایست دارای ویژگیهای خاصی باشند.
بادگیرهای یزد به دلیل تعدد، نمی­ توانند نشانه باشند. اما همین ویژگی موجب شده بادگیر در دیدهای مختلف شهر حضور داشته و دارای کارکرد هویتی باشند.
مراسم نخل گردانی ریشه ای کهن تر از واقعه عاشورا دارد و پس از آن واقعه، شکلی جدید گرفته و سبمل های ایرانی در خدمت عقاید اسلامی به کار گرفته شده اند.