سفری پژوهشی به سرپرستی دکتر محمدرضا مهربانی گلزار به منظور شناخت منظرهای گوناگون سرزمین هند برگزار شد که مقالات این پرونده حاصل فعالیتهای پژوهشی آن سفر است.
در هند صدای بوقهای ممتد و شدید به عنوان زبان مشترک برای تعامل در حین رانندگی استفاده می‌ شود که نشات گرفته از لایه منظر شنیداری در منظر شهری شهرهای هند است.
چاندیگار شهری که با قصد عبور از سنت به سمت آینده ساخته شده است؛ با بستر خنثی و متضاد و خاکستری اش زمینه فرهنگ پر نقش و رنگارنگ هندی شده است.
در تفکرات بودایی در مورد رابطه انسان و طبیعت، نه او را بر طبیعت غالب و نه در طبیعت یا همراه با آن می‌ شمارند، بلکه این دو را در تلفیق با هم تلقی می‌ کنند.
تفاوت در نوع نگاه انسان به پدیده ها می تواند بر بسیاری از شئونات زندگی او تأثیر بگذارد و همین تفاوتها در مفاهیم گوناگون، سبب تفاوت در زندگی هندیها شده است.
شادی در هند را می توان خفیف تعریف کرد. شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی، تلفات روحی و جسمی بدی، از جمله کاهش امید و شادی، بر روی مردم هند گذاشته است.
هندیها در برخورد با دنیای مدرن به نحوی رفتار کرده اند که دنیای سنت خود را فراموش نکنند و حتی آنرا به شکلی با دنیای مدرن تلفیق کنند تا دچار بحران هویت نشوند.
بی مرزی در شهرهای هند صرفاً دلیلی بر بی نظمی موجود در آنها نیست و زندگی شهری مردم با نظمی که برای شهروندان خودشان قابل ادراک است، پیوسته در جریان است.
با وجود ورود توریستها به کشور هند و دریافت نشانه های مدرنیته از ظاهر شهرها، هنوز انسان هندی در بطن خود، سنتی است و در مرحله پیشامدرن نیز قرار نگرفته است.
دوره‌ استعمار در هند را می ‌توان جزئی از گذشته و تاریخچه آن به حساب آورد. هنوز می توان تاثیرات این دوره را در حوزه ‌هایی همچون اقتصاد و سیاست مشاهده کرد.
آشفتگی در مناظر شهرهای هند که مردم غیر بومی را مشوش می سازد، برای مردم این کشور عنصری پذیرفته شده و شاید بتوان گفت غیرمخرب در سلامت روانی آنها است.