فعالیتهای مرتبط با رشته منظر در مقیاس های متفاوتی انجام می شوند. خردترین و کوچکترین مقیاس می تواند در حد طراحی حیاط، باغچه و محوطه بیرونی یک خانه باشد. اصولاً طراحی فضای باز در مساحت های کوچک به دلیل محدودیت در تغییر محیط کار پیچیده ای است. از آنجایی که عموماً در دوران تحصیل، بیشتر پروژه ها دارای مقیاس های محلی و بالاتر هستند، تجربه دم دستی طراحی یک حیاط کوچک مغفول می ماند.
در ادامه با امیر شلیزینگر همراه خواهیم بود تا از زبان خود وی فرآیند طراحی یک محوطه کوچک را بشنویم و با ایده پردازی ها و منابع الهام کوچک موجود در این محیط نیز آشنا شویم.
امیر شلیزینگر : وقتی که برای اولین بار به منظور دیدن این فضا آمدم، صاحب خانه اتاق نشیمن را تا باغچه گسترش داده بود که این موضوع فرصتی را برای اتصال دو فضا و شکل گیری یک تراس به وجود آورده بود.
مکان ذکر شده؛ حیاط خلوت تاریکی بود با درختان بزرگی که فضا را احاطه کرده بود. موقعیت مکانی این فضا که در سراشیبی هم قرار داشت با حصار بد ترکیبی که دور تا دور آن را فرا گرفته بود، تعریف می شد. وقتی که برای بار اول از این باغ دیدن کردم، درونگرایی این مکان جلب توجه می کرد و من توانستم از چند عنصر کلیدی در آنجا الهام بگیرم که کم و بیش منجر به عکس العمل غریزی در طراح و مخاطب می شد.
اولین ایده، بازسازی مجدد شکل شومینه داخل ساختمان با دو نیمکت کنار آن برای ایجاد چشم انداز مناسب به باغچه جدید بود. نیمکتها، هسته اصلی و کانونی فضای نشیمن محسوب می شوند و با نورپردازی می توان دیدها را به این نقطه هدایت کرد. دومین مشخصه این فضا، آبشار گرانیتی است که فضای سمت راست باغ را با جاری شدن به داخل دو استخر هماهنگ می کند. مطابق طرح اولیه پروژه که آب عنصری کلیدی بود بازدید کننده با این چشم اندازهای آبی مجذوب خواهد شد.
منطق طراحی
درختان اطراف، فضایی ملایم و آرام به وجود می آورند. من تمایل داشتم که نور بیشتری در محیط بازتاب دهم. سنگ ماسه های زرد نخودی را انتخاب کردم. چیدمان آنها علاوه بر این که فرم خطی و دنباله دار را داخل فضا افزایش میدهد، چشم انسان را در سرتاسر باغچه، فضایی که نسبتاً مربع شکل و ایستاست، به حرکت وا میدارد.
دیوارهای داخلی، درخشندگی را با طرحی از رنگ های ملایم و آرام در چهار رنگ مایه از شیری تا حنایی روشن، خاکستری مایل به قهوه ای تا سیاه افزایش میدهند. تنه سفید نقره ای درختان، موزاییک های شفاف در جزئیات آبنما، ساقه های بامبوهای زرد رنگ و شاخ و برگهای بزرگ و صیقلی همگی به درخشش بیشتر فضا و افزایش روشنایی کمک می کنند.
درختکاری
در این بازسازی، تفکیک و جداسازی از املاک مجاور حائز اهمیت بود؛ درختان بامبو و نخل، یک حایل همشه سبز را فراهم آوردند و نیز درخت قطاب (درخت توت فرنگی ایرلندی) و اوکالیپتوس تاکید بیشتری بر معماری همیشه سبز می دهند.
به منظور حفظ حصار فعلی و اجتناب از جابجایی خاک، با کاشت، هم نیاز به تامین این حجم خاک برطرف گردید و هم وجود پوشش گیاهی به عنوان حصار؛ تاثیری مناسب و قابل توجه از نور و روشنایی ایجاد میکنند که در روز و شب ارزشمند است. فضای محوطه به چند طرح برای ایجاد حس پویایی نیاز داشت؛ با تکرار درختان نخل از راست به چپ و خطوط مورب بین استخر آب و نیمکت، این پویایی به مخاطب تلقین و به طور ضمنی یادآوری می شود.
در نتیجه سادگی در طراحی گیاهان، صحنه ای آرام و کارکردی فراهم آمده است که درک فضا را برای مخاطب آسان می کند. این درختکاری ساده به طراحی دلپذیر و پیچیده تر در قسمت چپ بالای باغچه توسعه می یابد، جایی که باغچه های برجسته منحنی شکل در سه سطح مسیر پیچیدهای را طی میکنند. این طرح بندی و ترکیب متضاد، وقتی باغچه از تراس که در سطح بالاتری قرار دارد؛ دیده می شود، چشم اندازی زیبا و شور انگیز را عرضه می کند.
مشخصه های ویژه
نیمکتهای “L” مانند، ویژگی اصلی باغچه محسوب می شوند. خطی بودن نیمکتها با حالت عمود و ایستاده بودن بامبوها تضاد دارد، اگرچه وقتی چراغها روشن میشود، رنگ مایه زرد هر دو در هم می آمیزد.
شاخ و برگهای یک اکالیپتوس خوش ترکیب، سیمای گرانیتی آب را قاب و شکل هندسی ساختار آن را تعدیل می کند. استخر بالایی با یک استخر در پایین تر با هم ادغام می شوند و توالی زیبایی از صدای آب و بازتاب آن ایجاد می کنند. اجزای گرانیتی به کار رفته در دو انتهای این محور کوچک آبی برای کنترل و تاثیر گذاشتن بر جریان آب ایجاد شده اند.
افزایش اندازه سنگها در آبشار در راستای ایجاد ویژگی بصری خاص بوده است. این اندازه ها که با حرکت به سمت کف آبشار افزایش می یابند، به جهت ایجاد خطای بصری باعث می شوند که آبشار بزرگتر به نظر برسد. به منظور عمق دهی و بعد بیشتر، سنگهای صاف در قسمتهای عقبی کار شده که نمای برجسته ای را ایجاد می کند.
تراس از نور آفتاب مناسبی بهره مند است و طرح کاشت گیاهان مدیترانه ای آن، شامل درختان زیتون، آگاپانتوس و میخک درختی است. این ویژگیها به صورت دلپذیر و مطلوبی با درختان زیتون داخل باغ در هم آمیخته می شوند و شکلی از مناظر جنوب فرانسه را تداعی می کند که مورد علاقه کارفرما نیز بود.
طرح نورپردازی، طرح منظر باغچه را تحکیم می بخشد و قسمتهای داخلی را با فضای خارج از ساختمان هماهنگ می سازد. با تنظیمات مورد نیاز و کنترل از راه دور در نقاط مختلف، ویژگیهای باغچه به هنگام شب تغییر می کند. در هنگام نشان دادن یک درخت چند پایه ای، من معمولاً ترجیح میدهم که از سمت بالا به مهمترین قسمت ساختار و بافت تنه درخت نور بتابانم. در هنگام کار با درختان بلند احاطه کننده مثل اینجا، دوست دارم که فضای باغچه را با تعبیه یک سایه بان بهبود ببخشم. در صورت امکان، سعی میکنم با قرار دادن تجهیزات و وسایل روشنایی در داخل تاج پوشش درختان، تاثیری از نور مهتاب به وجود آورم.
منظر پروژه
اگر دسترسی، فضا و بودجه؛ امکان استفاده از گیاهان با شکل طبیعی را بدهد، می توان یک باغچه نسبتاً بالغ و کامل را ایجاد کرد. داشتن گیاهان نیمه بالغ به این معنا است که من می توانم مناظر تمام عیاری به وجود بیاورم، با علم به این امر که مشتری احتمالاً قصد ماندن در ملک را بیش از چند سال ندارد. نتیجه محصور شدن با درختان خیابانی بزرگ مانند نمدار و آکاسیا، یک باغچه درونگرا است که هم مقیاس فضای پیرامونش است و با محیط اطراف در ارتباط بوده و هویت بخش بافت خواهد بود.