شهر سوسیالیستی
شهر سوسیالیستی مفهومی است که با وام گرفتن از مبانی فکری کمونیسم و تحت حاکمیت و اقتدار حکومت شکل گرفته است. این خط فکری، مفهوم و کیفیت منظر شهری را تحت تاثیر قرار داده و منجر به شکل گیری ساختاری از شهر شده که با نادیده گرفتن بسترهای تاریخی، اجتماعی و فرهنگی و همچنین گماشتن مردم تنها به عنوان نیروی کار برای تولید، بنا شده اند. به همین جهت بافت شهری برای ادامه حیات خود نیاز به محرک های درونی در عصر حاضر دارد.
در واقع شهر سوسیالیستی را می توان نتیجه برنامه های مقتدرانه و غیرمنعطف دانست که با هدف نظم اجتماعی مبتنی بر انسجام همگانی و با اقتدار و نظارت بی چون و چرای حکومت شکل گرفته است. این نوع برنامه ریزی به ایجاد قالبهای تکرار شونده و اغلب مدولار در شهر منجر شده که با سرعت و اغلب به منظور اسکان نیروی کار (مردم) در ساختمانهای ارزان قیمت کارگری ساخته شده اند. ایدئولوژی سوسیالیسم با تقویت تسلط دولت بر شکل زندگی شهروندان، اختیار آن را از دست مردم خارج کرد و بازخوردهای انسانی و اساساً انسان را به عنوان مهمترین عضو در منظر شهری نادیده گرفت.
پروژه های محرک توسعه شهری
احیاء بافت شهری، خصوصاً بافت تاریخی در بیشتر شهرها و کشورها اقدامی کالبدی است که با مداخله فیزیکی و مستقیم در سایت موردنظر صورت می گیرد. اما شهر تنها متشکل از کالبد نیست؛ بلکه موجودیتی زنده و واجد لایه های متعدد اجتماعی، فرهنگی، تاریخی، اقتصادی و … است که همگی در خوانش منظر آن موثر هستند و نمی توان آنها را از یکدیگر تفکیک کرد. در واقع ذهنیت جمعی شهروندان که بخش جدایی ناپذیر منظر شهری است، حاصل خوانش توامان این لایه ها و تجربه های شهروندان از حضور در شهر است.
به همین جهت، اقدامات کالبدی برای نوسازی و احیای یک بافت، تنها راه حلهایی مقطعی و بی توجه به بستر و لایه های شهر ارائه می دهند که غالباً نیز نمی توانند به ذهنیت و خاطرات جمعی شهروندان پاسخ مناسبی بدهند. بنابراین به جای رویکرد کالبدی می توان رویکرد دیگری برای این مساله ارائه کرد که به احیاء، همچون یک فرآیند نگاه می کند.
این رویکرد فرآیند محور، بافت را به صورت تدریجی احیاء می کند و به تمام لایه های شهر و نه فقط کالبد توجه دارد. به علاوه این فرآیند تغییر و احیاء تدریجی، به مردم نیز وابسته است و فعالیتها، نیازها و مشارکت شهروندان بر آن تاثیر می کند و به همین جهت می توان آن را پویا و در هماهنگی با پویایی و حیات منظر شهر دانست.
در این راستا، راهکارهای متناسب با این رویکرد، کاتالیزور یا محرک خوانده می شوند چرا که مانند یک کاتالیزور که فرآیند شیمیایی را تسهیل می کند، به سرعت و هدایت فرآیند احیاء کمک می کنند. پروژه های محرک توسعه بدون آنکه الزاماً تغییرات بنیادین در بافت ایجاد کنند، آن را احیاء می کنند، موجب خلق و توسعه فعالیتها می شوند و غیر از تغییر و بهسازی سایت پروژه، به توسعه های آتی و احیای بافت در مقیاس بزرگتری می انجامند.
جایگاه محرکهای توسعه در شهر سوسیالیستی
روسیه که زمانی مهمترین و قدرتمندترین جمهوری در اتحاد جماهیر شوروی بود، از اصلی ترین بسترهای تفکر کمونیستی بوده و شکل و ساختار شهرهای آن نیز تحت تاثیر و تسلط مقتدرانه این نگرش بوده است؛ به طوری که هنوز هم با وجود گذشت بیست و پنج سال از فروپاشی شوروی، آثار این ایدئولوژی در کالبد شهر و رفتارهای اجتماعی شهروندان دیده می شود.
اقتدار حکومت و تلاش برای برقراری نظم اجتماعی و یکسان سازی، به کمرنگ شدن بعد انسانی و هویتی در شهرهای روسیه، خصوصاً مسکو و سن پترزبورگ انجامید. بنابراین برای تقویت حیات و پویایی در این شهرها نیاز به راه حلی است که نقش انسانها و هویت آنها و همچنین لایه های مختلف شهر را مورد توجه قرار دهد که با توجه به مبانی گفته شده، پروژه های محرک توسعه می توانند پاسخ مناسبی به این مساله باشند.
احیاء و نوسازی جزیره نیوهلند در شهر سن پترزبورگ از جمله پروژه های محرک توسعه است. این جزیره که در قرن 18 به دستور پتر کبیر ساخته شد و زمانی مورد استفاده ارتش نیروی دریایی روسیه بوده، اکنون توسط گروه وست ایت (West8) و با هدف احیاء جایگاه این جزیره در شهر بازسازی شده و طرح توسعه و بازسازی آن همچنان ادامه دارد. طرح احیاء نیوهلند، به عنوان نقطه ای تاثیرگذار در شهر نه تنها ارزشهای تاریخی و فرهنگی محدوده را احیاء می کند، بلکه می تواند به صورت تدریجی و طی یک فرآیند به بهسازی محدوده بزرگتری از بافت شهر منجر شود.
در واقع شعاع تاثیرگذاری این پروژه محرک توسعه می تواند از مقیاس محله ای به مقیاس شهری و یا فراتر از آن برسد. به علاوه این پروژه با در نظر گرفتن کاربریهای متناسب با اقشار و سنین مختلف، مانند باغ گیاهان دارویی و کشتی چوبی برای بازی کودکان، شهروندان را نیز با تاریخ و فرهنگ منطقه درگیر کرده، زمینه ای برای پر رنگ شدن مشارکتها و تعاملات مردمی فراهم آورده و به شکل گیری خاطرات جمعی می انجامد.
بنابراین پروژه های محرک توسعه، همچون نیوهلند، با تاکید بر خوانش شهر، به عنوان موجودی زنده که لایه های حیاتی متعددی دارد و همچنین تمرکز بر مشارکت مردمی و حضور انسانها، به عنوان عضو اصلی در مفهوم منظر شهری، می توانند توده مردم را از حاشیه به متن آورده و منظر شهری را در شهر سوسیالیستی متحول کنند.