به منظور مبارزه با تغییرات آب و هوایی، کمک به انطباق جوامع با جهان در حال تغییر، ایجاد پارکهای هنرمندانه و پایدار و نیز فضاهای باز برای تمامی گروهها اعم از غنی یا فقیر، حفظ میراث منظر فرهنگی و حفظ تمامی اشکال حیات بر روی زمین، معماران منظر در طی 50 سال آینده باید اقداماتی هماهنگ در سطح جهانی انجام دهند. این موارد اصلی ترین پیام هایی است که در تازهترین بیانیه بنیاد معماری منظر لاف (LAF) در نشست معماری منظر و آینده که در فیلادلفیا و با حضور بیش از 700 نفر از معماران منظر برگزار شد، عنوان گردید. سرفصلهای مهم این چشم انداز عبارتند از:
- معماران منظر باید “مسائل جدی مربوط به هوا، آب، غذا، و ضایعات” را در کشورهای در حال توسعه مورد توجه قرار دهند.
- معماران منظر باید شهری سازی معمول را ارتقاء دهند.
- معماران منظر باید آینده ای برای طبیعت وحشی ایجاد نمایند.
- تعداد معماران منظر باید به طور چشمگیری افزایش یابد.
- معماران منظر باید خود را به سرعت تنوع بخشند
- معماران منظر باید حتی بیشتراز قبل اهل سیاست باشند.
- معماران منظر برای رسیدن به اهداف گسترده تر باید به نحو بهتری از زیرساختهای سبز به عنوان اهرم فشار استفاده کنند.
- معماران منظر باید تمرکز طراحی را بر تجربه انسانی قرار دهند.
- برای باقی ماندن در عرصه رقابت معماران منظر باید زمینه های تازه ای برای تحقیق و طراحی ایجاد کنند.
- آموزگاران معماران منظر باید ” نظام آموزشی معماری منظر را متحول کنند” و عملگرایانهتر عمل کنند.
سخنرانان با استفاده از سخنرانیهای کوتاه و بیان ایده و شرکت کنندگان با استفاده از کارتها، نظرسنجی ها و یک برنامه تعاملی پرسش و پاسخی به فراهم آوردن داده برای یک بیانیه جدید پرداختند. این چشم انداز برای هدایت تلاشهای معماران منظر تا سال 2066 تهیه شد. در پنجاهمین سالگرد انتشار نخستین اعلامیه در سال 1966، بسیاری از معماران منظر با نگاهی به گذشته، دنبال این هستند که در بیش از 50 سال گذشته چه دستاوردهایی کسب کرده اند؟ از طرفی آنها با بیان یک سری اظهارات جسورانه، چشم اندازی جهانی و بلند پروازانه برای حرکت به سمت آینده ایجاد کرده اند. باربارا دویچ (Barbara Deutsch) از همکاران ASLA و رئيس LAF معتقد است که ما هم اکنون در حال ورود به عصر معماری منظر هستیم.
آنچه در ادامه می آید اگر چه مروری جامع بر تمامی اظهارات نیست اما به برخی از نکات مهم چشم انداز “آنچه معماران منظر باید در 50 سال آینده محقق سازند” اشاره می کند.
معماران منظر باید مسائل جدی مربوط به هوا، آب، غذا و ضایعات را در کشورهای در حال توسعه مورد توجه قرار دهند.
آلپا ناوره (Alpa Nawre) از معماران منظر خواست تلاشهای خود را بر جهان در حال توسعه متمرکز کنند، جایی که حجم وسیعی از جمعیت فعلی جهان را در خود جای داده و بخش عمده رشد جمعیت آینده در آن رخ خواهد داد. در حال حاضر از 7.2 میلیارد نفر جمعیت زمین، حدود 6 میلیارد نفر در کشورهای در حال توسعه زندگی میکنند. از این تعداد حدود 100 میلیون نفر به آب سالم دسترسی ندارند. انتظار میرود جمعیت جهان در دهه های آینده به 9.6 میلیارد نفر برسد و به جمعیت شهرهای نیم کره جنوبی400 میلیون نفر اضافه شود. برای جای دادن این جمعیت چندین میلیاردی در زمین، باید سیستمهای منظرین بهتری برای مدیریت منابع طراحی کنیم.
گردو آکینو (Gerdo Aquino)، این عقیده را با این استدلال بازگو کرد که در آینده، مقررات سخت تری بر منابع طبیعی وضع میشود چرا که این منابع نایاب تر و با ارزشتر خواهند بود. بدین ترتیب معماران منظر نقش بیشتری در ارزش گذاری و مدیریت این منابع خواهند داشت.
کریستف جایروت (Christophe Girot) به طور مشابه نیاز به “مناظر موضوعی جدید” برای جمعیت 9.6 میلیاردی ساکنین آینده زمین را مورد توجه قرار داد و این نکته را متذکر شد که ما باید واکنش نشان داده، خلاقانه فکر کنیم و راه حلها را بیابیم.
معماران منظر باید شهرسازی معمول را ارتقاء دهند.
به گفته کریس مارشینکوسکی (Chris Marcinkowski)، معماران منظر به جای دنبال کردن تصورات ایده آل گرایانه در مورد پارکها که ممکن است به عرصه های سبز زینتی کوچک مورد علاقه لیبرالها بینجامد، باید با سیستمهای اساسی شهرسازی کار کرده و آنها را ارتقاء دهند. بدین صورت که آنها را در دورانی که جمعیت شهرها به یک میلیارد نفر میرسد به مکانهایی خوشایند تبدیل کنند.
جیمز کرنر (James Corner) برای تسریع شهرسازی با هدف حفاظت از طبیعت اطراف تلاش نمود. “اگر عاشق طبیعت هستید، در شهر زندگی کنید.” او از معماران منظر خواست، زیبایی و حسی از شادی و لذت را در شهرها جای دهند و با فرم پارکها و باغها آن را محقق سازند، چرا که ما باید شهرها را به گونه ای بسازیم که مردم خود زندگی در شهرها را انتخاب کنند. معماران منظر همچنین باید جهانشهرهای متراکم تری را پیش بینی کنند و فرم شهر آینده را شکل بدهند. تصور او از شهر آینده باغشهری است که از ذوق منظرین بهره می برد. همچنین چارلز والدهایم (Charles Waldheim) به طور مشابه همین استدلال را در مورد یک شهرسازی منظر – محور جدید با ریشه در فرآیندهای زیست محیطی ارائه میدهند.
دیوید گوورنیر (David Gouverneur) درخواست بکارگیری رویکردهای نوین برای جوامع غیررسمی که موضوع فعالیت او در ونزوئلا است را ارائه میدهد. مکانهایی که در آنها فرآیندهای معمول برنامه ریزی و طراحی به شکست می انجامند. او ارتقاء و مقاوم سازی این مکانها از طریق “روش آرماتور غیررسمی” خود را پیشنهاد میدهد که نه تنها می تواند مسیرها و گره های عمومی را بیافریند بلکه مناطقی برای رشد انعطاف پذیر ایجاد کند که به مردم محلی اجازه می دهد در محل پراکنده شده و کنترل امور را به دست گیرند. او استدلال کرد که اشکال جدید برنامه ریزی و طراحی قادرند به نحو بهتری نیازهای ساکنین چند صد میلیونی جوامع غیررسمی جهان را تامین کنند.
کیت ارف (Kate Orff) توضیح داد چگونه رویکرد جامعه محور او سکویی برای مشارکتی معنی دار میآفریند که یک مولد فعال زندگی اجتماعی است. از نظر او مهمترین مسئله ایجاد ارتباط میان ابعاد اجتماعی و محیط زیستی و ارتقاء سطح آن برای جوامع است. کارل اشتاینیتس (Carl Steinitz) از تمام معماران منظر خواست فعالیت خود را در مقیاس شهری و منطقه بیشتر کنند. این همان جایی است که جامعه بیشترین نیاز را به ما دارد.
معماران منظر باید آینده ای برای طبیعت وحشی ایجاد نمایند.
فنگ هان (Feng Han) میگوید منظر در حال حاضر قطعه قطعه شده است. ما به رویکردی جامع تر نیاز داریم، یک رابطه جدید فلسفی بین بشریت و طبیعت. این رویکرد جدید باید فقط در برنامه ریزی و طراحی منظر ریشه داشته باشد. راندولف هستر جونیور (Randolph Hester Jr.) استدلالی مشابه و قانع کننده با این مضمون ارائه نمود که عدالت و زیبایی در منظر باید درکنار همدیگر یافت شوند. منظر به خودی خود یک جامعه است که جوهره بوم شناختی و فرهنگی آن از هم جدایی ناپذیر است. نینا ماری لیستر (Nina-Marie Lister) استدلال میکند که اصلی ترین بخش در دستیابی به این رویکرد برنامه ریزی و طراحی منظر، محترم شمردن 2.5 میلیون گونه شناخته شده دیگری است که علاوه بر ما در این سیاره سکونت دارند. ما باید به فکر کیفیت زندگی آنها نیز باشیم. برای محافظت از سکونتگاههای این موجودات، معماران منظر باید جلودار بازیابی نقش حیات وحش باشند. ای اُ ویلسون (E.O. Wilson)، در کتاب اخیر خود، نیمه زمین، خواستار حفظ نیمی از سیاره برای گونه های دیگر شده است. رسیدن به چنین هدفی دشوار است. ما به یک استراتژی سیاره ای نیازمندیم تا تکه های به جا مانده را به هم متصل کنیم. ما می توانیم یک موزاییک جهانی از این تکهها بسازیم که پایه و اساس موج بعدی حفاظت باشد.
به گفته کورنلیا هان آبرلندر (Cornelia Hahn Oberlander)، جزء کلیدی این موزاییکها، مناظر پایدار طراحی شده خواهند بود. او این استدلال را ارائه کرد که پایداری باید در هر منظری نشان داده شود و در صورتی که کسی این پیام اساسی را فراموش کند، لوری اُلین (Laurie Olin) این نکته را متذکر می شود که همه چیز از طبیعت نشأت می گیرد و از آن الهام گرفته شده است.
تعداد معماران منظر باید به طور چشمگیری افزایش یابد.
با توجه به تعداد نسبتاً اندک معماران منظر که بر اساس تخمینها چیزی کمتر از 75000 نفر در سراسر جهان است، به گفته مارتا فاجاردو (Martha Fajardo)، هر یک از آنها باید تبدیل به سفیران منظر شده، با صدای بلند هر جا هستند حضور خود را اعلام کنند. اما ماریو شتنان (Mario Schjetnan) این تعداد معمار منظر را کافی نمی داند و به تعداد بیشتری از آنان نیاز دارد. به عنوان مثال در مقابل 150،000 معمار مکزیک، تنها 1000 معمار منظر در این کشور وجود دارد. او اعتقاد دارد که تعداد معماران منظر در جهان در حال توسعه امروزی کافی نیست و ما به یک دیدگاه جهانی در این ارتباط نیاز داریم. دیدگاهی که ایالات متحده و اروپا را محور قرار میدهد باید تغییر کند. نیاز است تعداد بیشتری از معماران منظر که از جهان در حال توسعه در ایالات متحده و اروپا تحصیل میکنند به کشورهای خود بازگشته و در آنجا کمک کنند.
معماران منظر باید خود را به سرعت تنوع بخشند.
جینا فورد (Gina Ford) استدلال میکند که در زمینه معماری منظر، جامعه اقلیت متأسفانه نماینده کافی ندارند، جامعه سیاهان و اسپانیایی زبانان ایالات متحده در حال رشد هستند. فورد درخواست بالاترین سطوح رهبری آکادمیک و سرسختانه را برای بکارگیری اقلیتها مطرح میکند. این مسئله به خاطر ایجاد احساسات گرم و همنوع دوستانه نیست بلکه در مورد نوآوری است. تنوع موجب زایش نوآوری است. کارکنان متنوع با مشتریان متنوع تطبیق می یابند. باید تنوع را افزایش داد تا چشم اندازی مشترک برای آینده بیافرینیم.
معماران منظر باید بیشتر از قبل اهل سیاست باشند.
به گفته پاتریشیا اُدانل (Patricia O’Donnell) گام اول برای معماران منظر حضور و شرکت در بحثهای سیاسی است. در قدم بعدی آنها باید برای مطرح ماندن در دنیای تصمیم گیری با یکدیگر همکاری کنند. با توجه به فعالیت ادانل در این مجامع پیچیده بین المللی، خود او برای ایجاد پیوند میان تنوع زیستی و تنوع فرهنگی و تشویق این سازمانها به ارزش قائل شدن برای مناظر فرهنگی تلاش بسیاری میکند. به گفته او معماران منظر برای مطرح ماندن باید تلاشهای خود را بیشتر از قبل با اهداف توسعه پایدار سازمان ملل تطبیق دهند.
شاید بتوان کونگژان یو (Kongjian Yu) بنیانگذار شرکت تورنسکیپ را مظهر معمار منظر سیاسی دانست. فعالیت او برنامهریزی و طراحی در سراسر سرزمین چین را در بر میگیرد، اما او در عین حال بخش قابل توجهی از انرژی و وقت خود را برای متقاعد کردن هزاران نفر از شهرداران محلی و مقامات ارشد دولتی در ارتباط با ارزش برنامه ریزی برای امنیت بوم شناختی صرف میکند. او از معماران و معماران منظر میخواهد در مقیاس محلی، منطقه ای و ملی بلند پروازانه عمل کنند و بر مسئولان تصمیم گیری تأثیر بگذارند.
مارتا شوارتز (Martha Schwartz) دعوت به مبارزه کرده و از معماران منظر خواسته که یک جناح سیاسی ایجاد کرده و سیاست گذاران را به سرمایهگذاری در تحقیقات جسورانه در زمینه تکنیکهای مهندسی زمین برای متوقف ساختن وضعیت فوق العاده جهانی ناشی از تغییرات آب و هوایی وادار کنند. شوارتز تلاش ASLA برای نجات شرایط آب و هوایی در 50 سال آینده، برای کمک به بشر در خرید زمان بیشتر و داشتن شانس دیگری برای زندگی در تعادل با زمین را در نظر میگیرد. برای او و دیگران، اقدامات آب و هوایی سیاست اصلی معماری منظر برای پنج دهه آینده خواهد بود و کلی شانون، موضوع تغییر وضع ناپایدار موجود و جنبشهای اجتماعی الهام بخش جدید را مورد توجه قرار میدهد. معماران منظر باید به مهرههای تعیین کننده تبدیل شوند.
معماران منظر برای رسیدن به اهداف گسترده تر باید به نحو بهتری از زیرساختهای سبز به عنوان اهرم فشار استفاده کنند.
معماران منظر با استفاده از دانش خود در زمینه سیستمها، طبیعت و مردم باید فرصتهایی جدید برای احیای جوامع فقیری که کنار گذاشته شده اند، پیدا کنند. تیم دوگان (Tim Duggan)، درخواست استفاده از زیرساختهای سبز به عنوان قطعه تکمیل کننده برای خلق فرصتها را مطرح میکند. در جوامعی با حکم توافقی، زیرساخت سبز می تواند اهرمی برای ایجاد فرآیندهای احیاکننده شهری در مقیاس وسیعتر باشد. زیرساختهای سبز آنگونه که دوگان نشان داده است، می توانند به کاتالیزوری برای توسعه جامعه تبدیل شوند.
معماران منظر باید تمرکز طراحی را بر تجربه انسانی قرار دهند.
به گفته چارلز برنبام (Charles Birnbaum)، معماران منظر به دیدگاهی کلنگرانه نیاز دارند و نمی توانند منحصراً با تمرکز بر ارزشهای بوم شناختی، نقش قابل اهمیت هنر و طراحی در تجربه معماری منظر را نادیده بگیرند. ارزش معمار منظر را باید تا سطحی بیشتر از یک هنرمند افزایش داد. بلین مرکر از اعضای اسلا و گِل استودیو، از “عینی نمودن انسانمداری و بزرگداشت شرایط انسانی” از طریق فضاهایی با طراحی مناسب برای مردم ” حمایت کرد. به گفته او میادین و پارکها ارتباط اجتماعی را افزایش میدهند. این امر باعث ایجاد پایداری و شادی عمیقی میشود به نحوی که هر یک دیگری را تقویت میکند.
معماران منظر برای باقی ماندن در عرصه رقابت باید زمینه های تازه ای برای تحقیق و طراحی ایجاد کنند.
آنچه که امروز در حاشیه قرار دارد ممکن است فردا نقشی محوری داشته باشد. درک سایمونز (Dirk Sijmons) از معماران منظر خواست خود را بیشتر درگیر موضوعی که در حال حاضر ممکن است یک محدوده حاشیه ای برای آنها باشد نمایند. او کار خود را در زمینه متحرک سازی جریان انرژی نیروگاههای بادی ساحلی در دریای شمال نمایش داد. او اعتقاد دارد که باید محورهای جدیدی برای این رشته ایجاد شود.
آموزگاران معماران منظر باید نظام آموزشی معماری منظر را متحول کنند و عملگرایانه تر عمل کنند.
کونگژان یو (Kongjian Yu) تدریس ارزشهای زیبایی شناختی محیط زیست و پایداری را از سیستم آموزشی درخواست کرد. ما به روشهایی با ریشه عمیق در بوم شناسی نیاز داریم نه روشهای سطحی. طبیعت سنگ بستر و اساس است. یو معماری منظر را هنر بقا مینامد که با توجه به مشکلات فزاینده جهان بیشتر از پیش مطرح خواهد بود. ما باید آموزش دهیم که چگونه مناظر میتوانند با سیل، آتش سوزی و خشکسالی مبارزه کرده و غذا تولید کنند. ما به تولید دانش عملی و مهارتهای اولیه برای بقا نیازمندیم تا افقهای جدیدی برای خود خلق کنیم. مارک تریب (Marc Treib) اعتقاد دارد که مفهوم پایداری در تضاد با زیبایی قرار ندارد. ما می توانیم عملگرایی را به سطحی شاعرانه ارتقاء دهیم.
در حالی که این ایده های جسورانه برنامه کار معماری منظر را به جلو میرانند، آنچه در این رویداد بی توجه ماند برخی مباحث منتقدانه در مورد چگونگی همکاری بهتر با دانشمندان، بوم شناسان، توسعه دهندگان، معماران، برنامه ریزان شهری و مهندسان در ساخت یک چشم انداز مشترک است که بتواند تاثیر جمعی آنان را در میان سران قدرت افزایش دهد. همچنین در زمینه مسائلی همچون انفجار جمعیت سالخورده در آینده؛ فواید طبیعت برای سلامتی و چگونگی تبدیل تمایل ارتقاء سلامت به یک محرک محوری درایجاد تقاضا برای معماری منظر و حمل و نقل پایدار و توجه به آینده جابجایی مؤثر عمل کنند. خوشبختانه با توجه به ادامه فعالیتهای LAF در تقویت چشم انداز خود در آینده شاهد تلاشهای بیشتری در این زمینه خواهیم بود.
منبع: +