آنکس که میخندد هنوز خبر بد را نشنیده است (برتولت برشت)
بحث پیرامون موضوع آب و کم آبی حاکم بر کشور از موضوعات و چالشهای مهم چند دهه اخیر است و پرداختن به این مقوله دغدغه افراد، سازمانها و نهادهای مختلف حساس نسبت به این موضوع بوده است. کمیل سوهانی مستندساز و کارگردان جوان یکی از این افراد است که با همکاری و حمایت مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری اقدام به ساخت مستندی در خور تأمل کرده است.
همه روزه در اقصی نقاط کشور پیامهای تبلیغاتی پیرامون صرفه جویی در مصرف را میبینیم، میشنویم و میخوانیم. اما مادرکشی از نگاهی دیگر و با رویکردی نسبتاً انتقادی به چالش کم آبی و خشکسالی پرداخته است. نگاهی که بحران آب را فراتر از تغییر شرایط اقلیمی میداند و ریشه مشکل را در دخالتهای انسانی در طبیعت یافته است.
مادرکشی به دور از سیاه نمایی و جبهه گیری خاص، به سراغ تاریخی نه چندان دور می رود و ریشه ها را در زمان قبل از انقلاب و همزمان با اجرای اصل 4 ترومن واکاوی میکند. بعد از آن در مسیر سیر تاریخی به ریشه هایی همچون سدسازی و مهار بی رویه آبهای تجدید پذیر، سیاست زدگی در تصمیم گیریهای کلان، اجرای پروژه محکوم به شکست انتقال آب، نبود برنامه جامع آمایش سرزمین و ضعف فرهنگ مصرف می پردازد.
سدسازیهای بیرویه و دخالت در اکوسیستم طبیعی، حفر بیرویه چاههای عمیق، انتقال آب بین حوزههای مختلف آبریز، از بین رفتن منابع زیرزمینی آب، بهرهوری پایین و برنامهریزی غلط در کشاورزی، جایگزینی مدیریت دولتی بهجای مدیریت مردمی، از مواردی است که این مستند در تحلیل دلایل بحران آب به آن میپردازد. این مستند جایزه بهترین پژوهش را در نهمین دوره جشنواره بینالمللی سینما حقیقت دریافت کرد.
کمیل سوهانی کارگردان مستند مادرکشی درباره ساخت این مستند می گوید: این فیلم مستند در مورد بحران آب در کشور است و از دو دیدگاه به این معضل نگاه می شود. اول نگاه ظاهری که بحران کم آبی از دیدگاه کشاورزان، صنعتگران و سایر مشاغل مرتبط با آن است و دوم نگاه عمقی در این ماجرا که علتهای به وجود آمدن و تبعات آن در این فیلم به تصویر کشیده شده است.
مادرکشی بر خلاف برخی مستندهای سفارشی پیشین که همواره به تقدیر و تحسین پروژه های دولتی پرداخته اند و همیشه از آنها به عنوان معیاری برای توسعه یافتگی یاد کردند، در اولین قدم از احداث سدسازیهای بی رویه انتقاد می کند. در نگاهی عمیق تر مشخص است که موضوع این بخش از فیلم در واقع فراتر از داستان آب است و نگاه کشور به توسعه را در سالیان گذشته نقد میکند. توسعه ای که بدون در نظر گرفتن معیارهای پایداری و زیست محیطی صرفاً اهداف رشدی کمی را دنبال میکند.
به گفته عیسی کلانتری (مشاور معاون اول رئیس جمهور در امور آب، کشاورزی و محیط زیست و دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه) در همه جای دنیا مهار آبهای طبیعی را تا 20 درصد مجاز می دانند ولی در ایران این رقم به 96 درصد می رسد.
اکنون اکثریت تالابها، دریاچه ها و رودهای درون کشور با چالش بی آبی و کم آبی مواجه شده اند. در گفته بسیاری از مسئولین تغییر اقلیم و کاهش بارش مقصر این وضعیت بوده است. اما در ارتباط با عوامل به وجود آورنده این مشکلات، سالها حقایق از جامعه پوشانده شده است و در بسیاری موارد آمارها و اطلاعات بازگوکننده وضعیت آب، غیر واقعی هستند.
جانمایی اشتباه صنایع و تأسیسات مرتبط با آب منجر به احداث سدهایی در کشور می شود که هیچگاه پشت آن آبی جمع نمی شود و یا کاربری سدهای پایین دست را از بین می برد. در بخشهایی از فیلم به نیروگاه شهید مفتح همدان اشاره میشود. نیروگاهی که برای خنک کردن تأسیسات خود نیازمند حفر چاههایی عمیق است و به واسطه برداشت بی رویه آبهای زیرزمینی، خشکی زمینهای کشاورزی، نشست خاک و ایجاد حفره هایی به عمق 10 تا 15 متر را باعث شده است که در پی آن مهاجرت گسترده مردم این نواحی به حاشیه شهرها و دامن زدن به پدیده زاغه نشینی را شاهد هستیم.
طبق آمار ارائه شده در فیلم و به گفته محمد درویش (مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست) نزدیک به 40 درصد از 650 سد ساخته شده در کشور خالی از آب است. ایران گنجایش این تعداد سد را نداشته است. بر روی 14 رودخانه حوضه آبریز دریاچه ارومیه 72 سد فعال وجود دارد و قرار بوده است 105 سد احداث شود.
نگاهی بخشی و بی توجهی به مقتضیات سرزمینی و در نتیجه آن اشتباهات در جانمایی و مهندسی، این طرحها را زیان آور کرده است. سخنان سید محمدرضا رضازاده (مدیرعامل شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران) دیدگاه این شرکت را نشان می دهد. وی رودخانه کارون را دارای یک ویژگی می داند و آن ویژگی این است که می توانیم تمام طول این رودخانه را تبدیل به مخزن تبدیل کنند. با پروژه هایی که تا امروز اجرا شده است، 400 کیلومتر از طول این رودخانه تبدیل به مخزن شده است. وی ادعا می کند که 5 تا از سدها را ساخته اند که البته از بزرگترین سدها هستند و 6 سد دیگر مانده اند که کوچکتر هستند.
آنطور که معاون وزارت نیرو در جلسه بررسی مستند «مادر كشی» از زاویه دید مسائل زیست محیطی اذعان کرد در بسیاری موارد طرحهایی به وزارت نیرو تحمیل شده که کارشناسان این وزارتخانه نیز با آنها مخالف بوده اند.
عباسقلی جهانی مدیر مرکز منطقه ای مدیریت آب شهری و از کارشناسان با سابقه مدیریت آب، در همین جلسه بیان کرد که آنچه تحت عنوان ساخت سازه های بزرگ در کشور انجام شده، توسعه نیست، بلکه عمران نام دارد. توسعه، نیازمند بررسی همه جوانب است.
حجت میان آبادی (پژوهشگر سیاستگذاری منابع آب از دانشگاه دلفت هلند) اعتقاد دارد که طرحهای انتقال آب در خوش بینانه ترین حالت اگر اثرات سوء شان بیشتر از سد سازی نباشد کمتر نیست، چون اگر سد سازی ما تنها اثرات زیست محیطی و اقتصادی داشت، طرحهای انتقال آب علاوه بر این اثرات منفی دارای اثرات اجتماعی، سیاسی و اقلیمی خواهد بود.
به گفته برخی از کارشناسان و فعالان حوزه محیط زیست تنها با وجود مطالعات «آمایش سرزمین» است که می توان به توسعه ای پایدار اندیشید؛ مطالعاتی فراگیر که مشخص می کند هر نقطه از سرزمین، قابلیت بارگذاری کدام فعالیت اقتصادی و عمرانی را دارد.
با خشک شدن تالابها و دریاچه ها نیمی از کشور در معرض گرد و خاک و آلودگی هوا قرار گرفته است. در بخشی از فیلم سید مانی میر صادقی (مستند ساز و دانش آموخته رشته بیولوژی دریا از دانشگاه آزاد در مقطع کارشناسی ارشد) بیان میکند که چگونه شاهد برخاستن طوفان از بستر خشک دریاچه ارومیه بوده است و در ادامه یاسر عرب (مستند ساز) از آلودگی شهرهای سیستان می گوید.
به گفته دکتر محمدتقی فرور (دکترای اکولوژی و علوم اجتماعی از دانشگاه واشنگتن آمریكا)، حاکمیت تکنوکراتها بر جامعه و تصمیمات در کشور که جنبه تقدس یافته است را مشکل می داند و اعتقاد دارد مادامیکه این روند ادامه دارد فن سالاران مسئولیت اشتباهات را نمی پذیرند و تقصیر را بر گردن مردم و یا سایر عوامل میاندازند. در صورتی که تصمیمات باید توسط جامعه گرفته شود.
در این مورد باید پرسید کشاورزان در مواردی همچون ساخت ده ها سد، سیاستهای افزایش تولید محصولات کشاورزی، افزایش سطح زیر کشت و خودکفایی و یا قوانینی همچون تعیین تکلیف چاههای غیرمجاز چه نقشی داشتهاند؟ آیا خشکسالی هایی به مراتب شدیدتر در دهه های قبلی چنین نتایجی داشت؟ همچنین چرا دریاچه های سوان ارمنستان و وان ترکیه در فاصله نزدیک از دریاچه ارومیه دچار مشکل بی آبی و خشکسالی نشدهاند؟
جواد شامخی (مدیر کل کشاورزی در سال 1376) یکی از دلایل این مشکلات در کشور را فشارهای سیاسی می داند که توسط سیاسیون و نهادهای حاکم بر قدرت اعمال میشود. آنچه منجر به پنهان کاری واقعیت میشود، سیاسی بودن مسئله آب در کشور است. اگر چه بطور کلی مدیریت منابع آب، به عنوان یک سرمایه طبیعی، در همه جای جهان سیاسی خواهد بود، اما نهادهای شکل گرفته در ایران این موضوع را دو چندان می کند.
افراد سیاسی برداشتهای سیاسی دارند. برای مثال وعده های کاندیدای نمایندگی مجلس برای انجام پروژه های آبرسانی در صورت انتخاب، مهار آبهای مرزی برای واردکردن فشار سیاسی بر همسایگان، شعارهای خودکفایی ملی در تولید محصولات کشاورزی برای عدم وابستگی به جهان، ساخت تبلیغات پوپولیستی و به نمایش گذاردن احداث سدهای متعدد توسط دولت برای افزایش محبوبیت در بین جامعه، تنها مواردی از برداشتهای اهالی سیاست است.
این وضعیت در کنار ضعف نهادهای مدنی و ناآگاهی جامعه منجر به آن میشود که در موارد بسیاری تصمیماتی گرفته شود که نه تنها نفع پایدار و بلند مدتی برای جامعه ندارد ، بلکه به نابودی منابع طبیعی و محیط زیست می انجامد. عدم پاسخگویی دولت در ارتباط با تبعات اقدامات خود بر محیط زیست، فقدان گروه های قوی مدافع محیط زیست و نبود دغدغه اجتماعی جدی در این زمینه، باعث میشود که همواره شاهد نابودی سرزمین خود، به دست خود باشیم.
از نکات جالب این مستند، استفاده از تصاویر آرشیوی از مراسم افتتاح طرحهای مدیریت آب، مانند سد گتوند و نیروگاه کبودرآهنگ است؛ مراسمی که در آنها مسئولان وقت از فواید طرح خود میگویند، اما اندکی پس از افتتاح، نه خبری از آب مانده و نه از فواید.
حبیب الله بیطرف (وزیر نیرو در دولتهای اول و دوم محمد خاتمی) در مورد یکی از این طرحها گفته است: وجود این سد (فریم صحرای مازندران) نعمت بسیار با ارزشی است. 750 هکتار اراضی را بهبود میدهد و 500 هکتار اراضی جدید را زیر کشت می برد و خب برای این محدوده کار بسیار ارزشمندی است و باعث رونق اقتصادی در منطقه میشود. درآمد کشاورزان اضافه میشود و آنها را از آسیبهای سالهای خشک و کم آب مصون می دارد و با خیر و برکت هست. تأسیسات آبی سازه هایی هستند که حقیقتاً جز خیر و برکت و خوبی چیزی ندارند.
تصویر سدهایی که آبی پشت آن ذخیره نشده، زمینهایی کشاورزی که آبی برای آبیاری آنها نیست، فرو چاله هایی که به دلیل جانمایی اشتباه یک نیروگاه و برداشت بیرویه از سفره های آب زیرزمینی به وجود آمده و همچنین نخلهای خشک آبادان، واقعیاتی است که مانند سیلی به صورت مخاطب میخورند.
عیسی کلانتری (وزیر کشاوری در دو دوره ریاست هاشمی رفسنجانی) در مورد ساخت سد گتوند می گوید: ساخت سد گتوند باعث شور شدن آب شیرین رودخانه کارون شد. امروز خوزستان به این واسطه در حال ویران شدن است. دو سوم اراضی خوزستان زیر پوشش سده گتوند است، سالیانه 8 تا 10 تن نمک اضافی وارده خاک آنها می شود. این مسائل قبل از ساختن سد گتوند نبود. اینها جنایتهایی است که در این سرزمین اتفاق افتاده است.
سوهانی به سیاق مستند پیشین خود، جای خالی، پایان بندی خود را به جای خارج از مرزها، روی گذشته نه چندان دور خودمان متمرکز کرده است و به جای پیشنهاد به مدرن شدن و غربی شدن، راه حل بحران آب را در مهربانی با طبیعت همچون مقنیان دیرین ایرانی معرفی نموده است. کارگردان دغدغه اصلی خود را رسیدن به پاسخ را در انتهای فیلمش عنوان کرده است، این سؤال که آیا هنوز فرصت بازگشت از راههای اشتباه گذشته و جبران برای آینده وجود دارد؟
وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَة
با دست خویش خود را به هلاکت نیفکنید. سوره مبارکه بقره آیه 195
عوامل سازنده مستند مادرکشی
- پژوهشگر و کارگردان: کمیل سوهانی
- تهیهکننده: محمد شکیبانیا
- تدوینگر: امین متین
- مدیر تولید: مهدی محمدی
- دستیار کارگردان و برنامه ریز: فاطمه مهربان
- تصویربردار: یحیی رضایی
- صدابردار: هومن صالح
- صداگذار: احسان افشاریان
مدت زمان این مستند ۷۶ دقیقه است و می توانید آنرا در ادامه تماشا کنید.