هفتمین نشست از سلسله نشستهای مطالعات عالی پدیدارشناسی منظر شهری با موضوع جنگ و منظر در تاریخ 27 اردیبهشت ماه 1395 از سوی سازمان زیباسازی شهر تهران و پژوهشکده نظر در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد. در این همایش، سخنرانان به بررسی پدیده جنگ و تاثیر آن بر هنر و منظر شهری و مفاهیم ذهنی آن در جهان معاصر پرداختند که با استقبال و حضور قابل توجه استادان، صاحبنظران و دانشجویان رو به رو شد.
همایش در یک نگاه
همایش جنگ و منظر در دو بخش صبح و بعد از ظهر برگزار شد. در نوبت صبح، مطالعات نظری و در نوبت بعد از ظهر، کارگاه تخصصی ارائه شد و در نهایت همایش با میزگرد تخصصی و پرسش و پاسخ به پایان رسید. در این گزارش شرحی از روند برگزاری همایش و سخنرانیهای مطالعات نظری و کارگاه های تخصصی ارائه خواهد شد.
سخنرانیهای افتتاحیه همایش
پس از قرائت قرآن، پخش سرود ملی و سخنرانی و خوشامدگویی مجری، جناب آقای محمدخانی، قائم مقام سازمان زیباسازی، با بیان تجربه شخصی خود از هشت سال دفاع مقدس و ارزشی خواندن این جنگ، به نمود مفاهیم ایثار و شهادت در منظر شهر و نمایش هنری مفاهیم جنگ در شهر تاکید کرده و اظهار امیدواری کردند که دستاوردهای این همایش به حفظ و بقای آثار جنگ و همچنین مدیریت شهری کمک کند.
سپس دکتر سید امیر منصوری، رئیس پژوهشکده نظر، ضمن خوشامدگویی به حاضران، جنگ را رویدادی مهم برای هر ملت خواندند و اشاره کردند که تجربه هشت سال دفاع مقدس برای ما تجربه پر اثری بود که نمی توان تاثیر آنرا بر ساختار ذهن و محیط و منظر نادیده گرفت و این همایش نیز به منظور بازخوانی نکات و تجربه ها در راستای ارتباط جنگ و منظر برگزار شده است.
بخش اول: مطالعات نظری
در این بخش که در نوبت صبح برگزار شد دکتر آن ماری بوخر، دکتر لارا ملینگ و دکتر ایرج اسکندری به ایراد سخنرانی پرداختند که شرح آن در زیر آمده است:
ادراک منظر و منظر استتار در جنگ؛ سخنران: دکتر آن ماری بوخر(Bucher)
دکتر آن ماری بوخر، استاد و پژوهشگر ارشد دانشگاه زوریخ، سخنرانی خود را با تشکر از آقای دکتر منصوری و آقای مهندس ماهان شروع کرده و سپس در ابتدای بحث خود درباره جنگ، سخنان خود را با ادراک منظر تحت تاثیر حس ترس و خطر و تاثیر ساختار جنگ بر منظر و ادراک انسان شروع کرد. و بعد از آن به تعریف معنای منظر پرداخت.
دکتر بوخر، منظر را نه فقط شامل کالبد بلکه حاصل ترکیب کالبد و ادراک، و جنگ را پدیده ای تاثیرگذار بر فیزیک و ذهن، به صورت توامان دانست. وی در ادامه بیان کرد: مناطقی که در منظر جنگ ایجاد شده اند، نیازمند بازسازی و احیاء هستند. حتی در سوئیس که کشور صلح طلبی شناخته می شود هم آثار جنگ، همچون سنگرها و استحکامات دیده می شوند. منظر جنگ با تاثیر بر فرهنگ، مسائل اجتماعی مختلفی را در جوامع مطرح می کند و در شکل گیری بخشی از هویت آن نقش دارد. جنگ معمولاً در یک مکان صورت می گیرد و هر مکان، معانی، مفاهیم و اشارات تاریخی خاص خود را دارد. به علاوه، در بحث منظر جنگ، دو مفهوم مطرح می شود: سرزمین دوستی و سرزمین هراسی
سرزمین دوستی به معنای علاقه به یک سرزمین به دلیل ریشه داشتن در آن و حس تعلق است. این علاقه و حس تعلق بر اساس فرهنگ متغیر است و گونه ای از احساسات زیباشناسانه به شمار می رود. در واقع برخورد زیبایی شناسی با منظر، مرسوم ترین روش بیان سرزمین دوستی است. اما منظر می تواند حاوی ارزشهای منفی، مانند ترس، نا امنی، نفرت و … نیز باشد. احساس نا امنی و عدم اطمینان و نامانوس بودن با یک مکان، سرزمین هراسی نام می گیرد.
در ادامه، ایشان منظر جنگ را در چهار دسته طبقه بندی کردند:
- دیوارها و استحکامات: این استحکامات علاوه بر حفظ امنیت و تعیین مرزها، گاهی به شاخصه های منظرین بدل می شدند که از آن جمله می توان به دیوار چین اشاره کرد.
- یادمانها (منظر یادمانی): مانند قبرستانها یا مناطق جنگی. این مناطق اگر چه در طی زمان دچار تغییر می شوند اما مشخصه های کلیدی و هویت خود را حفظ کرده و گاه با احیاء و باز زنده سازی تلاش می کنند به ادراک این مناطق در عصر حاضر کمک کنند. (مانند پارکها یا گورستانهای یادمانی)
- گلزارهای جنگ: با توجه به توسعه استراتژی کشت و کار در زمان بین دو جنگ جهانی، زمینهایی، بعضاً در داخل شهر برای کشت انتخاب می شد تا بتواند به تولید محصول در برابر گرسنگی زمان جنگ نیز کمک کند.
- منظر استتار: در طول تاریخ همواره استتار و نحوه های مختلف انجام آن، برای نظامیان مورد توجه بوده است. در واقع استتار در دل منظر، یادآور این مفهوم است که استتار باید با توجه به عناصر منظرین منطقه صورت گیرد و با اجزای آن منظر ارتباط برقرار کند.
در انتها، دکتر بوخر صحبتهای خود را با بیان وظیفه معماران منظر در قبال منظر جنگ به پایان رساندند و این وظایف را چنین بیان کردند:
- چگونگی خوانش منظر جنگ
- باز طراحی منظر جنگ و تلاش برای بکارگیری و احیای بازمانده ها و بقایای جنگ
- آموختن از منظر جنگ و تلاش برای ایجاد صلح بین ملل مختلف
بهره برداری از مناطق موقتی و ناپایدار در زمان جنگ؛ سخنران: دکتر لارا ملینگ
دکتر ملینگ سخنان خود را با اشاره به تاثیر ذهنی یادمانها شروع کرده و آنها را عناصری خواندند که برای زنده نگه داشتن یاد و خاطرات جنگ در قلب مردم ساخته می شوند. در واقع موفقیت این عناصر تنها در گرو فیزیک و کالبد آنها نیست بلکه وابستگی زیادی به ادراک و خاطرات جمعی مردم دارند و به همین علت بسیاری از این یادمانها در مراکز شهرها و در معرض دید مردم قرار می گیرند. ایشان ایجاد منظر جنگ را فرصتی دانستند که به جای سوگواری صرف، به بزرگداشت درگذشتگان جنگ بپردازیم.
دکتر ملینگ، فعالیتهای یادمان سازی در قرن بیستم را به چهار دوره زیر تقسیم کردند:
- جنگ جهانی اول (1918- 1914)
- جنگ جهانی دوم (1945- 1939)
- جنگ ویتنام (1975- 1955)
- نا آرامی های جهانی (2011 تاکنون)
ایشان همچنین اشاره کردند که در هر یک از این دوره ها جنبشی برای یادمان سازی شکل گرفت که به اختصار به آنها اشاره می شود:
1- جنگ جهانی اول: ایجاد زیارتگاه های موقتی خیابانی
این یادمانها با گذاشتن گل روی مزارهای کشته شدگان، برای گرامیداشت آنان و همچنین اشاره به زودگذر بودن جهان، شکل گرفت. این یادمانها اکثراً همزمان با دوره جنگ در شهرها ساخته می شدند و نه پس از آن و بسیاری از آنها به دلیل موقتی بودن، دیگر وجود ندارند. این زیارتگاه های یادمانی به دلیل پیوند با شهر و جامعه و فعالیتهای اجتماعی مردم در آنها، دو نتیجه مهم در پی داشت: تبدیل شدن سوگواران جنگ به سوگواران مدنی و پایه گذاری سنت گل گذاشتن برای یادمانها و مزارها که در دوره های بعد به سنتی جهانی تبدیل شد.
2- جنگ جهانی دوم: ایجاد گلزارهای جنگ
در این دوره، مردم زمینهای خانگی و شخصی خود را به محلی برای کشت تبدیل کردند. این جنبش ابتدا حرکتی فرهنگی برای گرامیداشت جنگ و پیوستن به ارتش بود اما بعدها به زمینه ای شغلی برای افراد بازگشته از جنگ تبدیل شد.
3- جنگ ویتنام: جنبش قدرت گل
این جنبش نه فقط برای گرامیداشت بلکه به منظور استفاده از مفهوم گل برای ترویج صلح شروع شد و مثال آن جنبش مردمی در آمریکا به سال 1967 در مقابل ساختمان پنتاگون بود که مردم برای خواسته خود مبنی بر ایجاد صلح، در مقابل اسلحه سربازان، به سوی آنان گل گرفتند. در واقع سنت گل گذاشتن که ابتدا به مفهومی فردی و سپس اجتماعی بدل شده بود، در این دوره معنایی جهانی به خود گرفت. در این جنبش، از گلهایی همچون قاصدک و نرگس زرد به عنوان سمبل صلح استفاده شد.
4- نا آرامی های جهانی:
پس از حادثه 11 سپتامبر تاکنون، به مفهوم یادمانها و موقتی بودن یا نبودن آنها توجه بیشتری شد و سوگواری های عمومی و تجمع های اجتماعی معنای جدی تری به خود گرفت.
هنر شهری، یادبود جنگ و شهدا؛ سخنران: دکتر ایرج اسکندری
دکتر ایرج اسکندری، استاد نقاشی دانشگاه هنر تهران، با بررسی تعدادی از آثار خود (نقاشی، دیوارنگاری، مجسمه)، به بررسی نشانه شناسی و سمبل های جنگ پرداختند. ایشان با استفاده از سمبل هایی همچون خورشید، پرنده، نخل و تصویرسازی هایی از حضور جنگ در جبهه ها و یا زندگی مردم عادی، حاصلی از یک تجربه زیستی توام با عمل را ارائه دادند.
بخش دوم: کارگاه تخصصی
در کارگاه تخصصی که در نوبت بعد از ظهر برگزار شد دکتر محمدرضا مهربانی گلزار، دکتر پدیده عادلوند، مهندس بهزاد مسعودی، مهندس حسین پروین و مهندس شهرزاد خادمی مطالب خود را ارائه دادند که به شرح زیر است:
منظر یادمانی (استان خوزستان)؛ سخنران: دکتر محمدرضا مهربانی گلزار
دکتر مهربانی گلزار، استاد دانشگاه بین المللی امام خمینی، سخنرانی خود را با بیان تم طراحی یادمانها شروع کرده و چنین بیان کردند که ما از گذشته های دور منظرهای یادمانی همچون اهرام ثلاثه را داشته ایم که تئوریزه نشده اند و به همین خاطر مطالب چندانی در این باب وجود ندارد. اما نکته مهم آن است که چرا علیرغم نامطلوب و سیاه بودن جنگ باید یاد آن را حفظ کرد؟ پاسخ این است که جنگ، ورای تصویر سیاه و خشن خود، مفاهیمی چون ایثار، رشادت و از خودگذشتگی را در دل دارد. در واقع تداعی جنگ به معنای ایجاد هویت و انسجام اجتماعی است. یادمانها نیز در پی ایجاد این هویت و انسجام هستند و با رویکردهای مختلفی همچون پاسداشت شهدا، بازآفرینی صحنه های جنگ و یا ترویج فرهنگ ایثار و شهادت خلق می شوند. به علاوه این آثار در طیفی قرار می گیرند که در یک طرف آن، بیان واقع گرایانه و در طرف دیگر، بیان فرمال اثر دیده می شود. در مناطق جنگی استان خوزستان نیز نمونه هایی از این آثار، همچون یادمان شهدای فکه و یادمان شهدای فتح المبین ساخته شده که با کمترین مداخله در سایت، سعی در بازآفرینی صحنه های جنگی داشته و در واقع در سمت واقع گرایانه این طیف قرار می گیرند. اما نمونه های خارجی با بیانی استعاری برای بزرگداشت کشته شدگان جنگ در سمت دیگر طیف جای گرفته اند.
دکتر مهربانی سخنان خود را با بیان اهمیت بستر طرح به پایان رساندند و اشاره کردند که در ساخت یادمانها، توجه به بستر و حال و هوای فضا بسیار مهم است و بهتر است تداعی جنگ با تداعی مفاهیم مذهبی اشتباه گرفته نشود.
مجسمه های شهری تهران؛ سخنران: دکتر پدیده عادلوند
دکتر پدیده عادلوند هنر را بازتاب دهنده وقایع اجتماعی دانستند و با توجه به اینکه جنگ نیز یک واقعه اجتماعی است، این سوال را مطرح کردند که مجسمه، به عنوان هنر شهری، چگونه توانسته مفهوم جنگ را بازتاب دهد؟
اولین حضور مجسمه های شهری در تهران در دوره قاجار، اتفاقاً به دلیل جنگ بوده و گلوله ها و توپ های جنگی برای تزیین و نمایش به شهر وارد شدند. (توپ مروارید) در دوره ناصرالدین شاه، مجسمه های سواره نظام به تقلید از غرب سفارش داده شدند.
در این دوره، ساخت و نصب مجسمه از الگوی خاصی پیروی می کرد:
- مکان نصب مجسمه در میدان بود و مجسمه با الگوی سواره نظام ساخته می شد.
- مجسمه با هدف تقویت نمایش قدرت نظامی ساخته شد.
- در ساخت مجسمه ها، از بیان اسطوره ای مثل نیزه و شمشیر استفاده شد. (میدان حر: مجسمه گرشاسب در نبرد با اژدها)
اما پس از انقلاب با دگردیسی مفهوم جنگ و تبدیل شدن آن به یک مفهوم ارزشی، نوع برخورد با مجسمه نیز تغییر کرد. به طور کلی روند تحولات برخورد با مجسمه، پس از انقلاب را می توان بدین گونه تقسیم بندی کرد:
- انتقال و تثبیت دولت جدید: مجسمه، یک تلقی از نظام طاغوت بود و بکارگیری آن ممنوع اعلام شد.
- دوران جنگ: تعطیلی رشته مجسمه سازی در دانشگاه و خلق عناصری چون لاله، کبوتر و … که محل نصب، همچنان در میدان بود.
- ظهور مجسمه شهری: از سال 1372، رشته مجسمه سازی دوباره آغاز به فعالیت کرد و مجسمه به عنوان هنر انقلابی و متعهد پذیرفته شد.
- تثبیت مجسمه شهری: حضور مجسمه ها در تهران با دو رویکرد واقع گرا و انتزاعی گسترش یافت و مکان نصب نیز دیگر تنها میدان نبوده و مجسمه ها به دل بوستانها یا بزرگراه ها نیز راه یافتند.
سیاستهای بنیاد شهید؛ سخنران: مهندس بهزاد مسعودی
مهندس مسعودی در سخنرانی خود به رویکردهای بنیاد شهید در ایجاد منظر یادمانی و نحوه تدوین معیارها و ارزیابی طرحها اشاره کردند. در بررسی رویکردها، ایشان به این نکته اشاره کردند که در طراحی بناهای یادبود و گلزارهای شهدا به منظور بهبود کیفیت طرح، تلاش شد تا از معماران نیز کمک گرفته شود. به علاوه طرح این یادمانها، با الگوبرداری از امامزاده ها، مقابر، تکایا، باغهای ایرانی و دیگر بناهای ارزشمند معماری و منظر ایرانی شکل گرفته است. رویکرد مهمی که در این بخش به آن اشاره شد، ایجاد فضای شاخص و یا خلق فضای جمعی در شهرها بود.
در بخش دوم، ایشان معیارهای برآمده از ارزیابی و تحلیل طرحها را چنین بیان کردند:
- ارتباط با مخاطب
- ماندگاری (کالبدی و معنایی)
- عملکرد با تاکید بر سودمندی اثر
- خیال انگیزی طرح
گلزار شهدا؛ سخنران: مهندس حسین پروین
مهندس حسین پروین در سخنرانی خود تفاوت معنای جنگ در ایران و عراق، علی رغم همزمانی تاریخی و جغرافیایی که منجر به ایجاد دو رویکرد و دیدگاه متفاوت در ساخت یادمانهای جنگ شده را بررسی کردند.
ایشان ابتدا با بررسی چند نمونه موردی از ایران، نکات ساخت یادمان در ایران را چنین بیان کردند:
- ساده و بی پیرایه بودن
- مقیاس انسانی
- بدون فضاسازی و محوطه سازی
- کالبد ضعیف اما دارای بعد معنوی
در ادامه با بررسی و نمایش چند تصویر از یادمانهای عراق، تفاوت بسیار بین رویکردهای یادمان سازی در دو کشور کاملاً مشهود شده و نکات قابل رویت در یادمانهای کشور عراق که در تضاد کامل با نمونه های ایرانی معاصر خود بود، چنین شرح داده شد:
- پر هزینه و پر زرق و برق
- مقیاس بزرگ و فرا انسانی
- دارای فضاسازی و محوطه سازی
- بعد معنوی ضعیف علی رغم بعد کالبدی طراحی شده
باغ موزه های جنگ، خرمشهر تا تهران؛ سخنران: مهندس شهرزاد خادمی
مهندس شهرزاد خادمی در ابتدا درباره ماهیت دفاع مقدس صحبت کرده و جبهه را نه تنها عرصه نبرد با دشمن، بلکه عرصه همدلی و مشارکت جمعی مردم دانستند. آمیختگی فرهنگ دینی و روحیه مقاومت و همت مردمی، تنها خاطره جمعی و هویت یک ملت نیست بلکه سمبل مقاومت، ایثار، اتحاد و دفاع از خاک میهن بوده است.
ایشان با اشاره به تاثیر جنگ بر هنر، به یکی از جلوه های آن که ساخت باغ موزه جنگ بوده، اشاره کردند و با قیاس باغ موزه دفاع مقدس تهران و مرکز فرهنگی دفاع مقدس خرمشهر به تشریح کامل این مساله پرداختند. این دو باغ موزه، هر دو با یک کاربری ساخته شده اما دو رویکرد متفاوت دارند. تفاوتهای بین این دو باغ موزه که در نهایت منجر به ارزیابی و میزان تحقق هدف هر اثر شد، بدین شرح بیان شد:
- مکانیابی: سایت باغ موزه دفاع مقدس تهران در شمالی ترین بخش از اراضی عباس آباد در نظر گرفته شد که موجب شد علاوه بر دسترسی سخت و عدم برقراری ارتباط سایت با شهر، فاقد ارزشهای ذهنی برای مردم باشد. اما باغ موزه خرمشهر با قرارگیری در حاشیه شمالی کارون و انتخاب محل دیده بانی سابق عراقیان در جنگ به عنوان سایت در دل شهر و در جایی قرار گرفته که بیشترین پیوند را با خاطره جمعی مردم برقرار می کند.
- طرح باغ موزه: طرح باغ موزه تهران در نتیجه یک مسابقه حاصل شد در حالی که در خرمشهر روند طراحی و ساخت بدون برگزاری مسابقه شکل گرفت.
- کمیته قضاوت: طرح باغ موزه تهران با رای شماری از چهره های سرشناس معماری و سیاست برگزیده شد اما باغ موزه خرمشهر به کمک نیروهای محلی و تکنوکراتها ساخته شد.
- هزینه: در تهران، هزینه هنگفتی برای ساخت طرح اختصاص یافت و ادوات جنگی به گونه ای بی سامان و بی برنامه در سایت به چشم می خورد اما در خرمشهر برای ساخت باغ موزه از ادوات جنگی به جا مانده در سایت استفاده و به نحو هدفمندی به کار گرفته شد، به گونه ای که ادوات جنگی به کار رفته در دیواره سایت با ذهنیت شهروندان ارتباطی قوی برقرار می کند.
بنابراین، این تفاوتها و بررسی ها به روشنی طرح موفق تر را معرفی کرده و بار دیگر توجه به معنا، هویت عناصر و محیط و ارتباط با ذهنیت مخاطب را یادآور می شود.
پس از این سخنرانی و با اتمام کارگاه تخصصی، میزگرد تخصصی با حضور دکتر سید امیر منصوری، دکتر آن ماری بوخر و آقای اسکندر یارنسب آغاز شد.
در این میزگرد، موضوعات مطرح شده در همایش بررسی و جمع بندی شد و دکتر منصوری به این نکته اشاره داشتند که موضوع همایش، دارای ظرفیتهای بسیاری برای بررسی است که لازم است بیشتر و دقیقتر به آن پرداخته شود و این همایش، آغازی بر بیان این موضوع در جامعه ای آکادمیک محسوب می شود. در نهایت نشست تخصصی جنگ و منظر با پرسش حضار و پاسخ اساتید حاضر در میزگرد، به پایان رسید.