در این مطلب در تاریخ سفر می کنیم و با تعدادی از معماران منظر تاثیرگذار در طول تاریخ این حرفه آشنا می شویم. این مطلب به بررسی میراث 10 تن از معماران منظر بزرگ که تاثیر تاریخی خود را هم به صورت فیزیکی در طراحی های ماندگار خود و هم به صورت معنوی با تاثیر در تحول این حرفه بر جای گذاشته اند، می پردازد. این معماران منظر در این مطلب بر اساس زمان حضور در عرصه معماری منظر معرفی می شوند:
آندره لنوتر (1613 – 1700)
او در حالی به عنوان باغبان دربار فرانسه کار می کرد که پدر و پدربزرگ او نیز همین شغل را در دربار شاهزادگان فرانسه داشتند. اولین کارهای او نشان دهنده بینش خاص او در معماری منظر بود. کارهای لنوتر چشم پادشاه لویی را گرفت و باعث شد تا او را به عنوان طراح باغ سلطنتی و احیاء کننده باغهای ورسای منصوب کند. در حالی که تعداد کارهای انجام شده توسط آندره لنوتر از شمار انگشتان دست خارج است، کارهایی که از وی به عنوان شاهکارهای استادانه به جامانده طراحی باغهای لوویکنت و ورسای هستند.
لانکلوت براون معروف به قابلیت (1716 – 1783)
لانکلوت براون معمار منظر انگلیسی بود که همیشه با نام مستعار خود که قابلیت بود، شناخته می شد. به دست آوردن شهرت او به این دلیل بود که عادت داشت به مشتریان خود بگوید که زمینهایشان قابلیت مناسبی برای طراحی منظر دارد.
لانکلوت در مسیر ویلیام کنت قدم برمی داشت: استفاده زیاد از صحنه های رئال، اختصاص وسعت زیادی به چمنهای موج دار، بدنه های آب با فرمهای نامتداول و کمربندهای پناهگاه. اینها وی را منتقد بار آورد، اما سبک وی بسیار نوآورانه و تولدی برای باغسازی مدرن انگلستان بوده است. از تعداد 170 باغی که وی طراحی کرده است، تعداد زیادی همچنان باقیست که از جمله آنها می توان باغ کیو، بلنهایم پالاس و خانه چت ورث را نام برد. پارک بلنهایم پالاس معمولاً در فیلمها دیده می شود. دفعه بعد فیلم هری پاتر و فرمان ققنوس را با دقت بیشتری ببینید!
پیتر جوزف لنه (1789 – 1866)
این معمار منظر پروسی (پروس کشوری در اروپا بوده است که تجزیه شده و محدوده آن در حال حاضر بخشهایی از آلمان، لهستان و … را در بر می گیرد.) در خانواده ای که باغبان قصر بودند، به دنیا آمد و طراحی حرفه ای منظر را از طراحان نام آور اوایل قرن 19 آموخته و فرد خبره ای در این زمینه شد. لنه یکی از اولین پارکهای آلمان به نام کلوستربرگ را خلق کرد. اما کارهای اصلی او طراحی دوباره پارک سانسوچی در پاتسدوم و تی یرگارتن در برلین بود. لنه موفقیت خود را از در آمیختن کاربری و زیبایی و ترکیب آن با دانش گیاه شناسی گسترده بود. لنه به عنوان منبع الهام دیگر معماران منظر باقی ماند.
فردریک لو المستد (1822 – 1903)
بسیاری از ما هنگام فکرکردن به سنترال پارک نیویورک به یاد المستد می افتیم. اما این معمار منظر مرد بسیاری از احساسات بوده است. او مهندسی، ارگونومی و خبرنگاری خوانده و به بسیاری از مکانهای اروپا و آمریکا سفرکرده است. او احساس بسیاری به طبیعت و نگهداری و حفاظت از آن داشته است. المستد نقش مهمی در نگهداری از طبیعت ایفاکرده که تاسیس ذخیره نیاگارا در جامعه به همراه کالورت واکس از این جمله است. علاوه بر سنترال پارک، المستد مهر خود را بر روی بسیاری دیگر از پروژه های شهرسازی و پارکها که محوطه های دانشگاهی متعدد و زمینها را در آمریکا در بر می گیرد، زده است.
گرترود جکیل (1843 – 1932)
گرترود جکیل انگلیسی، یکی از اولین معماران منظر زن محسوب می شود. عمده سهم او در این زمینه، نوشتن کتاب است که این کتابها تمرکز بر ترکیب بندی در منظر دارند. تحت تأثیر جنبش هنر و صنایع دستی، آثار او اهمیت تناسب و تعادل رنگ به اندازه استفاده از بافتها و عطرها در مزارع را مانند اختلاط خطوط و مرزها نشان داد. او حدود 400 باغ در انگلستان و تعدادی هم در اروپا و آمریکا طراحی کرد. اما تعداد کمی از آنها حفظ شده اند.
جفری جلیکو (1900 – 1996)
معمار منظر انگلیسی و نظریه پردازی که دانش گسترده ای در زمینه تاریخ منظر داشت و چندین کتاب از جمله باغ ایتالیایی دوره رنسانس را با کمک جی سی شفرد در سال 1948 تالیف کرد. او رئيس و موسس فدراسیون بین المللی معماران منظر (IFLA) شد. تعدادی از پروژه های او از جمله یادبود کندی در رانی مد و باغ ساتون پلیس در سوری از آثار قابل توجه معماری منظر هستند.
توماس چرچ (1902 – 1978)
شهرت این معمار منظر آمریکایی به دلیل توسعه جنبش معماری مدرن در منظر بود. او از اصول خلاقانه ای مدرن مانند استفاده از فرمهای انتزاعی در قالب چهار قانون استفاده می کرد:
- باغ و خانه یک مجموعه هستند و باغ اتاقی اضافه تر برای خانه است.
- تمرکز بر روی عملکرد سایت در عین اهمیت به زیبایی فضا
- حمایت از سادگی پروژه به دلایل زیبایی شناسانه
- اتصال فضا به حاشیه های اطراف
او پروژه های مختلفی در طول دوره کار حرفه ای انجام داد که عمده آنها با تمرکز بر دانشگاه ها و منازل مسکونی بودند. معروفترین آنها باغهای دانل است که نشانه ای از معماری مدرن نیز هستند. اما فراتر از تمام اینها، چرچ، پدر تمام نسلهای معماران منظر آمریکایی است. او شخصیت حرفه ای خود را در بستر معماری منظر آمریکایی ساخته بود.
پیچر رنه (1908 – 2002)
این معمار منظر بلژیکی در طراحی خارجی نمایشگاه سالانه در 1958 شرکت داشت. باغهای کانگو و چهار فصل که برای این نمایشگاه طراحی شده بودند، شهرتی جهانی برای او به دست آوردند. رنه نزدیک به 900 باغ عمومی و خصوصی در فرانسه، نیوزیلند و آلمان طراحی کرد. فلسفه وی این بود که باغ را به عنوان فضایی برای تفریح، لذت بردن و زندگی کردن طراحی کند.
کار او اهمیت دانش بسیاری از مفاهیم هنر مثل (مجسمه سازی، طراحی، تاریخ و غیره) را مشخص می کرد. طراحی های او با استفاده از گیاهان و همچنین عناصر و اشکال معماری، با توجه به سایه ها، نور خورشید و رنگ انجام می شد. علاوه بر پارک مشهور به گیاه شناسی در بروکسل، پیچر به دلیل کتابهای بیشماری که در زمینه هنر باغسازی جمع آوری کرده، شهرت فراوانی دارد.
روبرتو برل مارکس (1909 – 1994)
برل مارکس توجه زیادی به باغها و پارکها داشت، البته او یک هنرمند، بوم شناس، طبیعت گرا، نوازنده و نقاش بود. او هنرهای تجسمی را مدتها قبل از خلق اولین باغ و طراحی خصوصی اش مطالعه کرد. او گیاهان جنگلهای برزیل را با بوتانیک ها و تحقیقات دیگر مطالعه کرد. وی مجموعه ای متشکل از گیاهان که در گورابت نگهداری می شوند را خلق کرد که اکنون در تملک دولت بوده و به عنوان یک اثر ملی دارای 3500 گونه گیاه است. (سیتو روبرتو برل مارکس). چند گیاه نیز به نام اوست، از جمله برل کالاته آ مارکس.
برل مارکس برای سهم داشتن در گیاه شناسی شناخته شده است، اما بیشتر شهرت او به جهت سبک معماری منظر مدرن منحصر بفرد او است. وی طرفدار استفاده از فرم آزاد، عدم تقارن و گیاهان گرمسیری بومی بود و از استفاده از رنگ در طرحهای خود دریغ نمی کرد. یکی از بهترین و شناخته شده ترین آثار او را در تفرجگاه چهار کیلومتری ساحل کوپاکوبانا است که همراه با طرحهایی انتزاعی با موزاییک ساخته شده است.
کوراجود مایکل (1937 – 2014)
این استاد و معمار منظر فرانسوی در ترسیم چشم اندازی جدید در طراحی لندسکیپ و به خصوص فضاهای شهری سهم داشته است. کوراجود معتقد بود که یک طراح فضای سبز شهری باید به معماری اطراف آن فضا و زمینه توجه کرده و طراحی خود را در تداوم با ساختمانها انجام دهد. کارهای وی توجه خاص به انتظارات و خوشحالی مخاطبین فضاها داشت. میزان موفقیت پروژه های او به اندازه میزان فعالیت داشتن عموم مخاطبین در آن پروژه اندازه گیری می شد. این طرز فکر او باعث شد که جوایز متعددی را نصیب خود کند.
بررسی این سیر تحول حاکی از روند متغیر دیدگاه منظر نسبت به محیط است. با این حساب با ردیابی این تغییرات در تاریخ در می یابیم که بسیاری از جنبه های معماری منظر مانند توجه به مخاطب و … حاصل رویکرد منظرین معماران منظر بزرگ بوده و این رشته همیشه در حال تحول و پیشرفت است. بنابراین با افتخار می توانیم نمونه کارهای این بزرگان را هنگامی که به پروژه های دیگر نگاه می کنیم به یاد آوریم و به رابطه بین منظر و انسان را فکر کرده و افزایش دانش در زمینه باغسازی و طراحی منظر در طول زمان را ستایش کنیم.