ماری کارول هانتر در نشست سالانه ASLA 2015 در شهر شیکاگو گفت: ما می دانیم که قرار گرفتن در طبیعت، رفاه ما را افزایش می دهد، اما کمتر از ویژگیهای خاصی که این اثرات مثبت را می سازند، اطلاع داریم.
مجموعه ای از مطالعات جالبی توسط هانتر به عنوان یک روانشناس و مارک برمن متخصص عصب شناسی در دانشگاه شیکاگو شروع شده است تا مشخص کند که این ویژگیها چیست؟ هدف این مطالعات این است که این دانش را به دستورالعملهای قابل استفاده برای معماران منظر و دیگر معماران تبدیل کند. تمام این تحقیقات تحت عنوان بنیاد TKF انجام می شود، در طی دو دهه گذشته برای ایجاد بیش از 130 پارک سلامت کوچک، بیش از میلیونها سرمایه گذاری و تامین مالی برای مطالعات تحقیقاتی انجام شده است تا فواید فضاهای سبز در سلامت افراد مناطق شهری متراکم بررسی گردد. بنیاد TKF می خواهد بداند که با فضای محدود در حال افزایش در شهرها برای فضای سبز، چگونه می توانیم بیشترین تاثیر را ایجاد نماییم؟
انسانها در سرزمینهای وحشی تکامل یافته اند، اما در حال حاضر ما بیشتر در محیط های شهری زندگی می کنیم. در حالی که ما به صورت ذاتی به مناظر آبا و اجدادی خود تعلق خاطر داریم، به طور مداوم در معرض ناهنجاریهای زندگی شهری قرار داریم. مناظر وحشی را نمی توان به طور کامل به محیط های شهری برگرداند، اما هانتر می گوید برخی از عناصر را می توان به مراکز شهر منتقل نمود. ما می توانیم به اثرات مکان وحشی نزدیک شویم.
ابتدا ما باید به برخی از پژوهشهای هانتر و برمن توجه کنیم که فواید طبیعت برای سلامتی را نشان می دهد. هانتر و همکاران در بسیاری از زمینه ها یک برنامه کاربردی تلفن همراه را ساختند که موضوعات مورد استفاده برای ثبت پاسخهای خود در مورد طبیعت را مطالعه کنند و نیز صحنه های عکاسی از طبیعت را با یکدیگر به اشتراک گذارند. یافته های حاصله با استفاده از برنامه کاربردی به وسیله نمونه برداری هایی از کورتیزول و بزاق گرفته شده برای اندازه گیری اثرات فیزیولوژیکی استرس تایید شد.
مارک برمن تحقیقات خود را در دانشگاه شیکاگو ارائه کرد. در یک آزمایش از مجموعه ای از افراد خواسته شد تا 5/2 مایل در یک محیط شهری متراکم به مدت 50 دقیقه پیاده روی کنند و از مجموعه افراد دیگر خواسته شد تا 5/2 مایل در یک باغ پیاده روی کنند. افراد مورد نظر در انتهای راه هم مسیر شده و در یک آزمایشگاه در دانشگاه شیکاگو؛ در جایی که آنها را در آزمون پراسترس فراخوانی برعکس ارقام مربوط به عملکرد حافظه کاری قرار دادند که برمن برای اندازه گیری ظرفیت تمرکز افراد از آن استفاده می نمود. آزمون شامل مرتب کردن برعکس اعداد می شد. هر چه اعداد پشت سر هم طولاتی تر می شود، برای از بر خواندن مجدد از نظر ذهنی حافظه بیشتری را درگیر می کند. برمن فهمید که افرادی که از مسیر باغ عبور کرده اند، 20 درصد بهبود در کار کردن حافظه داشتند. مطالعه بیشتر نشان داد که عکس مناطق شهری و مناظر طبیعت بر روی افراد هر دو مورد یک اثر مشابه دارد.
هانتر و برمن هر دو به دنبال تمرکز بر روی عناصر خاص طبیعت هستند که ایجاد حس آسایش و بهبود توانایی تمرکز را ایجاد می کند. اما بسیاری از سوالات برجسته وجود دارد. فقط این سوال را در نظر بگیرید: چرا درختان اثر مفید دارند؟ برمن گفت پاسخها می تواند این باشد: آنها مکانهای زیبایی ایجاد می کنند تا ما تصمیم بگیریم بیرون برویم و ورزش کنیم. آنها هوا را تمیز و پاک می کنند. آنها در رسیدن به میزان توجه به استراحت به ما کمک می کنند و یا شاید همه موارد بالا باشد. حال بیاندیشید که تمام عناصر دیگر طبیعت نیز بایستی جدا شده و در نظر گرفته شود.
با این حال، برمن تردید دارد که تأثیر طبیعت، جذابیت نرم برای ما ایجاد می کند. طبیعت توجه ما را به خود حفظ می کند اما نه همه توجه ما را. ما می توانیم یک آبشار را تماشا کنیم، اما ذهن ما می تواند آزاد باشد و ما می توانیم در مورد چیزهای دیگر فکر کنیم. در مقابل، در میدان تایمز نیویورک، ذهن ما نمی تواند رها باشد. آنجا ما نمی توانیم خیالبافی کنیم. برمن در حال ایجاد یک طبقه بندی از عناصر تصویر طبیعی و شهری است و همچنین کدگذاری با روشنایی و مقدار رنگ، اشباع، شکل و سپس محاسبه انحراف استاندارد از این عناصر. او همچنین آنتروپی مقیاس خاکستری تصاویر را تجزیه و تحلیل می کند و به دنبال از بین بردن تمام رنگ و پیچیدگی موجود در تصاویر است.
او می گوید که تصاویر طبیعت پیچیده بوده و بنابراین آنتروپی مقیاس خاکستری بالاتری دارند. او همچنین تصاویر را بر اساس اینکه آیا آنها منحنی و یا لبه های صاف دارند ارزیابی می کند. رنگ، ساختار و اثر متقابل همگی مهم هستند. اجرای تمام این اطلاعات از طریق یک الگوریتم انجام می شود، برمن می گوید که این الگوریتم می تواند پیش بینی کند که چگونه ما فکر می کنیم که یک صحنه طبیعی است. این برتری ها را می توان با دقت 80 تا90 درصد اندازه گیری کرد. الگوریتم برمن به او می گوید که رنگ تأثیر کمتری بر روی مشاهدات طبیعی ما دارد نسبت به اینکه آیا لبه های مستقیم و یا سخت وجود دارد. این بدین معنی است که همه طراحان می توانند لبه گیری از طبیعت را الگوبرداری کنند و برخی اثرات سودمند ایجاد کنند.
هانتر بیش از حد به انجام طبقه بندی می پردازد. هدف او این است که معماری منظر را به یک علم تبدیل کند. او در حال ترسیم ویژگیهای چشم انداز فیزیکی است که از جمع آوری عکسها به دور باشد و از طریق مطالعه برنامه و دسته بندی آنها بر اساس طبیعی بودن، پیچیدگی، انسجام ساختاری، فرم، تناسب، باز بودن، دسترسی، ایمنی و تعامل انجام شود. در عین حال تحلیل او در حال انجام است و هنوز دستورالعملهای طراحی کامل آماده نشده است.
این فقط نقطه شروعی است که به عنوان دستورالعملهای طراحی، در آینده به طورکامل ارائه می شود. هانتر می گوید که بسیاری دیگر نیز در این پژوهش، با نگاه کردن به نقش بازیهای صدادار در فواید سلامتی طبیعت شرکت دارند. وی اذعان داشت که آنها برای مرحله اول با اجزای بصری شروع کردند اما هدف این است که برای توسعه کار به حواس دیگر برسند.
بنیاد TKF به دنبال آموزش عمومی در مورد اینکه چرا فضاهای سبز شهری کوچک، اهمیت دارند، است. زیرا با توجه به تحقیقات داخلی آنها، مردم از مزایای سلامت طبیعت درک درستی ندارند. معماران منظر پس از آن نقش اصلی را بازی خواهند کرد. آوردن طبیعت به داخل شهرها و ایجاد فضاهایی که به مردم اثرات این تحول را نشان دهند، وظیفه معماران منظر است.. ایده این است که اگر تعداد زیادی از این فضاهای سبز شهری ساخته شود و مزایای آنها از طریق تحقیقات روشن شود، مردم تقاضای بیشتری برای استفاده از آنها خواهند داشت.
منبع: +