در این مقاله نگاهی خواهیم داشت به این پرسش که “آیا طراحی با دست آزاد، یک استعداد ذاتی است؟” و اینکه توانمندی هنرمندان تا چه اندازه به تلاشها و ممارست آنان وابسته است.
زمانی که از نقاشی به عنوان یک هنر سخن به میان آید، حقایق و دیدگاه های بسیاری مربوط به قدرتی که این نوع ارتباط داراست وجود دارند. همچنین کتب و دروس بسیاری وجود دارند که همه روزه شاهد مثالها و ترسیم های عالی و همچنین آموزشهای ارزنده در آنها هستیم. آنها چه با مداد، چه با قلم، جوهر، قلم نوک نمدی، گچ، زغال چوب، مداد رنگی، پاستل، نقاشیهای دیجیتال و یا ترکیبی از همه این تکنیکها انجام می شود ما آنها را با شور و شوق و تحسین بسیار نگاه می کنیم. برخی از ترسیمها آنقدر واقعی به نظر می رسند که نمی توان تشخیص داد عکس هستند یا نقاشی. برای کسانی که از چگونگی انتخاب از میان این همه تکنیکهای نقاشی مطمئن نیستند و نمی دانند که آیا می توانند طراحی را یاد بگیرند یا نه، یک سوال مطرح می شود: آیا طراحی یک استعداد ذاتی است؟ آیا ما از اوایل دوران کودکی مستعد یک هنرمند بزرگ و یا معمار شدن هستیم یا اینکه ما باید، خودمان برای بهبود مهارتهای طراحی مان تلاش کنیم؟
هر هنرمندی در ابتدا یک مبتدی بوده است.
اگر ما به بهترین هنرمندان در تمام دوران نگاهی بیندازیم، چیزی مشترک پیدا می کنیم. همه آنها افرادی بودند که طراحی را آموزش دیده و هر روز، تمرین می کردند. از لئوناردو داوینچی گرفته تا پیکاسو و دیگران، همه آنها عاشق طراحی بودند و زمان زیادی را صرف طراحی می کردند. برخی از آنها حتی دوست نداشتند به مدرسه بروند و ترجیح می دادند زمان بیشتری را به طراحی هایشان اختصاص دهند!
آنها با استعداد بودند، اما بدون تلاش مستمر، امروز آنها را به عنوان هنرمندان بزرگ به یاد نداشتیم. لئوناردو داوینچی 12 سال را تنها صرف نقاشی لبهای مونالیزا کرد تا نقاشی اش را به کمال برساند! چه جالب، این حقیقت قطعاً قدرت فوق العاده تداوم در ایجاد طراحی ها را نشان می دهد.
آموختن طراحی کردن
هر کسی می تواند طراحی کند، این درست است، اما سوال این است که واقعاً چه مرزی بین یک طراحی”زیبا” و یک شاهکار وجود دارد؟ یک شاهکار را می توان با مجموعه ای از استانداردهای طراحی توضیح داد؟ بسیاری از مردم فکر می کنند که هنرمندان بزرگ با استعدادهای فوق العاده متولد شده اند.
بله، در مقایسه با دیگران، آنها شاید برخی مهارتها را داشته اند، مانند ریزبینی بیشتر، یک حس درونی از ترکیبهای مناسب، درک ظرایفی از سوژه های طراحی، توانایی اتخاذ تصمیم هایی خوب در زمینه هنر و مهارتهای استادی موردنیاز برای تاثیرگذاری، اما حتی آنها باید برای پیشرفت استعدادهایشان، تمرین زیاد می کردند و بر دانش خود می افزودند.
پیوسته و مستمر طراحی کنید
هر شروعی سخت است، اما اگر واقعاً بخواهید یاد بگیرید که چگونه طراحی کنید، نباید مشکل باشد. هنگامی که شما مقدار زمانی را که برای طراحی لازم است، آنچه که به شما الهام می بخشد، منابع خلاقیت درونی خود و چگونگی رشد دادن انگیزه های بصری خود را بشناسید، می توانید شروع به خلق طرحی منحصر به فرد خودتان کنید.
مهمترین نکته این است که شما بدانید دقیقاً چرا طراحی می کنید؟ قبل از شروع، باید مطمئن باشید که زمان خود را به طراحی اختصاص داده اید، تکنیک موردنظر را انتخاب و همچنین موضوع یا منظره موردنظر را انتخاب کرده اید. با رسم هر خط، زیبایی طراحی تدریجاً آشکار خواهد شد. می توانید با مطالعه کتاب، تماشای آموزشهای طراحی و یا یافتن شخصی که کار او را عالی تلقی می کنید، طراحی را بیاموزید. همچنین می توانید از بسیاری از اسکیسهای خوب در مسابقه “اسکیس شنبه” (Sketchy Saturday) الهام بگیرید. روشهای بسیار آموزش طراحی گواه این حقیقت است که قطعاً طراحی می تواند آموختنی باشد. برخی از کتابهای عالی برای آموزش طراحی عبارتند از: “طراحی دست آزاد و اکتشاف” نوشته جیمز ریچاردز، “ترسیم برای معماری منظر” اثر ادوارد هاچینسون، “طراحی و ترسیم منظر” توسط چیپ سالیوان و بسیاری دیگر.
اگر فکر می کنید که در زمینه طراحی به کمک نیاز دارید می توانید در یک دوره آموزشی ثبت نام کنید و یا از بسیاری آموزشهای ویدیویی که موجود است استفاده نمایید. این موضوع می تواند به شما کمک کند که چگونه شبیه یک هنرمند طراحی کنید.
“استعداد خوب، تمرین بهتر و شور و شوق بهترین است”
چه زمانی می توانید خودتان را هنرمند خطاب کنید؟ زمانی که طراحی هایتان را ساده می کشید. زمانی که آنها را با عشق و شور و شوق می کشید. لازم نیست بهترین بهترینها باشید تا بهترین طراحیها را تولید کنید. با گذشت زمان، نتایج حاصل از تمرینها خود را نشان خواهد داد و شما از طراحی هایتان لذت خواهید برد. چیپ سالیوان در کتاب عالی خود “ترسیم منظر”، می گوید:
“من عاشق طراحی هستم! من تقریباً بیش از هر چیز در دنیا عاشق طراحی هستم. طراحی برای من موجب آرامش و هیجان ناشی از آزمایش میشود. وقتی که اندوهگین هستم، طراحی می تواند مرا خوشحال کند. تنها با یک تکه کاغذ و ابزار کشیدن، من می توانم دنیای کاملاً جدیدی ایجاد کنم. ترسیم به شما اجازه می دهد محیطی طراحی کنید که قابل انتقال به بیننده باشد.
یادگیری طراحی، هدیه ای است که موجب هیجان خلاقانه برای یک عمر میشود. طراحی یک شکل از آزادی شخصی است. فضای اطراف به تصرف شما در می آید. زمانی که توانایی طراحی را به دست آورید دیگر کسی نمیتواند آن را از شما بگیرد، زیرا طراحی، سلاح نهایی بیان بصری است. همچنین یک ابزار ارزان قیمت و برای همه قابل دسترس است.
من فکر می کنم که این درست ترین راه برای توصیف عشق به طراحی است و کلمات “چیپ” می تواند به شما الهام بخشد، هر چند شما یک آماتور یا اینکه حرفه ای باشید. طراحی یک راه خلاق برای زندگی است و در برخی از مطالعات آمده است که مزایای بسیاری در طراحی برای سلامتی ما وجود دارد. طراحی به ما یاد می دهد که اشیاء را با ارزش ببینیم، آنها را مطالعه و پس از آن طبق احساساتمان به آنها شکل دهیم. پس چه چیزی شما را از ساختن داستان طراحی تان متوقف کرده است؟
تکه ای کاغذ و همه لوازمی که نیاز دارید را بردارید و به کمک دستانتان شروع کنید به شکل دادن هنر خود. شبیه هر چیز دیگری در زندگی، طراحی را می توان یاد گرفت. برای موفقیت تنها چیزی که نیاز دارید انگیزه است.
منبع: +