معماری روستای کندوان با بهره گیری از فرم طبیعی مخروطی، مصالح بومی، عایق حرارتی طبیعی و جهت گیری هوشمندانه، نمونه ای شاخص از پایداری اکولوژیک و انرژی محور است.

نویسنده:

مشخصات مطلب

مقدمه

معماری روستای کندوان، واقع در آذربایجان غربی، را می‌ توان به ‌عنوان نمونه ای برجسته از معماری صخره ای پایدار و تطبیق‌ یافته با اقلیم سرد کوهستانی این منطقه دانست. ارتفاعات سهند یكی از مهمترین كوههای آتشفشانی خاموش ایران به شمار می رود که فعالیت آتشفشانی این كوه در 140 هزار سال قبل به پایان رسیده است. همچنین پس از عقب نشینی حوضه دریاچه كندوان صخره های سنگی كندوان ظاهر گشته و به سبب فرسایش خاص خود به صورت برجستگی های افقی، ستونی، مخروطی و هرمی شكل در آمده اند.

این معماری شگفت که بر ایده “فرم ‌محوری طبیعی” استوار است، بر اساس استخراج و حفر مستقیم در “توف” (توفی) – سنگی نرم، سبک، با ظرفیت ذخیره‌ سازی حرارتی بالا – پدید آمده و فضایی درونی را شکل داده است که نه تنها در مجاورت با طبیعت، بلکه جزئی از آن است.

ضخامت دیوارهای سنگی این کران ها 1 تا 2.5 متر بوده و به عنوان عایق حرارتی عمل می کنند. پژوهشها حاکی از آن است که این ساختار طبیعی، انتقال دما را تا 7 ساعت به تاخیر می اندازد. در نتیجه، در فصل بهار و تابستان از هوای خنک و در پاییز و زمستان از هوای گرم، بدون نیاز به سیستمهای سرمایشی یا گرمایشی مکانیکی، محافظت می نماید. علاوه بر آن، عمق حفره ها و قرارگیری سبک سنگها، نوسانات دمایی در طول روز را نسبت به ساختمانهای آجری، به حداقل می رساند.

پایداری و سازگاری با محیط طبیعی در معماری منظر روستای کندوان
تصویر 1: پلانهای طبقات و قطعات عمودی از یک مخروط در گورمه، منبع: مجتهدزاده، 1353 : 15
پایداری و سازگاری با محیط طبیعی در معماری منظر روستای کندوان
تصویر 2: کران دو و سه طبقه، منبع: گرجی مهلبانی و دیگران، 1388

تخمین قدمت روستای کندوان نیاز به مطالعات باستان شناختی و تدقیق فرضیات موجود دارد. اما در خصوص اولین افرادی که در کندوان سکونت داشته اند می توان به سه نظریه زیر اشاره نمود:

  • ساكنین اولیه این روستا، عشایری بوده اند كه برای ییلاق به کندوان می آمدند و از خانه های حفر شده در داخل كران ها، به عنوان منزل موقتی خود استفاده کرده و بعدها تصمیم می گیرند با سکونت در روستای کندوان زحمت كوچ را كم کنند.
  • اهالی روستای مخروبه و باستانی “حیله ور” كه خانه های آنها نیز در داخل کران ها حفر شده بود، هنگام حمله مغولها از روستای خود که تنها دو کیلومتر با کندوان فاصله داشته، کوچ کرده و در کندوان ساکن شده اند.
  • در زمانهای قدیم عده ای از جنگجویانی كه از این محل می گذشتند، به علت موقعیت بهتر نظامی محل، به خصوص موقعیت توپوگرافی آن كه نفوذ از بالای دامنه را غیرممكن می ساخته، آنرا به عنوان پناهگاه خود برگزیده و خانه هایی را داخل کرانه ها حفر نموده اند.
چگونگی سازگاری با محیط طبیعی در روستای کندوان

جهت گیری عمومی روستای کندوان به سمت جنوب بوده و ساختار فشرده کران ها در این روستا، علاوه بر جذب موثر گرمای خورشید، با شکست بادهای سرد نیز شرایط آسایش حرارتی را در فضاهای درونی تقویت می نمایند. بازشوهای نسبتاً کوچک چوبی خانه ها و گچ کاری فضاهای داخلی نیز باعث می شوند تا در کنار تامین نور ملایم، با حداقل میزان اتلاف حرارتی، ثقلیت فرهنگی و حریم خصوصی ساکنین نیز حفظ گردد.

پایداری و سازگاری با محیط طبیعی در معماری منظر روستای کندوان
تصویر 3: روستای کندوان، منبع: آرشیو شخصی فاطمه نجفی ثناگو

کاربرد مصالح بومی در کران ها، به ‌ویژه سنگ و گچ، نقش کلیدی در کاهش تأثیرات زیست ‌محیطی دارد؛ چرا که این مصالح به راحتی قابل دسترس بوده و نیازی به حمل ‌و نقل آنها از جای دیگر به روستا نبوده است. در نتیجه، از این طریق چرخه انرژی ساخت تا میزان قابل توجهی به حداقل رسیده است. همچنین در این نوع ساخت ‌و ساز، به ‌واسطه بهره گیری از منابع طبیعی همانند سنگ بستر و پوشش سطحی طبیعی، ساختار کله‌ قندی و صخره ای روستای کندوان به‌ طور قابل ‌توجهی در برابر مخاطرات محیطی مانند زلزله، باد و سیلاب مقاوم گشته است.

نتیجه گیری

از منظر فرهنگی و اجتماعی، این معماری صخره ای نه تنها نوعی شیوه ساخت و ساز بومی بوده، بلکه همزمان با الگوهای زندگی روزمره ساکنان نیز شکل گرفته و با سبک زیست آنان در تعامل و تطابق کامل بوده است. از جمله دلایل دوام این سبک خاص از معماری در روستای کندوان، پس از گذشت هزاران سال، می توان به الگوهای فضایی، طبقه بندی عملکردها، استفاده همزمان از فضا برای زندگی، نگهداری دام، فعالیتهای فرهنگی و خدماتی اشاره نمود.

در مجموع، معماری روستای کندوان با ویژگیهایی چون بهره گیری از فرم طبیعی مخروطی، مصالح بومی، عایق حرارتی طبیعی و جهت گیری هوشمندانه، نه تنها نمونه ای شاخص از پایداری اکولوژیک و انرژی محور است، بلکه به الگویی فراگیر برای معماری زمینه گرا و منطبق با اقلیم سرد کوهستانی تبدیل شده است. مدلی که می تواند به عنوان راهنمایی برای توسعه پایدار در سایر مناطق مشابه ایران و جهان، به شرط حفظ فرهنگ و بوم شناسی خاص مردم آن منطقه، مورد استفاده قرار گیرد.

مقاله­ حاضر، دستاورد سفر پژوهشی جمعی از دانشجویان معماری منظر به استانهای آذربایجان شرقی و غربی در خرداد ماه ۱۴۰۴ است که با راهنمایی دکتر محمدرضا مهربانی گلزار و دکتر مهدی فاطمی تنظیم شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *