سفر و کشف فضاهای جدید نه تنها تغییرات مکانی و نوع خاص تعاملات اجتماعی را به همراه دارد، بلکه هیجان کشف منظر فرهنگی و همرنگ شدن در محل را نیز ایجاد می کند.

نویسنده:

مشخصات مطلب

نگرش و جهان بینی انسانها و انگیزه حقیقت ‌جویی آنها مبنای کنش و بینش افراد است و آنها را وادار به بستن کوله بار سفر و کشف فضاهای جدید می کند. گردشگران نقش ‌آفرینانی هستند که با فرهنگ و عادات خاص خود وارد فضاهای جدید می‌شوند و برای مدتی هر چند کوتاه و موقتی، در ظرف آن فضا زندگی می کنند، گفته ها و شنیده ها را تجربه می کنند یا احساسات جدیدی را ادراک می کنند.

قرآن، نیز علاوه بر آن كه بر روابط اجتماعی میان انسانها تأكید فراوان دارد، آنان را به سیر و گردش در میان سایر اقوام و ملل و سیاحت در زمین فرا می خواند (آل عمران، 137؛ انعام، 11؛ نحل، 36؛ نمل، 69؛ عنكبوت، 20 و روم، 42) و به اندیشه و تفكر در احوال دیگر ملل و اقوام ترغیب می كند. رویکرد منظر به گردشگری، این پدیده را از فعل مبتنی بر جابجایی در گستره فضا و مکان به یک معرفت و جلوه تعالی بخش دارای ظرفیت ویژه تبدیل می‌کند که لازمه آن، حضور در مکان برای تجربه معنایی است که انسانها در آن زیسته اند.

از آنجایی که منظر به طور همزمان عینیت و ذهنیت ادراک فضا را در بر می گیرد، تجربه فضا در سفر تاثیرات قابل توجهی بر گردشگران می گذارد و تعامل فرهنگی میان گردشگر و اهالی محل بازدید را فراهم می آورد.

سفر منظرین

در سفرهای ماجراجویانه که گردشگران به دنبال کشف فضاها و آداب و رسوم جدید هستند، تعامل مبتنی بر تاثیر جریان زندگی محل بازدید بر الگوهای رفتاری گردشگران غالب است. گردشگران علاوه بر قرارگیری در موقعیت جدید، در جریان زندگی محل نیز غوطه می‌خورند. مدت زمان اندک هر سفر به نسبت بار معنایی زندگی در آن محل نیز بر این غلبه می افزاید و چه بسا آنرا به یکی از اهداف خاص سفر تبدیل می کند. غالباً دیده و تجربه شده است که گردشگران در طول سفر بر آنند تا رنگ و بویی از محیط به عاریه بگیرند و برای مدتی از عادتهای زندگی همیشگی خود خارج شوند.

این رنگ و بوی جدید فضا، حاصل انباشت زمان و تجربه ساکنان بومی آن فضا و یا همان فرهنگ بومی است که از الگوهای رفتاری و نحوه معیشت تا نوع پوشش را شامل می ‌شود. از طرفی دیگر، منظر نیز جلوه ‌گاه ارتباط انسان و طبیعت پیرامون او در گذر زمان است. طبیعت و فرهنگ از دیرباز رابطه تنگاتنگی با یکدیگر داشته اند. منظر آن بخشی از طبیعت است که فرهنگ را نیز در بر دارد. عوامل اقلیمی موجب شکل گیری فرهنگ، آداب و رسوم و پوشش اهالی منطقه جغرافیایی خاص می شود و الگوی رفتاری خاص یا پوشش منحصربفردی را در گذر زمان، در آن محل نهادینه می سازد.

سفر؛ مقدمه‌ای بر آشنایی با منظر فرهنگی
تصویر 1: تجربه ای کوتاه از پوشش اهالی، منبع: عرفان نادریان

سفر و کشف فضاهای جدید نه تنها تغییرات مکانی و نوع خاص تعاملات اجتماعی را به همراه دارد، بلکه خواه ناخواه، شوق و هیجانی برای کشف رموز زندگی در آن محل و هم رنگ شدن با آن را ایجاد می کند. در تجربه سفر ترکمن صحرا، علاوه بر شیوه خاص زندگی و گویش خاص، پوشش اهالی نیز به شدت توجه را بر می انگیخت.

به طور مثال، آن چه در پوشاک زنان ترکمن دیده می شود، این است که زنان روستایی و ده نشین، بنا بر ذوق و روح زیباپسند خود و برای ایجاد تنوع و زیبایی در اقلیمهای خشک و یک نواخت دشتها و بیابانها یا سرزمینهای سبز و خرم، برای تطابق خود با محیط در انتخاب شکل و رنگ پارچه، جامه ‎هایی به رنگهای شاد و با ترکیبهای زیبا و دلنواز انتخاب می کنند. زنان ترکمن از روسری ها و سراندازهای بزرگ و گرانقیمتی به نام چارقد استفاده می کنند. چارقد، روسری منقش به طرحها و رنگهای متنوع و گرانقیمتی است که ریشه های کناری آن را «پورچیک» می نامند و معمولاً بیرون از خانه استفاده می کنند.

سفر؛ مقدمه‌ای بر آشنایی با منظر فرهنگی
تصویر 2: روسری ترکمن و حس و حال فضا، منبع: پریا محمدپور

تجربه سفر بندر ترکمن، توجه را به چارقدهای دستفروشان بندر جلب کرد. رقص چارقدها در باد گویی داستان زندگی ترکمنی ها را بازگو می کرد. از آنجایی که چارقد ترکمن دربردارنده بار معنایی خاص در بستر فضای منحصربفرد است، پس عنصری منظرین بشمار می ‌رفت.

خرید چارقد ترکمن و به عاریه گرفتن عنصر منظرین از فضا، چیزی فراتر از خرید تنها یک کالا بود؛ چرا که دربرگیرنده خاطره و تجربه ای متفاوت است و در ذهن باقی خواهد ماند. به خصوص که این کالا، کاربردی و عملکردی نیز باشد و اقتضاء اقلیم، احساس همرنگی و همخوانی با فرهنگ محیط را القاء کند. این دقیقاً همان اتفاقی بود که دستفروش های بندر ترکمن برایمان رقم زدند. حتی شکل و نحوه فروش چارقد ترکمن نیز در نوع خود منحصربفرد بود؛ بساط هایی در کناره های بندر.

شناخت ارزشهای نمادین و منظرین یک فضا، تاثیر قابل توجهی بر آگاهی افراد داشته و فراتر از آن راهنمایی برای مدیریت آن فضا خواهد بود. بومی سازی پاسخی سازنده به مضرات جهانی شدن است و هویت و تشخص هر فضا را منحصر به خودش می سازد. لذا شایسته است با شناخت صحیح عوامل بومی، در جهت حفظ و نگهداری روشها و عناصر خاص هر منطقه گام نهاد.

مقاله­ حاضر، دستاورد سفر پژوهشی جمعی از دانشجویان معماری منظر دانشگاه های بین المللی امام خمینی، شهید رجایی، تهران، شهید بهشتی و دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات به استان گلستان در اردیبهشت ماه ۱۳۹۶ است که با راهنمایی دکتر محمدرضا مهربانی گلزار تنظیم شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *