مقدمه
سفر به روستاهای شمالی کشور یا اقامت در آنها، خصوصاً پس از بارشهای شدید، اهمیت موضوع کفسازی معابر روستاها را به خوبی آشکار خواهد کرد. کفسازی به عنوان یکى از عوامل مهم افزایش کیفیت معابر، هدایت عابران پیاده، هدایت آبهاى سطحى، ارتقاء ایمنى مسیر و در نهایت افزایش کیفیت محیط بشمار می رود. در گزارش پیش رو به نقد و بررسى کفسازی بافت نوسازى شده و بافت فرسوده و رها شده روستاى فارسیان در استان گلستان پرداخته خواهد شد.
کفسازی بافت نوسازی شده
با ورود به روستا، یکى از عواملى که توجه را به خود جلب می کند کفسازی یکدست و منظمى است که در بیشتر نقاط اصلى روستا وجود دارد. کفسازی این مناطق کاملاً سنگى است و با دو نوع سنگ طراحى شده است؛ سنگهاى سفید رنگ ریز و سنگهاى برش خورده کوهى درشت. استفاده از سنگ در این منطقه سازگار با اقلیم آن و از نظر بصرى و عملکردى نیز پاسخگوى نیازها است.
تیپ کلى کفسازی روستا اینگونه است که معبر اصلى و مسیر حرکت در بافت روستا با سنگهاى برش خورده مشخص شده اند و سنگهاى ریزتر و روشن تر در محل هایى به کار رفته اند که در اثر نفوذ آب در آنها احتمال فرسایش وجود دارد، مثلاً در میدانهاى اصلى روستا، جوى آب میان معبر، حاشیه معابر، ورودى خانه ها، زیر خروجى لوله ناودانها، دهانه چاه آب کف پله ها و … از سنگهاى سفید ریزتری استفاده شده است تا ترمیم پذیرى بیشتر و سرعت فرسایش کمترى داشته باشد.
نکته جالب توجهی که در طراحى کفسازی این بخشها به نظر مى آید این است که علاوه بر کاهش سرعت فرسایش، هر بخش فضاى مشخصى را نیز تعریف مى کند و به تفکیک فضایى روستا و مسیرها بسیار کمک می کند.
مثلا سنگهای سفید حاشیه معابر و جوی میانی، به خوبی عابر را در مسیر هدایت می کند، سنگهای زیر خروجی ناودان مانع از سوراخ شدن کف می شود، کادره کردن معبر با سنگهای سفید حاشیه مسیر، کیفیت فضا را از نظر بصری افزایش می دهد، تفاوت مصالح رمپ و پله، فضا را کاملاً برای عابران مشخص می کند و جزئیات بسیار زیاد دیگری که در طراحی کفسازی رعایت شده همگی دلایل عملکردی مشخص دارند. در کل وجود دو مدل سنگ براى کفسازی از لحاظ بصرى، اقلیمى، عملکردى و تعریف فضاهاى روستایى کاملاً مناسب عمل می کند.
علاوه بر مصالح مصرف شده در سایر بخشهای طراحی نیز نکات مثبت و منفی وجود دارد. شیب معابر در بیشتر قسمتها مناسب است و تعبیه رمپ در روستا، توجه به معلولین در طراحی را نشان می دهد. شیب کفسازی طبق توپوگرافی زمین است و سعی شده تا نقش مثبتی در هدایت آبهای سطحی نیز داشته باشد. همانند هر طراحى دیگرى، کفسازی روستاى فارسیان خالى از نقص نیست، مثلاً در جوى میانى معبر اصلى روستا به دلیل در نظر نگرفتن ظرفیت مناسب، در برخی از قسمتها گل و لاى زیادى جمع شده است، یا در قسمتهایى با شیب تند، نوع کفسازی سبب شده تا گل و لای مابین درزهاى سنگها جمع شود.
طراحى کفسازی روستاى فارسیان را از نظر اقلیمى، بصرى، عملکردى و … مى توان طرح موفقى دانست و با رعایت برخى نکات کوچک در طراحى مى توان این روستا را به منطقه اى مناسب براى ساکنان خود روستا و همچنین توریستهایى که از نقاط مختلف به این منطقه سفر می کنند تبدیل کرد.
کفسازی بافت نوسازی نشده
اما در روى دیگر سکه باید به بخشهاى بازسازى نشده و رها شده روستا هم نگاهى انداخت. این مناطق که بیشتر در مسیرهاى فرعى و حاشیه رودخانه قرار دارند از نظر کیفیت معبر بسیار ضعیف هستند. نبود کفسازی مشخص، عدم هدایت آبهاى سطحی، وجود زباله های فراوان، نبود حصار در اطراف مسیر رودخانه تنها بخشى از مشکلات این بخش روستا هستند که دیدن آنها، اهمیت موضوع نوسازى روستا را کاملاً آشکار می کند.
اما در وضعیت فعلى، به خصوص در اوقات بارانى و برفى، تنها فضایى رها شده، صعب العبور و مملو از گل و لاى و ناامن ایجاد خواهد شد که می توان آن را ناشی از کمبود حس تعلق ساکنان به این فضاهای رها شده دانست. با یک طراحى مناسب در این مناطق می توان کیفیت معابر را به خوبى افزایش داد و در این صورت روستاى فارسیان را می توان طرحی موفق (حداقل در زمینه کیفیت کفسازی و معابر) دانست.
مقاله حاضر، دستاورد سفر پژوهشی جمعی از دانشجویان معماری منظر دانشگاه های بینالمللی امام خمینی، شهید رجایی، تهران، شهید بهشتی و دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات به استان گلستان در اردیبهشت ماه ۱۳۹۶ است که با راهنمایی دکتر محمدرضا مهربانی گلزار تنظیم شده است.