پیش درآمد
شاید تهران جز با دود و نورهای شدید و همهمه و غوغا فرصت دیگری برای معرفی خود به شهروندش نداشته است. شهروندانی که با به دست آمدن کوچکترین فرصت از شهرشان فرار می کنند. اما شاید تنها فرصت در نوروز باشد که تهران بتواند خود را از غوغای روزهای پر سر و صدا رها کند به شکل شهری واقعی، محبوب شهروندانش شود؛ شهری که شهروندانش خود را متعلق به آن بدانند و حتی شاید این بار چهره شهرشان را بی دوده و غبار و آنطور که هست ببیند؛ تهران، جایی که دیگر نیازی به ایستادن در صفهای طویل اتوبوسهای تندرو نیست، جایی که می توان قدم زدن در پیاده روهای هفت تیر را بدون تنه زدن به افراد دیگر در حالی که صدای گنجشکان به جای بوق ماشینها گوش را پر کند، تجربه کرد و رشته کوههای البرز پس زمینه تمامی مناظر شهری خواهد بود.
بازدید از شهر مدرن و گذشته اش
کسانی که تعطیلات شان را در تهران می ماند یا قصد بازدید از تهران را دارند فرصت بهره گیری از امکانات شهری مدرن را به دور از شلوغی و آلودگی خواهند داشت. سینماها با سالنهای راحت و مجهز و فودکورت های شیک و جذاب در اکثر پاساژهای نوساز در تهران به چشم می خورد. پرطرفدارترین شان بازار چهارسو واقع در تقاطع حافظ و جمهوری است. این پاساژ که به لحاظ کاربری مشابه پاساژهای علاالدین و پایتخت است پس از افتتاح از لحاظ محبوبیت از رقبای خود پیشی گرفته است حتی در این روزهای تعطیل نیز خالی از جمعیت نبوده و پویایی خود را دارد. این موفقیت را مدیون طرح معماری مدرن و جذابش و البته از آن مهمتر اجرای تمیز جزيیات معماریش است. تراس واقع در طبقه آخر این بنا نمای بسیار زیبایی از تهران به مخاطب ارائه می دهد جایی که می توان پل حافظ را در میان انبوه ساختمانهای اطرافش که مثل درختان جنگل نامرتب و نامنظم سر برآورده اند دید و باز دور تر پس زمینه ای که دیگر شاید کمتر بتوان در روزهای عادی سال شاهدش بود، برج میلاد در دامان رشته کوهای البرز. ازدحام جمعیت و آلودگی صوتی و آلودگی هوا در خیابان جمهوری در روزهای عادی در طول سال به قدری زیاد است که افراد اکثراً از رفتن به این مناطق خودداری می کنند و به هیچ وجه فکر نزدیک شدن به این منطقه با ماشین را هم نمی کنند اما در تعطیلات نوروز این منطقه آرام در عین حال پویاست، مغازه های با نورهای شدید و جذابشان در سراسر خیابان خودنمایی می کنند. این بار اگر افق دیدمان را به انتهای خیابان محدود کنیم به جای منظره پر همهمه ماشینها، ابرهای سرخ و سفید بر فراز ساختمانهای قدیمی میزبان چشم مان خواند بود و اما لا به لای این مغازه ها یک تابلو با اسم کافه نادری و یک دالان درست در زیر آن نظر را جلب می کند، گویی این دالان که گوشه کنارش با عکسهای سیاه و سفید و قدیمی پر شده است به طرز جادویی به طهران قدیم باز می شود. با ورود به کافه می توان فهمید که در و دیوارش هنوز خاطرات شهر قدیمی را ترانه ای می خواند و شاید قدیمی ترین قهوه ها را بتوان آن جا نوشید.
بازدید از خیابان هایش
کمی بالاتر خیابان جمهوری با خیابان ولیعصر قطع می شود. خیابان ولیعصر یا چنارستان که شاهرگ ذهنی تهران است و به طرز عجیبی پیر و جوان از این خیابان خاطره ها دارند. شاید بتوان هر خیابان و هر میدان و هر بزرگراهی را از تهران حذف کرد اما ولیعصر را نمی توان از تهران گرفت. هر روز سال این خیابان، پیاده راه هزاران انسان است، با تمام دغدغه ها و استرس ها و شادیها و ناراحتی هایشان، اما نوروز این خیابان انگار تنها شده است و منتظر عابری ای است تا گل از گل جوانه های چنارش بشکفد. در نوروز این خیابان بیشتر از هر جای دیگری حال و هوای عید دارد. جای جای آن می توان تخم مرغهای بزرگ رنگ شده را دید و دانشجوهای هنر با همکاری شهرداری با درختان و موانع سنگی این خیابان شوخی های بامزه کرده اند. قدم زدن در کنار چنارهای قدیمی این خیابان حتی بدون همراه و هم قدم می تواند جذاب و بیاد ماندنی باشد. کافه های این خیابان چند قدم بیشتر با هم فاصله ندارند، حتی گذشتن از کنارشان هم هوس یک فنجان قهوه را به دل خواهد انداخت. جایی که نوای جویی که هر روز از کنارش می گذشتی بدون اینکه صدایش را بشنوی این بار موسیقی متن سکوت ولیعصر است.
بازدید از بوستان هایش
از خیابانها و کافه ها که بگذریم، پارکهای تهران شاید مکانهایی باشد که نظیرش را در دیگر شهرهای ایران نتوان یافت. از پارکهای بزرگ و جنگلی طالقانی و چیتگر و جمشیدیه و … که پذیرای پیاده رویهای طولانی و پیک نیک های خاتوادگی هستند. اما بهترین مسیر برای پیاده روی در پارکهای تهران مسیری است که از پل طبیعت می گذرد؛ پلی که برای تهرانیان و ایرانیان به اندازه برج آزادی و میلاد محبوب است. این بار در ایام نوروز خبری از ترافیک وحشتناک بزرگراه ها نیست و این بار بر فراز پل می توان بزرگراه های تهران را جور دیگر دید. رودهایی که راهشان را در میان درختان بتنی نا منظم پیدا کرده اند و هر از گاهی چند اتومبیل از آنها می گذرد. دیدن این منظره از تهران خلوت و تمیز آنقدر نایاب است که بعید است بیننده از آن خسته شود. علاوه بر پارکهای جنگلی می توان بوستانهای دنج و دوست داشتنی مثل باغ ایرانی و باغ نگارستان و موزه زمان دیدن کرد، جایی که بوستانها و بناهای قاجاری دست در دست هم می دهند تا محیطی دلچسب و آرام فراهم کنند. علاوه بر استراحت در این باغهای قاجاری می توان از موزه های واقع در بناهای قاجاری نیز بازدید کرد. در ادامه برای علاقمندان به بازدید از موزه ها، موزه هنرهای معاصر واقع در پارک لاله شاید جذاب ترین باشد و بعد از بازید از موزه حتی می توان در پارک چرخی زد و زیر شکوفه های باغ ژاپنی پارک لاله استراحت کرد.
بازدید از برج هایش
ایام نوروز شاید فرصت خوبی هم برای بازدید از دو برج معروف تهران باشد؛ جایی که در طول سال نه فرصت از بازدیدشان فراهم هست نه حوصله مجال می دهد. کمتر پیش آمده که ساکنان تهران از برج آزادی و میلاد به عنوان مکان، بازدید به عمل آورند. این دو المان شهری در میان شهر جا خوش کرده اند و تهرانیها آنها را از دور دوست دارند. اما در ایام نوروز بازدید از برج آزادی به اندازه برج میلاد جذاب خواهد بود.
فرود
دور زدن با اتومبیل در خیابانهای نوروزی تهران حال و هوای دیگری دارد. خیابانها بدون ترافیک جور دیگری هستند و سرنشینان ماشینها خانواده هایی هستند که همه شیک و مرتب، آماده دید و بازدید عید هستند و جمع خانواده ها پس از یک سال دور هم جمع است. اما از میان همه این جاذبه های که بگذریم شاید جذاب ترین چیزی که بتوان در نوروز در تهران دید آسمانش است. گوهری زیبا که بعد از یک سال از میان گرد و غبار و سر و صدا و همهمه ها بر فراز شهر دیده می شود. تهرانی ها بعد از این سیزده روز بیشتر از همه دلتنگ درخشش خورشید فروردین از لا به لای ابراهای سرگردان خواهند شد و باز در چهاردهمین روز شهر در زیر آوارهای جمعیت و آلودگی و صدا مدفون می شود تا نوروز سال دیگر که با وزیدن دوباره باد بهاری از سر از غبار برآورد و نفسی تازه کند.