سفر همواره دربردارنده نکات و آموزه های فراوانی است و درسهای آشکار و نهان بسیاری برای انسان به ارمغان می آورد. آموختن از این نکات و ثبت آنها، می تواند علاوه بر انتقال تجربیات، دیدگاههای وسیعتر و پخته تری در اختیار افراد حاضر در سفر نیز قرار دهد. به همین جهت، برداشتهای افراد حاضر در سفر پژوهشی کرمان نیز طبق گروه بندی هایی ثبت شد؛ در واقع دانشجویان به شش گروه تقسیم شدند و هر گروه تحت نظارت و راهنمایی یک سرگروه، به پتانسیلهای منظرین استان کرمان پرداختند که به شرح زیر ارائه می شود:
منظر کویری
سرگروه: محمدمهدی جلال
- محمد مکی: رود شور در دل کویر شهداد، رودی به رنگ سفید و با درجه شوری بالاست که خاک کف آن بسیار ترد است. با قدم زدن درون این رود کویری می توان شکنندگی خاک را حس کرد. آب چنان زلال است و کم عمق که می توان نمکهای ته نشین شده و بر جای مانده بر خاک و سنگها را مشاهده و لمس کرد و یا حتی چشید. در واقع، منظر رودخانه غیر از تحریک حس بینایی، حواس دیگر را نیز درگیر کرده و ادراک کاملی از منظر کویری به مخاطب می بخشند.
- یاسمن زارع نیا: حضور شبانه در کویر شهداد از حیث وجود کلوتها و صدای وزش باد از لا به لای آنها تجربه ای متفاوت است. با نزدیک شدن به زمان طلوع و قرمز شدن خط آسمان و تیرگی زمین، منظره ای شگفت انگیز از پس کلوتها پدیدار می شود که این منظره با بیشتر شدن نور و روشن شدن زوایای دیگر احجام کلوتها تغییر کرده و حسی عجیب منتقل می کند.
- پروشات حسینی: رود شور در دل کویر، همچون خطی سفید در میان رنگ اکر زمین و آبی آسمان نمایان است. لایه های موازی نمکهای رسوبی در حاشیه رود جلب توجه می کنند که باعث به وجود آمدن منظری خاص در این قسمت از کویر شهداد شده اند.
- سحر صادق: کلوتهای شهداد به واسطه فرسایش ناشی از وجود سیلابها، بادها و نوسانهای دمایی در طول زمان، روح و جان یافته اند و با بازی نور و سایه، حس دگرگونی، حرکت و پویایی را برای مخاطب ایجاد می کنند.
- کامیاب کیانی: افق کویر، خط آسمانی تاثیرگذار را برای ناظر تداعی می کند که از بهم رسیدن زمین و آسمان تشکیل شده است. منظری متشکل از عناصر طبیعی که در زندگی شهری امروز بسیار نادر است.
منظر حاشیه کویر
سرگروه: مریم زارعیان
- احمد تقی زاده: منظر مردمی حاشیه کویر با رشد برنامهریزی گردشگری در چند دهه اخیر، دچار تغییرات اساسی شده است. این تغییر بیش از شهرهای حاشیه کویر متوجه سکونتگاههای روستایی حاشیه کویر شده است. به نحوی که خانههای روستایی این مناطق تبدیل به کمپهای موقت برای مسافران و گردشگران شدهاند. برخلاف گذشته و سبک زندگی سنتی که عمدتاً مرد خانواده وظیفه کسب درآمد را به عهده داشت، اکنون تمام اعضای خانواده با خدمت رسانی به گردشگران کویر در خانههای خود، درگیر می شوند. به این ترتیب سبک و سیاق زندگی روستایی در این سکونتگاهها به کلی دچار تغییر شده است.
- فاطمه مینابیان: آنچه که بیش از همه در مواجهه با منظر راین به چشم می آید، همجواری بناهای خشتی گنبددار و قدیمی با بناهای معاصر آجری است که صرفاً برای رفع نیاز با کیفیت پایین ساخته شده اند. اما در بخشهایی که بافت قدیمی شهر غالب است، ترکیب رنگی مصالح خاکی رنگ و سبزینگی درختان در میان بناها که در پس زمینه آن منظر کوه و آبی آسمان را مشاهده می شود، آرامش منظره ای به سان باغ ایرانی را در حاشیه کویر تداعی میکند.
- ماندانا زارعلی: با ایجاد کمپهای کویری در حاشیه کویر شهداد، می توان مکانی برای گردشگران به ویژه گروههای رصدی ایجاد کرد. این کمپها باید به گونه ای طراحی و ساخته شوند که منظر مناطق حاشیه کویر را خدشه دار نکرده و سازگار با محیط باشند که بدین منظور می توان از رنگهای غالب و یا مصالح این مناطق بهره جست.
- پردیس شادمانی: اگر چه تعامل مثبت ساکنین حاشیه کویر در کرمان، به توریست پذیری این مناطق کمک کرده اما این جریانها نباید به گونه ای باشد که هویت منطقه را به خطر اندازد. آلودگیهای زیست محیطی، استفاده بیش از ظرفیت و در نتیجه آسیب رساندن به گونه های نادر، از عواملی است که زیستگاهها را تهدید می کند.
باغ ایرانی
سرگروه: مریم تقی زاده
- رضوانه بابایی: در حاشیه محور اصلی باغ شاهزاده ماهان، از درختان کاج و سرو (همیشه سبز) در ترکیب با چنار و سپیدار (خزان پذیر) استفاده شده است. کاشت دو گونه خزان پذیر و همیشه سبز به صورت ترکیبی، موجب شده باغ در هر فصل، منظره متفاوتی از خود به نمایش بگذارد.
- رضوانه خیرخواه: در مقابل ساختمان کوشک در باغ شاهزاده ماهان، یک حوض بیضی وجود دارد. با توجه به پیشینه حضور حوض در باغ ایرانی، به دلیل فساد آب، از احداث حوضهایی با شکل دایره و بیضی پرهیز می شده است. اما این فرم هندسی در زمان قاجار با تقلید از غرب به باغ ایرانی آورده شد که نمونه آن در این باغ قابل مشاهده است.
- منصوره مرادی: قرارگیری کوشک در انتهای باغ باعث ایجاد کشش در بیننده می شود. علاوه بر آن، حوض کشیده و نمایش انعکاس عمارت کوشک در آب، به این جذابیت می افزاید و موجب تقویت بار بصری در باغ می شود. باغ فتح آباد کرمان، نمونه ای از این توضیح است.
- الهام پدرامی: از ویژگیهای شاخص باغهای ایرانی در مناطق کویری و گرم و خشک، درخشش آنها در بستر قرارگیری شان است که می تواند در درون، دنیایی متفاوت از بیرون را رقم بزند. مجموعه شاه نعمت الله ولی در ماهان کرمان، نمونه ای از این دست است که به دلیل وجود مقبره شاه نعمت الله، می توان آن را باغ – مقبره خواند. به علاوه سردر رفیع و گنبد این مجموعه، به عنوان عناصر نشانه ای نیز عمل کرده و آنرا از دوردستها قابل تشخیص می سازد.
- مریم تقی زاده: از نکات قابل توجه در مجموعه شاه نعمت الله ولی، می توان به حیاط ها و حوضهایی اشاره کرد که در راستای یک محور و به سمت قبله قرار گرفته اند. حوض مرکزی این باغ نیز با شکل چلیپایی، هندسه ای متفاوت نسبت به دیگر باغهای ایرانی دارد.
منظر طبیعی
سرگروه: ستاره خمسه لی
- ترانه ایرانپور: تضاد عامل توجه انسانهاست؛ رود شور در کویر شهداد نیز نمونه ای از آن است که موجب جذب بسیاری از افراد می شود اما این توجه خود تهدیدی است برای منظر طبیعی منطقه و بافت نمکی رود در اثر تمایل به لمس توسط افراد.
- فهیمه تاریها: سکوت همیشگی کویر، باعث تمرکز بیش از حد حواس برای شنیدن صدایی هرچند ناچیز می شود. شنیدن صدای لمس نمکهای اطراف رود شور به عنوان کاراکتر هویتی آن منطقه در ذهن نقش می بندد.
- نعیمه طالبی: درخت و آب از نایاب ترین عناصر طبیعی کویر هستند. سرو 900 ساله روستای سیرج و جاری شدن رود با کریستالهای نمک (رود شور) در دل کویر، نمونه هایی از همان عناصر خاص منطقه هستند که پتانسیلهایی عالی و جذاب برای توریسم هستند. اگر چه شاید عدم دسترسی انسان و بکر ماندن منطقه موجب تداوم و حفظ آنها شده باشد؛ ولی با تمهیدات و راهکارهای درست می توان به هر دو مقصود “حفظ برای آیندگان” و “دیده شدن توسط علاقمندان نسل حاضر” نایل آمد.
- مهسا علیزاده: منظر پیرامون سرو سیرچ، دست نخورده و قابل طراحی است. در برنامه ریزی برای محدوده اطراف سرو کهنسال، نباید حضور نخلستانهای اطراف را نادیده گرفت. در واقع، حفظ درخت کهنسال از لحاظ کالبدی و معنایی، با توجه به هویت آن و همچنین بافت اطراف آن، حایز اهمیت است.
- لیلی صیادی: در فرهنگ ایرانی، تک درختان کهنسال، اغلب مقدس شمرده می شوند. سرو سیرچ نیز به عنوان نماد و نشانه ای از پیشینه مردم این آبادی و همچنین سند و شناسنامه ای هویت ساز در منطقه است.
- یاسمن حسینی: رونق روستای سیرچ به واسطه توجه به سایت و اطراف سرو 900 ساله امکانپذیر است. ایجاد مسیرها، طراحی نشیمن، نورپردازیها و فضاهای تفریحی می تواند به حفظ این درخت و باز زنده سازی آن منطقه کمک کند.
- نسیبه نظری: آبشار راین از جمله پتانسیلهای طبیعت کرمان است که با قرارگیری در کنار کوه و شکل دادن خرد اقلیمی متفاوت از اقلیم گرم و خشک کرمان، منظر طبیعی متفاوتی را شکل داده است. این آبشار از جاذبه های گردشگری راین است که نیازمند برنامه ریزی همگام با طبیعت است.
منظر شهری
سرگروه: آناهیتا مدرک
- یلدا کسیلا: کرمان شهری است که هنوز بافت سنتی و منظم شهری خود را حفظ کرده است. بلندمرتبه سازی به عنوان یک جریان معماری که نظم این بافت را بر هم می زند هنوز شروع نشده و حیات سنتی شهر همچنان پابرجاست. اما بیم آن نیز وجود دارد که این خیابانهای عریض و بافت همگون و کم ارتفاع شهری، به سبب ضعفهای مدیریتی، دچار آشفتگی ساختاری و نظم معماری شوند. شهرهای سنتی و اصیل، بیش از هر زمانی نیازمند برنامه ریزی جهت حفظ و توسعه شهری در جهت نظم و هندسه و پتانسیلهای خود هستند.
- مژگان رسولی: کرمان همانند بسياري از شهرهای ایراني، به شیوه سنتی شکل گرفته و مرکز شهر در آن به عنوان قلب و شریان حیاتی، نقش مهمی ایفا میکند. ميدان مشتاق (شهدا) كرمان نيز به سبب حضور پررنگ مردم و فعالیتهای مرتبط با گرههای اصلی اطراف، همچون مجموعه مشتاقیه، بازار و مسجد جامع، به نقطه عطفي بدل شده كه در پي آن هويت مركز شهري پيدا كرده است. از طرفي ساخت رواقهای الحاقی-تزیینی مقابل مغازههای دورتادور میدان، بدون توجه به کاربریهای موجود، منظر شهری این منطقه را به شدت دستخوش تغییر کرده است. در اجرای این طرح، فعالیتهای کسبه به کل نادیده گرفته شده و افراد با نوعی آشفتگی بصری مواجه میشوند که به مثابه دیواری عظیم، بر منظر شهر سنگینی میکند.
- سارا منیری: بازار گنجعلي خان كرمان همانند ساير بازارها، دارای ساختار خطي است و در امتداد اين مسير واشدگاه هايي به سمت ميدان گنجعلي خان وجود دارد. تركيب فضاهاي بسته، نيمه باز و باز در اين بازار نه تنها باعث ايجاد تنوع در كيفيت فضايي، بلكه باعث خوانايي اين فضاي عمومي نیز شده است. ارتباط بازار و ميدان، باعث پويايي و تعامل هرچه بيشتر مردم در اين فضاها شده است.
- فاطمه آقاجانی: در منظر شهری کرمان طبیعت پیداست. آسمان پیداست. کوه پیداست. گویی آسمان و زمین پیوندی ازلی و ابدی دارند. این امر طبیعت را با زندگی مردم گره زده و ایجاد روح و سرزندگی در شهر می کند و جهت یابی هرچه بهتر را موجب می شود. ساختمانها بطور کلی خودنمایی نمی کنند و هر کدام جلوه خاص ندارند، بلکه تا ارتفاع کمی پیش آمده اند و گویا می خواهند در برابر آسمان سر تعظیم فرود آوردند نه اینکه در برابر آن قد علم کنند. می توان گفت افقی گرایی موجب جلوه گر شدن بستر و طبیعت در ساختار منظر شهری کرمان و پیوند شهر با طبیعت پیرامونش شده است.
منظر شبانه
سرگروه: شیما طجرلو
- علی افشار مهاجر: منظر، نه فقط یک مفهوم فیزیکی بلکه ماهیتی شکل گرفته توسط ذهنیتی است که توام با بعد کالبدی خلق می شود و فضای دیگری در کالبد منظر شکل می گیرد. تاثیر جدایی ناپذیر این دو فضا بر یکدیگر است که مفهوم منظر را شکل می دهد. بدین ترتیب منظر شب نیز شامل تمام تصاویر و فضاها و حس هایی است که مردم در شب با آنها سروکار دارند. تمام خاطره ای که در فضای شب برای آنها ساخته می شود. منظر شب، نوعی روند خاطره سازی برای مردم است.
- مینا زیبافر: در منظر شبانه باغ و عمارت فتح آباد کرمان، وجود پوششهایی به شکل کوزه برای استتار منابع نوری، ایده ای نو و درخور توجه بود و می توانست پاسخی مناسب برای روشنایی هویت بخش فضا باشد.
- بهار عبدالله زاده: در منظر شبانه كرمان، عدم هماهنگي منظر شب و روز در فضاهاي شاخصي چون باغ و عمارت فتح آباد به چشم مي خورد. استفاده و تاكيد بر نورپردازي تند نارنجي رنگ، سبب درك نادرست بازديد كننده از فضا و مصالح بنا در طول شب مي شود.
- کیانا قدس: منظر شهر و هویت غالب آن، علت و معلول یکدیگرند. امروزه نورپردازی تعریف کننده هویت و سیمای شبانه شهر است و سبب ارتفا کیفیت ادراکی آن می شود. این تاثیرات را می توان در شهر کرمان و تا حدودی در نورپردازی بناهای تاریخی این شهر یافت. تداوم حیات شبانه شهر، مستلزم افزایش دعوت کنندگی فضاهای شهری در شب است و دستیابی به آن در این شهر نیازمند ارتقا کیفی و کمی فضاهاست که در سایه مولفه های عینی و ذهنی چون روشنایی و نورپردازی، تنوع فعالیتها و غیره، می توان به آنها دست یافت. اصلی ترین چهره کویر شهداد، بدون وجود روشنایی تعریف می شود. این نکته نشان می دهد که منظر شبانه تنها به عوامل زیباشناختی بصری مانند نورپردازی محدود نشده، بلکه تمام عوامل محیطی را که تمام افراد می توانند درک کنند، شامل می شود.
- سحر حمیدی: ایرانیان از دیر باز آتش را مقدس می شمرده اند. آتش برای آنها مظهر نور بوده است و نور مظهر کمال و حقیقت. افراد دور آتش جمع می شدند و همبستگی بیشتری را احساس می کردند و اهمیت آتش در زندگی اجتماعی از زمانی آغاز می شود که با روشنایی آن به طول روز هم افزوده می شده است. چنین شد که انسان باستانی اولین منظر شبانه را در آتش دیده است. هم اکنون نیز بخشی از منظر شبانه در کویر با روشن کردن آتش رقم می خورد. گرمابخشی، هویت، زیبایی، تقدس و خاطره بازی آتش، هنوز هم می تواند بهانه ای باشد برای گرد هم آمدن.
- الهام عزتی نظر: در منظر شبانه دو جنبه جمعی و فردی مطرح است. بدین معنا که از گذشتگان دور تا به امروز، انسانها شب و آسمان شب را برای محافل جمعی و یا خلوت و مکاشفه انتخاب می کردند. از اینرو سکوت و تاریکی شب، خصوصا در کویر، کیفیتی ارزنده از منظر ارائه می کند که در دنیای پر ازدحام امروز بسیار درخور توجه است.