معماری منظر، به عنوان حرفه ای میان رشته ای، مسئولیت توجه به فضاهای باز را در حوزه سکونتگاه های بشری بر عهده دارد. حضور در محیط های باز و ارتباط با منظر شهری، کیفیت ممتازی است که نمی توان آن را در فضاهای بسته (حوزه معماری) تجربه کرد. این کیفیت پیوندی ناگسستنی با سرشت و طبیعت انسان دارد. چنانچه لایه کالبدی محیط، با لایه دیگری به نام زندگی اجتماعی تلفیق شود، نقش آن تعالی یافته، ضمن بهبود کیفیت فضاهای شهری، به ظرف مناسبی برای فعالیتهای اجتماعی بدل خواهد شد. معماری منظر نقشی کلیدی در تنظیم رابطه صحیح میان انسان و محیط پیرامون دارد که ابعاد گسترده و متنوع این موضوع را تشریح می کند.
مدیریت منظر شهری
با توجه به گسترش جمعیت شهرنشین، نقش حاکمیت های محلی (اداره کنندگان امور شهر)؛ که سیاستهای مختلف اتخاذ شده توسط آنان ارتباط تنگاتنگی با زندگی شهروندان دارد؛ بر چگونگی نحوه برخورد و ساماندهی منظر شهر و برنامه ریزی برای آن موثر است.
مدیریت شهر علاوه بر آنكه مسئول برقراری توزیع عادلانه امکانات شهر است، با هدایت تحولات کالبدی شهر، رسالت حفظ محیط زیست و سلامت زندگی شهری، زیبایی سیمای شهر، ایجاد فضاهای عمومی جهت امکان برقراری ارتباطات و تعاملات شهروندان و گستره ای از همه وجوه زندگی شهری را نیز عهده دار است.
بخشی از نیازهای کالبدی در بعد کیفیت موجب سرزندگی فضاهای شهری می شوند، لیکن مدیریت شهری تنها پاسخگوی نیازهای بعد کالبدی شهر نیست. فضاهای عمومی مناسب برای گذران اوقات فراغت، پیاده راه های استاندارد، بناهای متوازن با تکنیک های ساخت مناسب و مطلوب، مصالح و رنگ و نمایی برگرفته از تعلقات بومی و تلاش برای داشتن شهری با منظر مطلوب بخشی از این نیازها هستند.
از سویی یکپارچگی شهر و پیوند آن با شهروندان، نیز از مباحث بسیار مهم است. هرچند فرم و طراحی شهری به شکل کالبدی شهرها می پردازد اما این مردمان شهر، آرزوهای فردی و تلاشهای گروهی آنان، زندگی روزمره یا لحظات درخشش استعدادهای آنان است که موضوع اصلی منظر شهری قرار می گیرد. نهاد انسانی، مکان عمومی توافق های آزادانه انسانهاست که در برگیرنده این آرزوها، تلاشها و ضابطه های زیستی آداب و رسوم اخلاقی و سیاسی ملت، بر خواسته از عوامل انسانی- فرهنگی، است.
فهم منظر شهری، به عنوان سطح تماس”انسان” و “پدیده شهر” باعث می شود كلیه ابعاد سازنده مكان در بهبود كیفیت و ساماندهی و مدیریت سیما و منظر شهری تاثیرگذار باشند. از این حیث موضوع منظر شهری با توجه به پیچیدگی شهر و ماهیت آن، ابعاد وسیع و چند جانبه ای را در بر می گیرد که البته آنچه اكنون مسلم گردیده منفك نبودن این امر از موضوعاتی مانند منظر ذهنی، محیط طبیعی، توده و فضا، شبکه دسترسی و عملكرد و فعالیتهای جاری در محیط است که در ارتباط مستقیم با طرحهای توسعه شهری است.
یکی از بارزترین نهادهای اساسی کشور که تجلی مشارکت مردمی است، شوراهای محلی هستند که در سطوح مختلف، تمامی گستره جغرافیایی کشور را در برمی گیرند. شورا یک نهاد جمعى تصمیم گیرى مبتنى بر شیوه دموکراسى است که پیشبرد سریع برنامه های اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی از طریق همکاری مردم، مستند به صدر اصل 100 قانون اساسی، کارکرد اصلی آن تلقی می گردد.
چنانچه شهرداری را به عنوان سازمان برنامه ریز و حلقه اتصال مسائل اقتصادی شهر و فرهنگ و سیاست شهری تلقی کنیم، شورای اسلامی شهر و شهرداری از قدرتمند ترین نهادهای محلی محسوب می شوند که اقدامات آنها تاثیر مستقیمی در امور اقتصادی و رفاهی و معیشتی مردم دارد. مطابق قانون اساسی برخی از وظایف و اختیارات شورای اسلامی شهر عبارتند از:
- بررسی و تایید طرحهای هادی و جامع شهرسازی و تفصیلی و حریم و محدوده قانونی شهرها پس از ارائه آن توسط شهرداری و ارسال به مراجع ذی ربط قانونی جهت تصویب نهایی.
- همكاری با شهرداری جهت تصویب طرح حدود شهر با رعایت طرحهای هادی و جامع شهرسازی پس از تهیه آن توسط شهرداری با تایید وزارت كشور و وزارت مسكن و شهرسازی.
- نظارت بر اجرای طرحهای مربوط به ایجاد و توسعه معابر، خیابانها، میادین و فضاهای سبز و تاسیسات عمومی شهر بر طبق مقررات مرتبط.
- بررسی و شناخت کمبودها، نیازها و نارسایی های اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، بهداشتی، اقتصادی و رفاهی حوزه انتخابیه و تهیه طرحها و پیشنهادهای اصلاحی و راه حلهای كاربردی در این زمینه ها جهت برنامهریزی و ارائه آن به مقامات مسئول ذیربط.
- برنامه ریزی در خصوص مشاركت مردم در انجام خدمات اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی با موافقت دستگاههای ذیربط

چنانچه مشهود است این سازمان به عنوان یکی از نهادهای تصمیم گیرنده، نقش غیر قابل انکاری در هدایت توسعه شهر دارد. لذا توجه مسئولان و لحاظ کردن علم منظر شهری در مدیریت فرآیند توسعه شهرها، جهت طی مراحل بررسی و تصویب طرحها در مراجع قانونی الزامی است.
با عنایت به آنچه در باب جایگاه و اهمیت منظر شهری از یکسو و نقش شوراها در کنترل و هدایت طرحهای توسعه شهری ذکر شد، می توان چنین نتیجه گرفت که تسلط مدیران شهری بر اصول علم معماری منظر، تحقق رفتار شورایى براى اعضاى شوراها، تبیین و تقویت ارتباط بین شوراها و سایر سازمانهاى اجرایى و همچنین فراهم نمودن بسترهاى فرهنگى و اجتماعى فعالیت شوراها بی شک گام موثری است که منجر به انجام اقدامات اصولی شهرسازی در ارتقاء کیفیت محیط شهر، ساماندهی منظر شهر و “مدیریت حس مکان” خواهد شد.
بدیهی است چنانچه مردم، به عنوان کسانى که اعضاى شوراها به عنوان نمایندگان آنها قصد تحقق اراده و حاکمیت آنها را دارند در این مسیر جدى گرفته نشوند، بدون تردید شوراها در نیل به اهداف خود ناتوان خواهند بود. همراهى و همگامى مردم با شوراها نیازمند فراهم بودن بسترهاى مناسب فرهنگى و اجتماعى است و فراهم نمودن این بسترها نیز بیش از هر چیز بر عهده خود شوراهاست تا حقوق شهروندان از طریق تشکیل “پارلمانهای محلی” محقق شود.
این مطلب قبلاً در “شماره 12” نشریه اینترنتی منظرآنلاین در تاریخ 15 دی ۱۳۸۶ منتشر شده و به دلیل تغییر رویکرد وب سایت نشریه، در سایت معمارمنظر باز نشر می شود.