پرونده حاضر، حاصل بازدید ها و دریافت های دانشجویان از سفر پژوهشی به قلعه رودخان، ماسوله، تالاب انزلی و سواحل جنگلی گیلان است که در قالب مقاله و گزارش منتشر می شود.
پیوند بین جنگل و دریا در گیسوم پتانسیلی قوی برای گردشگری است. اما این منظر طبیعی منحصر به فرد، با مداخلاتی برای جذب گردشگر، در معرض تهدید قرار گرفته است.
در مسیر طولانی قلعه رودخان، با وجود ویژگیهای بستر راه و مناظر بدیع طول مسیر، راه علاوه بر جنبه عملکردی، نقشهای دیگری را پذیرفته و اهمیت آن دو چندان می شود.
مسیر طراحی شده منتهی به قلعه رودخان، مجموعه ای از پله و رامپ در جنگلی انبوه است. در طراحی این مسیر به مولفه های محیطی بستر و شرایط اقلیمی منطقه کمتر توجه شده است.
تالاب انزلی یک منظر طبیعی-شهری بسیار با ارزش است که هویت منطقه را شکل داده و مکانی برای امرار معاش اهالی است. اما روند فعلی، آن را به سوی نابودی سوق می دهد.
از عوامل هویت ساز در روستای ماسوله می توان معماری هم سو با طبیعت در رنگ، طرح و روح فضا را برشمرد. همه چیز در این روستا متعلق به طبیعت یا برگرفته از آن است.
عناصر انسان ساخت مسبب مداخلات ناهمگون با بستر در منظر قلعه رودخان هستند. این مطلب با شناسایی عناصر، دلیل نابسامانی را شرح و راهکارهایی نیز ارائه می کند.
ادراک جزیی در ساحل گیسوم به واسطه انتخاب درست عناصر خرد منظر حاصل می شود. با بومی کردن عناصر می توان به تقویت حس مکان و خاطره انگیزی فضا برای مخاطب کمک کرد.
دو مشکل گونه گیاهی و نظام کاشت در بخش مصنوع جنگل گیسوم بر ادراک منظر آن تاثیر نامطلوبی گذاشته است. اتنخاب توسکای قشقایی و کاشت ارگانیک آن راه حل مناسبی است.