منظر فرهنگی قره کلیسا مجموعه ای از مؤلفه ها مانند تجربه ای حسی، قدسی و آرامش بخش بوده که تداوم آن، نیازمند توجه یکپارچه به هم پیوندی کالبد، بستر و ادراک است.

نویسنده:

مشخصات مطلب

مقدمه

کلیسای تادئوس مقدس یا قره کلیسا، بنایی مذهبی در شمال غربی ایران است که بر فراز دامنه ای کوهستانی در استان آذربایجان غربی واقع شده و یکی از کهن ترین کلیساهای ارمنی در جهان به شمار می رود. این اثر تاریخی نه تنها به لحاظ معماری، بلکه از نظر جای گیری در بستر طبیعی خود نیز واجد ویژگیهایی منحصر به فردی است و در فهرست میراث جهانی یونسکو نیز ثبت شده است. این کلیسا به نوعی دارای معماری باسیلیک رومی – ارمنی با دو گنبد مجزا در دل منظری طبیعی است. این امر به شکل گیری منظر فرهنگی قره کلیسا کمک کرده است.

در تحلیل تعامل معماری و طبیعت در این بنا، می توان از نظریه سه گانه منظر ایرانی دکتر سیدامیر منصوری و دکتر شهره جوادی (1397) بهره برد؛ چارچوبی که “آب، درخت و بنای مقدس” را عناصر بنیادین فضاهای آیینی در جغرافیای فرهنگی ایران معرفی می کند. این چارچوب تحلیلی می تواند در فهم نسبت معماری و طبیعت در قره کلیسا بینشی نو ارائه دهد.

تحلیل منظر فرهنگی قره کلیسا

قرارگیری قره کلیسا روی دامنه ای کم ارتفاع (حدود 1850 متر از سطح دریا) و مشرف به رودخانه ای در پایین دست، فضایی بکر و آرام را پدید آورده است. این ارتفاع، نقشی مهم در شکل گیری دیدهای باز و گسترده پیرامون ایفا می کند. جای گیری آن در محل تلاقی کوه و دشت باعث شده تا بازدیدکننده از لحظه ورود، در معرض پرسپکتیوهایی متنوع از طبیعت قرار گیرد؛ چشم اندازهایی که از یک سو عمق میدان دید را گسترش داده و از سوی دیگر، تجربه ای فراتر از ابعاد کالبدی بنا ایجاد می کنند.

همچنین یافته های باستان شناسی از احتمال وجود دریاچه ای مصنوعی و چراگاه های سرسبز در این سایت خبر می دهند. چنین ترکیبی از ویژگیهای آبی و سبز پیرامون بنا از منظر معنایی یادآور الگوی سه گانه آب، درخت و بنای مقدس در باورهای ایرانی است.

تعامل معماری و طبیعت در منظر فرهنگی قره کلیسا
تصویر 1: کلیسای تادئوس مقدس، منبع: نگارنده

معماری کلیسا به خوبی با بستر طبیعی خود سازگار شده است؛ استفاده از سنگها با بافت خشن و رنگ طبیعی، پیروی از شیب زمین در طراحی حیاط و دیوارهای پیرامونی و همنشینی با پوشش گیاهی بومی منطقه، همگی نمونه هایی از این تطابق هستند. منظر ادراکی در این کلیسا با تغییر تدریجی در مقیاسها، تضاد میان تاریکی فضای داخلی و روشنی منظره بیرونی و نیز تنوع در رنگهای خاکی، سبز و آبی بروز می یابد؛ عناصری که به گفته کاپلان ها (Kaplan & Kaplan, 1989) و اولریچ (Ulrich, 1983) به کاهش استرس، افزایش تمرکز ذهن و تقویت احساس تعلق کمک می کنند.

فضای محصور حیاط کلیسا امکان خلوت و تأمل آمرانه را فراهم می سازد؛ صحنه ای که با چهار ویژگی مورد تشریح نظریه بازیابی توجه در مدلهای منظر مطابقت دارد.

تجربه معنوی بازدیدکنندگان قره کلیسا در نتیجه این هم آوایی معماری و منظر عمیق تر می شود. امتداد دیدها به چشم انداز وسیع دره و کوهها، حس “دوری گزینی” را در ذهن تقویت می کند. همچنین تحقیقات منظر در حوزه روانشناختی نشان داده است که قرارگیری در معرض مناظر طبیعی (سبز و آبی) نه تنها تجربه ای زیبایی شناختی است، بلکه فواید شناختی و عاطفی قابل توجهی به همراه دارد.

در نهایت، این ترکیب چشم اندازهای باز طبیعی با معماری باشکوه کلیسا، نشانگر هماهنگی عمیق میان طبیعت و بنا است که سطح توجه و احساس معنویت را تقویت می کند. در این مجموعه “تجربه زیباشناسانه ‌قدسی”، ادراک حسی بازدیدکننده از بستر، پیش از درک معماری، فعال می شود و فضا را به مثابه یک “منظر مقدس” معرفی می کند؛ منظری که تعامل با آن موجب حس آرامش و تعمق درونی می گردد. همچنین باید به نقش جهت گیری بنا، سایه روشنهای طبیعی، و ترکیب نور و رنگ در تجربه قدسی مکان نیز توجه داشت.

نتیجه گیری

ادغام معماری قره کلیسا با بستر طبیعی پیرامون آن، نمونه ای درخشان از همنشینی هدفمند میان اقلیم، طبیعت و معنا است؛ همنشینی خاصی که نه تنها در سطوح زیبایی شناسی و فرهنگی، بلکه در لایه های ادراکی و روانشناختی نیز تأثیرگذار است. تحلیل منظر این مکان نشان می دهد که حضور توامان ارتفاع، دیدهای وسیع، عناصر طبیعی همچون آب و درخت، مصالح بومی، و فرمهای عمودی، فضایی خلق کرده اند که به طور همزمان احساس تسلط، آرامش روانی، و تعالی معنوی را القاء می کند.

بر اساس یافته های نظریه های روانشناسی محیطی مانند تئوری ترمیمی کاپلان ها و دیدگاه زیست دوستانه اولریچ، قرارگیری در مناظری با دید و پرسپکتیوهای باز، حضور آب و گیاه و همچنین ارتفاع‌ گرفتن از سطح زمین، از جمله مهمترین عواملی هستند که در کاهش استرس، افزایش تمرکز و ایجاد حس خوب نقش دارند. در منظر فرهنگی قره کلیسا، این مولفه ها به شکل طبیعی و بدون اغراق در کنار هم قرار گرفته اند تا منظری چند وجهی، باز و آرامش بخش را بسازند؛ منظری که فراتر از یک زمینه برای معماری، به تنهایی به مثابه یک تجربه قدسی عمل می‌کند.

نکته قابل تأمل آن است که چنین ویژگیهایی دقیقاً با اجزای سه گانه منظر ایرانی؛ یعنی آب، درخت و بنای مقدس، هم راستا هستند. از همین رو، می توان این فرضیه را مطرح کرد که شاید اصلاً تداوم تاریخی و فرهنگی این سه گانه در سنت ایرانی، نه صرفاً یک امر نمادین یا اسطوره ای، بلکه پاسخی ناخودآگاه به همان نیازهای عمیق روانشناختی و زیستی انسان بوده است.

به عبارت دیگر، آنچه امروز علم محیط و روانشناسی محیطی درباره “عناصر ترمیم گر” می گوید، قرنها پیش در سنتهای فضاسازی آیینی ایرانی به گونه ای شهودی و عمیق رعایت می شده است. بنابراین، قره کلیسا نه تنها از منظر معماری، بلکه منظر فرهنگی قره کلیسا به عنوان یک منظره کامل و پویا، واجد مجموعه ای از مؤلفه های کلیدی است که تجربه فضایی بازدیدکننده را به سطحی فراتر از درک صرف کالبد معماری می برد؛ تجربه ای حسی، قدسی و آرامش بخش که تداوم آن، نیازمند توجه یکپارچه به هم پیوندی کالبد، بستر و ادراک است.

پی نوشت

براساس نظریه بازیابی توجه کاپلان ها، محیط های ترمیم گر دارای چهار ویژگی کلیدی هستند:

  1. دوری گزینی، یعنی امکان رهایی از محرک ها و دغدغه های روزمره
  2. جذب طبیعی، به معنای جلب توجه بدون تلاش شناختی
  3. وسعت، شامل غنای محیطی و انسجام فضایی که حس غوطه وری ایجاد می کند
  4. سازگاری، که به میزان همخوانی محیط با نیازها و علایق فرد اشاره دارد
منابع

مقاله­ حاضر، دستاورد سفر پژوهشی جمعی از دانشجویان معماری منظر به استانهای آذربایجان شرقی و غربی در خرداد ماه ۱۴۰۴ است که با راهنمایی دکتر محمدرضا مهربانی گلزار و دکتر مهدی فاطمی تنظیم شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *