مقدمه
تحول فضاهای صنعتی متروکه به کاربری های فرهنگی و آموزشی، از جمله رویکردهای مؤثر در بازآفرینی بافت شهری محسوب می شوند. کارخانه چرم سازی خسروی واقع در تبریز، به عنوان سومین واحد صنعتی از این نوع در ایران، نمونه ای قابل توجه در این زمینه به شمار می رود. این مجموعه پس از سالها فعالیت به دلیل زیان دهی به مالکیت دولت در آمده و به بخشی از صنایع ملی بدل می گردد. همچنین با انتقال صنایع به شهرکهای صنعتی، بنای این کارخانه که به دلیل توسعه در دل بافت شهری جای گرفته بود، به جای تخریب و از بین بردن هویت تاریخی آن، به عنوان ساختمان دانشگاه هنر اسلامی تبریز مورد بهره برداری قرار می گیرد.
تاریخچه و تغییر کاربری کارخانه چرم سازی خسروی
کارخانه چرم سازی خسروی که در دوران پهلوی اول احداث شده، در سال ۱۳۷۹ با شماره ۲۷۹۱ در فهرست آثار ملی به ثبت رسید. این مجموعه تاریخی شامل هفت ساختمان مجزا است که در طول دهه های اخیر، به تدریج مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته اند. یکی از مهمترین بناهای این مجموعه، ساختمانی است که امروزه به عنوان دانشکده طراحی مورد استفاده قرار می گیرد. این بنا دارای ساختاری مکعب مستطیل به طول 100 متر و عرض 12 متر و زیربنایی در حدود ۳۰۰۰ مترمربع است. مصالح غالب در ساخت آن آجر بوده و فرم کلی آن مبتنی بر هندسه خطی و ساده است.
تغییرات کالبدی این ساختمان در چهار دوره زمانی صورت گرفته که عمده آنها شامل الحاقات جزئی و اصلاحات داخلی برای انطباق با نیازهای عملکردی جدید است. کاربری جدید، از طریق حذف ستونها و ساخت فضاهای کارگاهی، کتابخانه، گالری و نیم طبقه های عملکردی، به گونه ای در کالبد اصلی جا گرفته که ضمن حفظ خوانایی تاریخی بنا، نیازهای جدید آموزشی را پاسخ می دهد.



تحلیل فضایی مجموعه
دانشگاه هنر اسلامی تبریز نمونه ای از تلفیق هوشمندانه میراث صنعتی با فضای آموزشی معاصر است. کاربریهای مختلفی از جمله سلف سرویس، سالن ورزشی، کارگاهها و کلاسهای آموزشی در بستر معماری صنعتی شکل گرفته اند. رنگهای گرم، مصالح هماهنگ با گذشته بنا و حفظ بخشهایی از ساختار صنعتی، از جمله دودکش و قطعات باقی مانده ماشین آلات، باعث ایجاد حس هویت تاریخی در فضای دانشگاه شده اند.
با ورود به محوطه دانشگاه، مسیرهای دسترسی در ابتدا کمی ناهماهنگ به نظر می رسند، اما پس از عبور از بخش ورودی، فضاهای باز، آثار هنری و ساختار کالبدی به جا مانده از کارخانه، تصویری منحصر به فرد از پیوند گذشته و حال را ارائه می دهند.

- تحلیل منظر و فضای سبز الحاقی
فضای سبز الحاقی دانشگاه هنر اسلامی تبریز، نمونه ای شاخص از طراحی منظر در بستر تاریخی و آموزشی است که با دقت در اصول منظر ایرانی و ملاحظات معاصر طراحی شده است. این فضا در امتداد مجموعه ای از ساختمانهای تاریخی قاجاری و صنعتی، همچون خانه های بهنام، قدکی، صدقیانی و بنای کارخانه چرم سازی خسروی، سامان یافته است.
- هماهنگی با ساختار مجموعه
سازماندهی فضایی فضای سبز بر پایه الگویی از حیاط های مرکزی، مسیرهای پیاده، حوضچه ها و باغچه هایی استوار است که به گونه ای مستقیم به معماری سنتی ایرانی اشاره دارد. این عناصر با قرارگیری در پیرامون بناهای میراثی، نه تنها موجب گسست بافت تاریخی نشده اند، بلکه به تداوم آن کمک کرده اند. استفاده از آب، گیاهان بومی و مسیرهای سبز موجب ارتقای کیفیت فضایی محیط شده است.
- نقش در ایجاد فضای جمعی
فضای سبز طراحی شده، با فراهم سازی مکانهایی برای نشستن، تعامل و تجمع دانشجویان، به مثابه فضای جمعی عمل می کند. این محیط ها نه تنها جنبه زیبایی شناختی دارند، بلکه کارکردهای آموزشی و اجتماعی نیز ایفا می کنند. محققان نیز بر تأثیر مثبت چنین فضاهایی بر ارتقای کیفیت آموزش، تعاملات اجتماعی و آرامش روانی دانشجویان تأکید کرده اند.
- سازگاری با تاریخ و هویت مجموعه
طراحی منظر در این دانشگاه با پرهیز از مداخلات شدید و غیرهمگون، کوشیده است تا همنشینی مناسبی میان عناصر سبز و ابنیه تاریخی ایجاد کند. فضاهای سبز نه به عنوان تزیین، بلکه به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از هویت فرهنگی و کالبدی مجموعه تعریف شده اند. در این راستا، استفاده از مصالح ساده، مبلمان مناسب و فرمهای هندسی منطبق با ساختار تاریخی، باعث حفظ اصالت مجموعه شده است.
بازآفرینی، مرمت و مداخلات حفاظتی
بازآفرینی و مرمت مجموعه کارخانه چرم سازی خسروی به صورت تدریجی و عمدتاً موضعی و سنتی انجام شده است. مداخلات اصلی در قالب تعمیرات ساختاری، بازسازی پوسته های آجری، حذف الحاقات غیرضروری و طراحی فضاهای داخلی متناسب با نیازهای آموزشی بوده است. در ساختمان دانشکده طراحی، مداخلات با هدف حفظ کالبد اصلی در عین کارآمدسازی فضا برای کاربری جدید صورت گرفته اند. حذف ستونهای صنعتی، ایجاد نیم طبقه های عملکردی و طراحی مسیرهای حرکتی جدید از جمله اقدامات مهم در این زمینه هستند. با وجود این مداخلات، تلاش شده است اصالت و خوانایی تاریخی بنا حفظ شود و تعادل میان “حفاظت” و “بازآفرینی” برقرار گردد.

نتیجه گیری
معماری منظر در این پروژه صرفاً بستری برای فعالیتهای آموزشی فراهم نکرده، بلکه واسطه ای معنایی میان خاطره جمعی و تجربه روزمره کاربران ایجاد کرده است. آثار هنری موجود در محوطه دانشگاه، با عناصر تاریخی باقیمانده از کارخانه چرم سازی ترکیب شده اند تا تجربه ای ملموس از تاریخ مکان برای کاربران فراهم شود. طراحی فضای سبز نیز با ایجاد فضاهای جمعی، تقویت حس مکان و تعاملات اجتماعی، به عنصر کلیدی در موفقیت بازآفرینی این سایت صنعتی بدل شده است.
دانشگاه هنر اسلامی تبریز نمونه ای موفق از بازآفرینی مناظر پساصنعتی است که در آن کالبد تاریخی نه تنها حفظ شده، بلکه با استفاده خلاقانه از طراحی منظر و مرمت سازگار، به فضایی معنادار و کارآمد تبدیل شده است. پیوند میان گذشته و حال، زمانی مؤثر واقع می شود که طراحی منظر بتواند ارزشهای فرهنگی، تاریخی و عملکردی مکان را همزمان زنده نگه دارد.
منابع
مقاله حاضر، دستاورد سفر پژوهشی جمعی از دانشجویان معماری منظر به استانهای آذربایجان شرقی و غربی در خرداد ماه ۱۴۰۴ است که با راهنمایی دکتر محمدرضا مهربانی گلزار و دکتر مهدی فاطمی تنظیم شده است.