مقدمه مترجم
اسکیس یا طراحی سریع با دست، تصویر اجمالی از یک منظر یا ساختار یک حجم است که در عین موجز بودن، شامل تمام زوایا، پستی بلندی ها و سایه روشن های آن نیز خواهد بود و تنها با نگاهی دقیق، نافذ و موشکافانه حاصل می شود. برای طی طریق و رسیدن به قله های موردنظر در اسکیس به طور اعم و در اینجا برای موفقیت در آزمون کارشناسی ارشد به طور اخص،گام هایی را باید پیمود و نکاتی را باید دانست و رعایت کرد که در عین سادگی و سهولت شان،بسیار مهم ،حساس و دقیق هستند. سوای استعداد و توانایی ذهنی که امری حیاتی برای قدم نهادن به این راه و موفق شدن در آن است، عامل اصلی و مهمتر از آن، داشتن اعتماد به نفس و توانایی های شخصی و بعد در راستای آن ، تمرین و ممارست بسیار و خستگی ناپذیر است ؛زیرا عدم اتکا به نفس ،مانع اقدام و شروع به طراحی می شود و راه، شروع نشده کور و در نطفه خفه میگردد و نداشتن تمرین مدام نیز ادامه مسیر را مشکل و امکان پیشرفت را محدود و کم می کند.
اهمیت ترسیم و تاثیرش بر دنیای طراحی
ترسیم و نقاشی از جمله چیزهایی است که از بدو دوران تولد با ما همراه بوده است. ترسیم و نقاشی همیشه بهترین راه برای سرگرم کردن کودکان به منظور گذران اوقات آنها در کلاس های خسته کننده مدرسه بوده است. همیشه در کنارما بوده است؛ از خط خطی های حاشیه دفترچه یادداشتمان تا رندرهای واقعی در نرم افزارها.
به عنوان یک معمار منظر گاهی اوقات ما مجبور هستیم که کمی ترسیم کنیم. کم نه. بلکه بسیار زیاد! از پرسپکتیو گرفته تا پانوراما و … . همه آنها را فقط با نقطه می کشیم!
مهم نیست که شما بر روی یک پروژه طراحی برای کارفرمای خود کار می کنید یا مشغول انجام تکالیف دانشگاه تان هستید و یا حتی برای دل خودتان ترسیم می کنید؛ ترسیم نقش مهمی در معماری منظر ایفا می کند. ممکن است بدون ترسیم، ما قادر به بیان و توضیح ایده هایمان نباشیم. بدون ترسیم طراحی های ما رنگ واقعیت به خود نمی گیرند.
هرچه بیشتر فکر کنیم ، کمتر می فهمیم!
ترسیم به ما کمک می کند تا ذات اساسی معماری و ویژگی های طبیعی آن را درک و کشف کنیم . ترسیم به ما کمک می کند جهان را پیچیده ببینیم و درک کنیم و مهارت هایمان را افزایش دهیم – روشی که تشخیص بهتر عملکرد فضایی اجسام را تسهیل می کند.
به شخصه به عنوان دانشجوی معماری منظر، اسکیس های بی شماری از اشیا مختلف ترسیم نموده ام . از سوژه های طبیعی بکر گرفته تا خیابان های شلوغ شهر. بارها و بارها اسکیس زده ام؛ هر چه بیشتر اسکیس زدم متوجه شدم کمتر می دانم.
گاهی ترسیم اشیا ساده، مشکل می شود؛ ساده ترین چیزها تبدیل به سخت ترین ترسیمات می شود. دلیل آن است که به محض این که مداد را در دستم می گیرم، شروع به تجزیه و تحلیل سوژه اسکیسم می کنم؛ هرچه بیشتر تجزیه و تحلیل میکنم، سوالات بیشتری در ذهنم شکل می گیرد.
فراموشی آنچه می دانیم
در حین طراحی، ما خیلی سریع متوجه می شویم که هر چیزی که نسبت به جهان پیرامون خود می دانیم، بدون استفاده است و کاربردی ندارد. میان آنچه می بینیم و آنچه می دانیم تفاوت عمده ای وجود دارد. تقریباً ما از روی خطاهای دیدمان طراحی می کنیم تا سایز و شکل و ابعاد واقعی.
طراحی به سادگی آنچه در شروع آن می بینیم نیست. هرچه توانایی ما بیشتر باشد، مهارت ما هم بیشتر می شود. مادامی که ما نتوانیم آن چیزی که در ذهنمان است را با آن چیزی که می بینیم، تمیز دهیم؛ قادر نخواهیم بود تا به طور صحیح ترسیم نماییم.
شما ممکن است در ابتدا به حرف های من اعتقاد نداشته باشید اما درباره آخرین باری که داشتید اسکیس می زده اید فکر کنید. در مورد جهت و مکان ترسیم خود فکر کنید. یکی از آنها به شما از آن یکی دیگر نزدیکتر است. در این موقعیت غیرممکن است شما بتوانید هر آن چیزی که در واقعیت وجود دارد را ترسیم نمایید. برای نمونه یک جعبه هشت ضلعی کفش فقط یک مکعب خالی به نظر نمی رسد، از نظر فاصله آن ممکن است حتی از یه صندلی نیز بزرگتر به نظر برسد.
جداسازی و تمایز ذهن از چشم
ما ناگهان متوجه این حقیقت می شویم که همیشه آن چیزی که می دانیم و آن چیزی که می بینیم یکی نیست. مغز انسان جنبه های حیاتی یک شیء را فقط کدگذاری می کند. از سنین ابتدایی ما می آموزیم که بعضی چیزها از بعضی چیزهای دیگر بزرگتر است. برای نمونه یک درخت همیشه از یک درختچه بزرگتر است و این بدان معنی است که در حین ترسیم محل پارک در خیابانها، ذهن ما ممکن است بعضی چیزها را بیش از مقدار واقعی آنها بزرگ جلوه دهد که دلیل آن کدگذاری مغز آدمی است.
گاهی اوقات ممکن است به طور ناخودآگاه یک درخت را بزرگتر از یک درختچه و یک نیمکت ترسیم نماییم که دلیل آن کدگذاری های پایه ای ابعاد آن می باشد. گاهی اوقات به دلیل وجود خطای دید یا پرسپکتیو، چیزهایی که به ما نزدیکتر هستند بزرگتر ترسیم می شوند.
بدین ترتیب نیاز داریم که طرز فکری که قبلاً داشته ایم را تغییر دهیم و هر آنچه که در رابطه با جهان پیرامون خود می دانیم فراموش کنیم و از چیزهایی که ترسیم می نماییم، نکته های جدید یاد بگیریم.
آگاه شدن
ابتدا شما نیاز دارید هر آنچه که ترسیم می نمایید به دقت آنالیز کنید. شما نیاز دارید همه شکل و ابعاد، ساخنار، کمپوزیسیون و ترکیب بندی ها را آنالیز کنید. سپس شما نیاز دارید که نور و سایه را آنالیز کنید و میزان تاثیر و تاثرات آن را بررسی نمایید.
بعدها متوجه خواهید شد که این فاکتورها تنها بر روی ترسیم شما تاثیر نمی گذارند، بلکه بر روی درک شما از ذنیا تاثیر می گذارند. شما ممکن است با متریال های اشیاء مختلف و همچنین موقعیت و اهمیت اطراف آن آشنا بشوید. شما به صورت ساده شروع به آنالیز هر آنچه که می بینید و تاثیر آنها بر یکدیگر می کنید. شما همچنین به عمق اشیاء، کارکرد و اینکه آنها از چه چیزی ساخته شده اند، آشنا می شوید. در نهایت شما نسبت به این فاکتور ها در فعالیت های روزمره خود و در پیرامون خود و ترسیم های خود حساس تر می شوید.
زمانی که طراحی می کنیم ما به دقت در مورد اشیایی که ترسیم می کنیم مطالعه و فکر می کنیم. ما شکل، ابعاد، رنگ، موقعیت و حتی بافت را آنالیز می کنیم. ما جز به جز هر چیزی را آنالیز می کنیم که پی ببریم و بفهمیم که چه تعداد سوالاتی در مورد آن چیزی که مشغول ترسیم آن هستیم می توانیم از خودمان بپرسیم. ترسیم ما را نسبت به ذات هر چیز (از چی ساخته شده اند و کارکرد آنها چیست؟) آگاه می کند.
هنر تغییر
هنر ترسیم دائماً در حال تغییر است. ما به طور دائم با ماتریال ها و تکنیک های جدید خودمان را به روز می کنیم. در هنگام طراحی ما در تلاشیم تا با شیوه ها و ابزارهای جدید خود را وفق دهیم. (بدین ترتیب خطوط مان تعریف شده تر و هوشمندانه تر می شوند)
اما اگر چه که استایل و شیوه طراحی ما همیشه متنوع و متفاوت است، درک ما از دنیای پیرامون یکی است و مثل هم است. زمانی که ترسیم می نماییم ما خطوط و ترکیب بندی آن را توسعه می دهیم و قوی تر می کنیم. بعداً ناگهان متوجه حقیقت هر چیزی که در اطراف ما وجود دارد می شویم که ممکن است دارای خطوط شکسته و مورب با زوایای مختلف و متنوع با نقطه های گوناگون باشد.
همچنین به اهمیت خطوط در زندگی و درک خود از اشیای پیرامون پی می بریم. بنابراین ما باید شروع کینم که بیشتر به خطوط توجه کنیم به این دلیل که اثرات قوی ای بر روی ترسیم ما دارند.
بنابراین قبل از اینکه مداد را دوباره در دستتان بگیرید، به خاطر بیاورید که هر چیزی را که تاکنون نسبت به دنیای پیرامون خود آموخته اید فراموش کنید و سوال پرسیدن را از نو آغاز کنید.
منبع: +
