جستجو
Close this search box.

آیا هنر شهری می تواند یک فضای مرده را زندگی ببخشد؟

چیدمان های هنری می توانند در تغییر نگرش و رفتار مردم در شهرها موثر باشند. هنر شهری در میدان والرو، فضای مرده دیروز را تبدیل به فضایی پویا و سرزنده کرده است.
هیچ داده ای یافت نشد

مشخصات مطلب

هنر اینستالیشن (Installation Art) یا «هنر چیدمان» در فضای شهری، نوعی از هنر سه بعدی است که معمولاً به اقتضای فضا شکل گرفته و ادراک استفاده کنندگان از فضا را دستخوش تغییر می‌کند. این هنر با جلب توجه استفاده کنندگان، میزان درگیری آنها با فضا را افزایش می دهد و در صورت استفاده مناسب و آگاهانه می توانند روش خوبی برای افزایش سرزندگی در فضاهای شهری بی روح باشد. مقاله حاضر به معرفی و بررسی یک نمونه موردی از این نوع هنر و تاثیر آن بر فضا، ادراک و رفتار مردم در آن پرداخته است.

با رشد سریع تر از همیشه شهرها، بر تعداد فضاهای شهری مغفول مانده در سطح جهان افزوده شده است. دست و پنجه نرم کردن با چنین افزایشی به معنای واقعی برای هر شهر مهمی مشکلی جدی ایجاد می کند، اما آیا هنر می تواند پاسخ این مشکل شهری باشد؟ یک پروژه جدید با نام وارد (warde)، در میدان والروی بیت المقدس در فلسطین اشغالی برای پرداختن به مساله فقدان درگیری پیاده با سایت اجرا شده است. اچ کیو آرشیتکتس (HQ Architects)، مسئولیت این پروژه را بر عهده دارد که بخشی از نقشه ای بزرگتر برای توسعه فضاهای شهری مورد غفلت واقع شده در مرکز شهری بیت المقدس است.

آیا هنر شهری می تواند یک فضای مرده را زندگی ببخشد؟
دید پرنده به محوطه پروژه
احیای یک فضای شهری مرده

میدان والرو دقیقاً در مرکز شهر، در یک ایستگاه تراموای شلوغ و نزدیک به یک بازار مهم سرباز قرار دارد. با چنین موقعیت مکانی ممتازی، سایت باید یک فضای جمعی سرزنده سرشار از زندگی می بود، اما واقعیت بسیار متفاوت بود.
متاسفانه میدان مغفول مانده بود و تا حد زیادی در نتیجه عدم برنامه ریزی مردم محور، در طول زمان این سایت به سادگی تبدیل به مکانی متروک شده بود. با این که هزاران نفر به صورت روزانه از میدان می گذشتند، اما در واقع هیچ کس برای گذران وقت در آن توقف نمی نمود. با این که شهر تلاش هایی برای ارتقای این فضا انجام داده بود، مردم بدون اندکی تعلل از آن می گذشتند. در نهایت با تمام اقدامات انجام شده، نتیجه کار،  شکل گیری فضایی بی ربط و تکه تکه شده بود که در ایجاد هر گونه استفاده معنادار برای مردم یا ارتباط با آنان شکست خورده بود. این وضعیت، تا زمانی ادامه داشت که پروژه وارد (warde) به اجرا در آمد.

آیا هنر شهری می تواند یک فضای مرده را زندگی ببخشد؟
گلهای پروژه در حالت بسته شده
میدان والرو دوباره شکوفا می شود

این پروژه در واقع مجموعه ای از مبلمان نسبتاً غیرعادی است. گل های عظیم قرمز رنگ شبیه به شقایق، که تا 30 فوت در عرض گسترده می شوند، بر روی ساقه هایی با ارتفاع 30 فوتی. خود گلها می توانند با هوا پر شوند. این پر و خالی کردن گلها از هوا باعث می شود که آنها باز و بسته شوند.
نادیده گرفتن این اتفاق جدید، سخت است، اما چیزی که واقعاً شگفت انگیز به نظر می رسد این است که هنر شهری،‌یا همان گلهای شقایق چگونه با پیرامون شان ارتباط برقرار کرده اند. گلها در پاسخ به عابران باز و بسته می شوند، کنجکاوی را برمی انگیزند و مردم را برای تعامل با این فضا دعوت می نمایند. ایستادن در زیر یکی از این گلها باعث می شود که گل باز شود و تا زمانی که تصمیم به ترک آن بگیرید باز باقی مانده و در برابر آفتاب گرم تابستان، با سایه اندازی آسایش شما را فراهم کند.

آیا هنر شهری می تواند یک فضای مرده را زندگی ببخشد؟
گلها در طول روز و در زمانهای خاصی مانند رسیدن تراموا باز شده و هشدار می دهند.
تحول از روز به شب

در طول شب، این گلهای شقایق بزرگ به عنوان نورپردازی عمل کرده، هنگام باز بودن به شکل نور نورافکن و هنگام بسته بودن نوری لطیف و گرم را فراهم می کند. این پروژه برای واکنش نشان دادن به حمل و نقل عمومی نیز برنامه ریزی شده اند، زمانی که ترامواها به میدان رسیده و آن را ترک می کنند شکوفا می شود و به مسافران هشدار می دهد که ترواموایشان را از دست ندهند.

آیا هنر شهری می تواند یک فضای مرده را زندگی ببخشد؟
نورپردازی در زیر گلها – این گلها در هنگام استفاده باز می شوند.
تاکید با نور پردازی بر فضاهای مورد غفلت واقع شده

این پروژه با گلهای چشم گیرش استفاده کنندگانی که معمولاً فقط گذر می کردند را به داخل فضا می کشد. اما این تمام داستان نیست. این چیدمان حتی جلوتر رفته، توجه عموم را به چیزی که تبدیل به یک فضای شهری مغفول و از بین رفته شده بود جلب می کند. حتی انتخاب نوع گل برای پروژه، خواه عامدانه یا سهوی، به نظر می رسد که به غفلت از سایت اشاره داشته باشد، زیرا شقایق معمولاً در محیط های نامناسب و مورد غفلت واقع شده رشد می کنند.

تغییر رفتار و ادراک

پروژه های هنری موقت مانند وارد (warde) بیشتر و بیشتر به عنوان راهی برای دوباره درگیر نمودن اجتماعات با فضاهای مغفول استفاده می شوند. این پروژه هنر شهری از آنجا که فضاهایی را ناگهان برجسته می کنند که زمانی تنها صدایی در پس زمینه بودند، رفتار و ادراک را تغییر می دهند. این نوع از هنر، مردم را مجبور می کند که نگاه بسیار نزدیکتری به شهرهایشان بیندازند و متوجه فضاهای شهری رها شده در اطراف خود شوند.
در مورد میدان والرو، این چیدمان، محیطی سلامت و سرزنده تر ایجاد کرده است که مردم را نه تنها به درگیری فعالانه با آن، بلکه شهروندان را به سایتی که پیش تر مورد غفلت واقع شده بود دعوت می نماید.

آیا هنر شهری، میدان والرو را احیاء نموده است؟

چیدمان های هنری می توانند در تغییر نگرش و رفتار مردم در شهرها قدرتمند باشند. در مورد میدان والرو، فضایی که زمانی خالی از زندگی بود اکنون توسط یک چیدمان هنری خلاقانه، بسیاری را نسبت به محیط اطراف شهری خود بیدار نموده  و تبدیل به فضایی پویا شده است. با این حال، این نوع از  چیدمان ها، خالی از مشکل هم نیست. در طول زمان نو ظهوری آن می تواند از بین برود و ممکن است رفتار عابران به حالت عادی بازگشته و موجب دوباره از بین رفتن علاقه عمومی به فضا شود.
با اینکه خیلی زود است که بگوییم میدان والرو توسط این چیدمان هنری احیاء شده است اما این هنر مسلماً موفق شده است که علاقه عمومی به آینده این فضا را افزایش دهد. امید است که این پروژه به ایجاد علاقه به آینده فضا و همچنین جلب توجه عموم به بسیاری از سایت های مغفول در شهر ادامه دهد.
در هر صورت، این پروژه نمونه ای عالی است از اینکه چگونه هنرهای اینستالیشن یا چیدمان شهری می توانند ابزاری عالی برای درگیر کردن اجتماعات با فضاهای مغفول، در کنار ترغیب مردم به ایستادن و توجه واقعی به اطرافشان باشد.
آیا هنر چیدمان شهری مانند این پروژه، فضاهای مرده شهری را احیاء می کنند و یا این اقدام تنها یک راه حل موقت برای مشکلی بزرگ است؟
در بخش نظرات به ما بگویید در این مورد چه فکر می کنید؟

منبع: +

2 پاسخ

  1. با سلام وتشکر بخاطر موضوع مهمی که حائز اهمیت قرار گرفته شده.
    از نظر بنده قطعا ایجاد یک چیدمان خلاقانه باعث جذب نگاه عابرین خواهد شد که جذب این نگاه به دنبال خود درگیری غیرفعالانه رابه دنبال خواهد داشت .واین امر بسیار خوشایند است برای یک فضای مرده یابهتر بگم رها شده .واینکه اگر مردم جذب یک محیط شوند یعنی درون ان فضا اتفاق خوبی رخ داده . بنابراین ان فضا قابلیت سرمایگذاری خواهد داشت وحتما افرادی برای ان وقت خواهند گذاشت . ودرباره ی تکراری شدن ان .نظرم اینه که اگر یک فضا با یک چیدمان خاص خودش بعد ازاحیاء کیفیت خود را به طور ثابت همیشه داشته باشد به فراموشی سپرده نخواهد شد. بازم ممنون از نوشته ها تون من که استفاده کردم

    1. تشکر بسیار از توجهتون و نظرات ارزشمندتون. به درستی به امکان سودآوری مالی و سرمایه گذاری در چنین پروژه هایی که در نگاه اول اهداف عمومی دارند اشاره کردید؛ برآورده کردن مزیت اجتماعی و عمومی، مسلما میتونه منفعت اقتصادی هم به همراه داشته باشه و به صورت همه جانبه ای مفید واقع بشه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *