مقدمه
سومین نشست از سلسله نشست های سرو زرین با محوریت معماری منظر در تاریخ دوشنبه ۳۰ فروردین ماه 1395 با موضوع “برنامه ریزی منظر شهری” در دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) در شهر قزوین برگزار شد. در این همایش آقایان دکتر سید امیر منصوری (عضو هیئت علمی گروه معماری منظر دانشگاه تهران)، دکتر زندیه (عضو هیات علمی و رئیس دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه بین المللی امام خمینی) و دکتر محمدرضا مهربانی گلزار (مدرس معماری منظر در دانشگاه بین المللی امام خمینی) به ارائه سخنرانی پرداختند.
همایش علمی تخصصی برنامه ریزی منظر شهری که با استقبال خوبی از سوی شرکت کنندگان مواجه شد، با حضور 185 نفر از استادان، دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد این رشته از دانشگاه های بین المللی امام خمینی، تهران، شهید بهشتی، علم و صنعت، تربیت مدرس، شهید رجایی، دانشگاه آزاد و دانشگاه هنر برگزار شد. بسیاری از اعضای محترم جامعه منظر در این همایش حضور یافتند تا ضمن آشنایی با سلسله مراتب مفهومی پیدایش، سابقه، تاریخ و نیاز به برنامهریزی منظر شهری، با چالشهای فراروی آن در ایران امروز به بحث وگفتگو بنشینند.
همایش در یک نگاه
دریک نگاه کلی همایش سوم شامل برنامه های متنوعی نظیر سخنرانی های کلیدی اساتید، ارایه تجارب، پرسش و پاسخ حضار و بازدید از اماکن تاریخی و سنتی شهر قزوین بود که شرح مختصری از این برنامه ها در ادامه آمده است.
سخنرانی های کلیدی در همایش
پس از قرائت قرآن و سرود ملی، آقای دکتر زندیه ضمن سخنانی کوتاه در باب خیر مقدم به شرکتکنندگان در همایش، مطالب مقدماتی پیرامون موضوعات، اهداف و برنامه های همایش بیان نمودند. ایشان در ادامه، شروع جلسه را به جناب آقای دکتر منصوری(به عنوان رییس پانل) واگذار کردند. دکتر منصوری پس از تبریک سال جدید و اشاره به نکاتی کلیدی در رابطه با تشکل دانشجویی سرو زرین و لزوم حفظ وحدت قوی بین دانشجویان، صحبتهای خود را با تاکید بر عدم قطعیت برنامه ریزی در پدیده ها این گونه آغاز کردند که “موضوع برنامه ریزی تعیین کننده شیوه برنامه ریزی است، ما در برنامه ریزی برای منظرشهری با پدیده ای مواجه هستیم که در همه ابعاد در حال دگرگونی است. بنابراین نگاه به برنامه ریزی به عنوان علمی که در هر موضوعی صدق می کند، نادرست است.”
درادامه ایشان به واکاوی اصطلاح “منظر شهری” پرداخته و آن را اینگونه بیان کردند: “انسان دوره اخیر در سیل مطالبات جدیدی قرار گرفته که منظر نیز یکی از آنها محسوب می شود. در واقع منظر شهری به دلیل پاسخگویی به سوال و ابهام رایج همه اصناف و اقشار درباره چیستی شهر، فراگیر شده است.” ایشان در رابطه با سیر تحول نگرش به منظر شهری، این مسئله را یادآور شدند که ساکنان شهرها، منظر شهری را متشکل از شکل و کالبد شهر میدانستند که پس از آن متخصصان شهری آن را فراتر از کالبد، متصور شده و اظهار داشتند که ماهیت شهر، تنها به کالبد محدود نمیشود. در پی این تغییر نگرش، مکانیک و فرآیند درونی اجتماع، منتظر عبارتی مناسب برای این پدیده بودند. منظر شهری در عرف و ادراک شهروندان جای دارد و تنها یک امر فیزیکی (عینی) صرف به شمار نرفته و یک امر ادراکی (ذهنی) محسوب میگردد. به عبارت دیگر این مفهوم نو، نه امری ذهنی است که فقط در مخیله شهروندان باشد و نه امری عینی که در بیرون از ذهن شهروندان اتفاق بیفتد؛ بلکه اشاره به امری بینابینی دارد که ترکیب واحد و غیرقابل تجزیه ای از عین و ذهن است. این اتفاق در امتداد بیان جدیدی از ماهیت مکان رخ داد که توانست با نگاهی کل نگر، پدیده ها را از دو قطبی دکارت خارج کرده و نوع سومی از پدیده را معرفی کند.
دکتر زندیه سخنرانی را با ارایه مصداق های منظر سنتی و شهر جدید ایران ادامه دادند. ایشان صحبت های خود را با بیان تاریخچه ای از منظر و ریشه یابی واژه “Landscape” شروع کرده، و با بیان این سوالات چالش برانگیز، به آنها پاسخ دادند:
- تفاوت منظر شهری با سیمای شهر چیست؟
- شهروندان از معماران منظر چه انتظاراتی دارند؟
- مسئولیت و ماموریت معمار منظر در محیط چیست؟
- با توجه به اینکه مصالح ساخت در گذشته و امروزه تغییر چندانی نکرده، چرا ابنیه و شهرهای جدید، هویت و حس شهرهای قدیمی را ندارند؟
- چه تفاوتی بین منظر سنتی و منظر جدید وجود دارد؟ چگونه باید برنامه ریزی کنیم تا احساس رضایت از منظر شهری وجود داشته باشد؟
در نهایت، بحث در خصوص لزوم به کارگیری برنامه ریزی منظر شهری به آقای دکتر مهربانی گلزار محول گردید. ایشان با تمثیل و قیاس جالبی این معنا و مفهوم را که “گویا انسان در عین حال که به دنبال حیات است به دنبال حال نیز هست”، ارائه کردند و در ادامه اظهار داشتند که اجزا با قرارگیری در کنار یکدیگر، گاه تشکیل”مجموعه” و گاه تشکیل یک “کل” می دهند. اشتباهی که ممکن است رخ دهد این است که شهر را نه به صورت کلیت، بلکه به صورت مجموعه ای تکه تکه و جدا از هم در نظر بگیریم. در نتیجه شهر را مجموعه ای از فعالیتهای تجاری، مسکونی و تفریحی فرض کرده و درباره تک تک اجزا تصمیم گیری کنیم. آیا اینگونه تصمیم گیری و برنامه ریزی و طراحی شهر به صورت پهنه(zone) های تفکیک شده، کار صحیحی است؟ این همان اتفاقی است که در دوره مدرن در شهرهای ما افتاده است. کمیت گرایی و “مجموعه” انگاشتن شهر، به شکل گیری شهرهای جدید پرند، پردیس و غیره منجر شده است که در آنها همه اجزا و نیازها به صورت کمی و به صورت مجزا بررسی و برطرف شده است. ارائه راه حل لایه لایه شدن و زون بندی شهرها، کاری نادرست بوده و نتیجه آن، ارائه طرحهای جامع و در نتیجه تبدیل شدن شهر به لایه های مجزا بوده که نمی توانند با یکدیگر پیوندی برقرار کنند. برای دستیابی به برنامه ریزی بهتر و نتیجه ای مطلوب تر، باید کلیت ادارک شهر از سوی شهروندان ملاک قرار گیرد. هر چند ممکن است در این رویکرد، حداکثر میزان سرانه ها و نیازهای شهر محقق نشود اما به زنده بودن و هویت مندی محیط شهری توجه بیشتری شده و می توان به کیفیتی بهتر از وضع موجود دست یافت. با این وجود متخصصان شهری در تصمیمگیری برای مسائل شهری نسخه هایی می پیچند که تنها نیازهای موقتی شهر را برطرف می کند. این عمل، مانند مصرف قرص هایی است که صرفاً حاوی مواد مغذی بوده و تنها صورت جذابی دارند اما نمی توانند برای حیات طولانی جوابگو باشند.
در انتها می توان گفت برنامهریزی منظر، تفکری کل نگر است که با نگاهی سیستماتیک به شهر نظر کرده و آن را نه فقط یک کالبد صرف، بلکه پدیده ای پویا می داند. به علاوه، بکارگیری برنامه ریزی منظر مستلزم آن است که نگاه مجموعه نگر فعلی و همچنین لایه لایه کردن شهرها و زون بندی آنها مورد تجدید نظر قرار گیرد.
در آخر، نشست با پرسش و پاسخ آقایان دکتر شکاری، دکتر شرقی، دکتر سامه و چندی از شرکتکنندگان و دانشجویان حول ریشهیابی واژه منظر، قوانین غلط و علل بی هویتی منظر شهرهای ما از دیدگاه و تخصص مربوطه پایان یافت. پس از آن مطابق برنامه همایش، بازدید از بافت و اماکن تاریخی و سنتی شهر قزوین، از جمله سبزه میدان، دولتخانه صفوی، خیابان شهدا (سپه)، مجموعه سعدالسلطنه، بازار سنتی قزوین، عمارت چهل ستون و آب انبارها، با همراهی آقایان دکتر مهربانی، دکتر فاطمی و مهندس دیزانی انجام گرفت.