دیبا در شوشتر نو این امر را نادیده گرفته بود که در عصر مدرن نمی توان از مردم خواست که در شهری بدون حضور اتومبیل، به صورت پیاده محور و با روشهای سنتی زندگی کنند.

نویسنده:

مشخصات مطلب

معرفی پروژه

در دهه 70 میلادی با افزایش قیمت نفت، حجم بیشماری از فعالیتهای اقتصادی در منطقه خلیج فارس و ایران شکل گرفت. شهر جدید شوشتر نیز پروژه ای بود که تحت تأثیر این فرآیند و برای اسکان کارگران کارخانه کشت و صنعت کارون در نظر گرفته ‌شد و در 5 فاز، با مساحت 270 هکتار و ظرفیت 31 هزار نفری طراحی شده بود.

اين پروژه برنده جایزه معتبر معماری “آقاخان” شده و جزو ۱۰۰ طرح برتر قرن بیستم به شمار می رود. اين شهر با الهام گرفتن از شهرهای قديمی و سنتی ايرانی طراحی شده و در آن به اهميت روابط مردم با یکدیگر توجه فراوانی شده ‌است. مهندس ديبا برای آن‌که بتواند طرح حیاط های آمریکایی را که فاقد حصار هستند، در این پروژه اجرا کند، حیاط منازل مسکونی را طوری طراحی کرده است که محصور نیستند. اما اين طرح به سبب نادیده گرفتن حریم خصوصی افراد، به خصوص در ايران و جامعه سنتی آن که بسیار حائز اهمیت است، با شکست مواجه شد.

کامران افشار نادری می نویسد: “این مجموعه [شوشتر نو] شاید تنها اثر معماری باشد كه از شرايط فقر تكنولوژی و اقتصادی، ارزش زیبایی شناختی پدید آورده است؛ آنچه که آن را زیبایی شناسی فقر می نامند.” این مجموعه بی شباهت به کارهای “حسن فتحی” در مصر نیست؛ هر چند كه روش پيدايش این پروژه با کارهایی که حسن فتحی انجام می دهد کاملاً متفاوت است.

حسن فتحی، در فرآيندی مشارکتی ساكنين بومی را به کار می گیرد تا واحدهای خود را با ساده ترین فناوری بسازند. این در صورتی است که پروژه شوشتر نو با فناوری روز و از طريق مناقصه به پيمانكار واگذار شده بود. با این حال می توان نتیجه پروژه شوشتر نو را با پروژه های حسن فتحی شبیه به هم دانست. (روزنامه همشهری، 1384)

عوامل کالبدی مؤثر در شکل گیری فرهنگ مردم شوشتر نو

با توجه به ناتمام ماندن پروژه و تغییر ناگهانی کاربرانی که پروژه برای آنها طراحی شده بود، به طور دقیق نمی توان نتیجه گرفت که استراتژیهای دیبا در طراحی چگونه بر فرهنگ مردم جنگ زده که در این مجموعه اسکان یافتند، تأثیر گذاشته است. چرا که به دلیل نبود نظارت بر این مجموعه، کاربران تغییرات بنیادین به وجود آورده اند. البته می توان مسئله را اینگونه بررسی نمود که اهداف طراحی شوشتر نو در تأثیرگذاری بر نحوه زندگی مردم این منطقه چه چیزهایی بوده ‌است؟

کامران دیبا می گوید: “من از نسل دوم تحصیل کردگان در غرب هستم که سوغات تحصیل شان را با خود به ایران آورده اند. آنچه ما به ارمغان آوردیم، مدرنیسم بود. منظور من از مدرنیسم جنبه های فیزیکی آن نیست. بلکه عمدتاً جنبه های روانشناختی، ارزشهای انسانی و ایده های حاکم بر غرب را مدنظر دارم. اما این مجموعه برای آوردن اندیشه ها و ارزشهای دنیای بیگانه به داخل کشور کافی نبود. دغدغه و نیاز اصلی ما عبارت بود از یادگیری سنتها، ناهنجاریها، ارزشهای فرهنگ خود، کشف دوباره جامعه ایرانی و ادغام اندیشه غربی با فرهنگ ملی و محلی.” (وب سایت ای ای مگ)

همچنین دیبا درباره شوشتر نو می گوید: “خواست ما این بود که شهر دارای قابلیتهایی برای پویایی اجتماعی و توسعه باشد. ما حتی پیشنهاد دادیم که تعدادی از خانه‌ها در اختیار ساکنان شهر قدیمی شوشتر قرار گیرد تا پیوندی اجتماعی میان شهر جدید و قدیم برقرار شود. ما نمی خواستیم شهری شرکتی بر جای بگذاریم که شاغلان و کارگران شرکت ناچار باشند روابط و اوضاع کاری خود را به محل زندگی شان منتقل کنند. این بدان معنی است که سرکارگر نه تنها در محیط کار، بلکه در محل زندگی اش هم دارای موقعیت بالاتر است. در شهر شرکتی هیچگونه تحرک اجتماعی به چشم نمی خورد.”

از دیگر دل مشغولی های دیبا در این پروژه، پرهیز از قشربندی در طراحی شهری بود. او خواهان شهری اصیل بود که فرزند کارگر و مهندس بتوانند کنار یکدیگر در مدرسه بنشینند. “هدف ما ساخت تعدادی خانه نبود. ما یک برنامه کاری اجتماعی در نظر داشتیم.” او امیدوار بود که با ترکیب منابع انسانی شوشتر قدیم و جدید بتواند شهری زنده بسازد.

مجله لوتوس نیز در بررسی شهر شوشتر نو نوشته است: “این تصویری است از یک شهر ایرانی که هم کهن است و هم نوین، هم برخوردار از فرهنگ بومی و محلی است و هم فرهنگ جهانی.” و در جای دیگر می‌نویسد: “اگر چه طرح شهرک شوشتر نو ملهم از امکانات و افکار مدرن است، اما گویا به گذشته و سنت محلی تعلق دارد و زمان ساخت آن مشخص نیست.” (هنر و معماری، 2019)

مبانی طراحی معماری به کار رفته در شوشتر نو

طرح شوشتر نو از دیدگاه کالبدی و نیز سنتهای شکل گیری معماری در شهر و فضای آن مشابه به شوشتر کهن بوده که در تصویر 1 رابطه بین شهر قدیم و جدید دیده می شود.

بررسی تأثیرات کالبد و فرهنگ محله شوشتر نو بر یکدیگر
تصویر 1: رابطه بین شوشتر نو و قدیم، منبع: 1986 technical review summary, Shushtar new town
بررسی تأثیرات کالبد و فرهنگ محله شوشتر نو بر یکدیگر
تصاویر 2 و 3: به اصرار دیبا، محل احداث شهرک شوشتر نو از وسط صحرا به مجاورت شوشتر منتقل شد. چرا که دیبا در نظر داشت شهرک نو به نوعی ادامه و گسترش شهر قدیم باشد. در این تصاویر راههای اتصال بین شوشتر نو و قدیم معلوم است، منبع: هنر و معماری، 2019
بررسی تأثیرات کالبد و فرهنگ محله شوشتر نو بر یکدیگر
تصویر 4: محور اصلی شکل دهنده شوشتر نو، منبع: 1986 technical review summary, Shushtar new town

همانند اکثر شهرهای ایران که بر پایه بازار یا یک مسیر اصلی پیاده استوار هستند، در شوشتر نو نیز شهر حول محور پیاده سبزی شکل گرفته ‌است که دیگر کاربریها نظیر مسجد، حمام، مدرسه و … در دو سوی این محور جانمایی شده است. (تصویر 4). بر پایه این طرح، تمامی کوچه های پیاده، با میانجی یا بدون آن، به این محور سبز می رسند. در نهایت نیز می توان با گذر از پل عابر، در آن سوی رودخانه، به شوشتر کهن پیوست. مسیر اصلی شهر جدید و نحوه اتصال آن به شهر قدیم شوشتر در تصویر 5 نشان داده شده است.

بررسی تأثیرات کالبد و فرهنگ محله شوشتر نو بر یکدیگر
تصویر 5: محور اصلی شکل دهنده شوشتر نو و اتصال آن به شهر قدیم. منبع: وب سایت معماری معاصر ایران

با توجه به اقلیم گرم خوزستان، بافت شهر به صورت فشرده و درونگرا طراحی شده است. در شوشتر نو معابر باریک، بدون درخت و در راستای شرقی – غربی ساخته شده اند تا واحدهای مسکونی در جهت شمالی – جنوبی قرار گیرند و پذیرای باد مطلوب شمال باشند. معابر پس از پیوستن به بلوار سبز، شبکه پیاده ای می سازند که از رفت و آمد سواره جدا است.

اما همانطور که دیبا بیان می‌کند، طراحی کوچه های باریک در این پروژه صرفاً به‌ عنوان راه حلی برای کاستن از هزینه نگهداری فضاهای سبز همگانی بوده است. به این صورت که، درختان به جای کاشته شدن در کوچه ها در حیاط خانه ها کاشته شده و در عوض، بخشی از سرسبزی خود را از سر دیوار به کوچه می دهند. بنابراین با توجه به وضعیت اقتصادی این منطقه، ایده کوچه های باریک که سرسبزی خود را از گیاهان کاشته شده در حیاط هر خانه به دست ‌می آورند، منطقی به نظر می رسد.

در این پروژه با توجه به فرهنگ و آداب و رسوم کهن ایرانیان که در آن غالباً افراد میانسال و بانوان، عادت به جمع شدن دور هم یا انجام فعالیتهایی نظیر صحبت کردن، پاک کردن سبزی، پختن نذری، تصمیم گیری در خصوص مشکلات محله و … را دارند، تراکم به صورت افقی مطرح شده است. منازل به صورت کوچک و نزديک به هم با يک حياط به منظور ايجاد رابطه بين انسان، زمين و فضای سبز طراحی شده اند. برای هر خانه حیاطی در نظر گرفته شده است تا ساکنین آن بتوانند با در اختیار داشتن باغچه ای به کاشت گل و گیاه بپردازند. در نتیجه با این راهکار از آپارتمان سازی در این پروژه جلوگيری شده است.

کوچه های شوشتر نو به صورت ممتد نبوده و بعضاً برخی از آنها بن بست هستند، به صورتی که در آنها گردش و پيچش وجود دارد. همچنین اين کوچه ها تنها محل گذر نبوده، بلکه محل سکون هم به شمار می آیند. کوچه ها و بن بست های سنگفرش شده سایه دار در روزهای گرم تابستان جنوب، فضاهایی خنک برای تردد، ایستادن، صحبت کردن، گرد هم جمع شدن و بازی کودکان، فراهم می کنند. کوچه ها پیاده راههایی هستند که، به تعداد محدودی از خانه ها دسترسی داشته و چنان طراحی شده اند که گویی ادامه فضای درون خانه‌ هستند.

برای خیابانها، چشم اندازهای متنوعی در نظر گرفته شده است. به این صورت که خیابانها تنها برای رفت و آمد طراحی نشده اند، بلکه فضایی همگانی‌ هستند که با زندگی و جنب ‌و جوش ویژه خود، فضایی برای برخوردها و رابطه های اجتماعی پدید می آورند. در قسمتهایی نیز خیابانها پهن تر شده و مکانهایی برای بازی کودکان نیز پیش بینی شده است. در نتیجه، هدف اصلی در این پروژه، ایجاد یک مجموعه کالبدی – اجتماعی است که ساکنان را به سوی تعامل همگانی، با هم بودن و پیوندهای محکم اجتماعی هدایت می‌کند. (تصویر 6)

بررسی تأثیرات کالبد و فرهنگ محله شوشتر نو بر یکدیگر
تصویر 6: طراحی کوچه های شوشتر نو برای ایجاد تعاملات اجتماعی، منبع: هنر و معماری، 2019

به ‌نظر می‌رسد که طراحی شهری اين پروژه بر اساس الگوی چليپا و با توجه زياد به فضاهای منفي که از دیرباز در فرهنگ ایرانیان نقش داشته‌، شكل گرفته‌ است. (تصویر 7)

بررسی تأثیرات کالبد و فرهنگ محله شوشتر نو بر یکدیگر
تصویر 7: نحوه بکارگیری چلیپا در سازماندهی فضای شهری در شوشتر نو، منبع: 1986 technical review summary, shushtar new town

با توجه به بازدید صورت گرفته در طی سفر به خوزستان، از خانه های ساخته شده در این منطقه، اطلاعاتی به دست ‌آمده است که نشان از همگام شدن معماری بومی خانه ها با آب و هوای به شدت گرم خوزستان دارد. به این صورت که در خانه ها، استفاده از شوادانها و ایجاد ارتباط بین خانه ها از طریق آن بسیار عملکردی و مرسوم بوده است. (تصویر 8)

بررسی تأثیرات کالبد و فرهنگ محله شوشتر نو بر یکدیگر
تصویر 8: تحلیل معماری بومی منطقه خوزستان، منبع: 1986 technical review summary, shushtar new town

به نظر می رسد که دیبا در عین حال که به پارامترهای معماری بومی منطقه توجه داشته است، سعی کرده تا آنها را به شکلی متفاوت در این پروژه به اجرا در آورد. به این صورت که، با قرار دادن تراز ارتفاعی خانه ها تقریباً در یک سطح، سعی کرده است تا ارتباط زیرزمینی را به نوعی با ارتباط از طریق بام خانه ها جایگزین سازد.

بررسی تأثیرات کالبد و فرهنگ محله شوشتر نو بر یکدیگر
تصویر 9: تحلیل معماری بومی منطقه خوزستان، منبع: 1986 technical review summary, shushtar new town

بیش از 90 درصد خانه های شوشتر نو به صورت یک و دو طبقه، با اتاقهای بزرگ چند عملکردی، حیاطی سایه دار و بام‌ دیوار دار که در شبهای تابستان امکان خوابیدن در هوای آزاد و تماشای آسمان پر ستاره شب را فراهم می کند، طراحی شده است. در طراحی خانه های شوشتر نو از الگوی غربی طراحی اتاقها بر پایه عملکرد (خواب، نشیمن، ناهارخوری و مانند آن) و چیدمان اثاث سخت مانند میز، تخت خواب، صندلی و … پرهیز شده است.

بیشتر اتاقها 5 * 5 متری و واحدی انعطاف پذیری هستند که می توانند در طی شبانه روز یا حتی در طول سال کارکردهای متفاوتی را بپذیرد؛ از همین رو اتاقها بزرگ و جادار هستند تا هر کس خود تصمیم گیرد که فضای اتاق را به چه کاری اختصاص دهد؛ درست همانند زندگی روستايی که به واسطه مبل و اثاثيه نرم آن مانند سفره، رختخواب و … اتاق چند عملکردی می گردد.

غالب مصالح به کار در ساخت اتاقها، آجر تولید محلی و اندود سیمان سفید است. خانه های شوشتر نو با یک تغییر ساده، پیوستن دو خانه به هم، قابلیت رشد و تغییر دارند. هدف طراح این نبوده است که در این منازل، مبلمان و اثاثیه سخت گذاشته شود. بلکه اکثر ساکنین در مراحل ابتدایی، روستایی و بومی منطقه با تعداد زیاد اعضای خانواده بوده اند.

در نتیجه اگر قرار بر این بود تا میز، مبل و تخت در اتاقها گذاشته شود، مسلماً بسیاری از این واحدها، ظرفیت پذیرش 12 نفر اعضای خانواده را نداشتند. همانطور که گفته شد، بسیاری از منازل مسکونی قابل گسترش بوده اند و می توانستند به خانه های شش یا هفت خوابه و مناسب برای خانواده های پر جمعیت تبدیل شوند. (تصویر 10)

بررسی تأثیرات کالبد و فرهنگ محله شوشتر نو بر یکدیگر
تصویر 10: حیاط مرکزی و اتاقهای چند عملکردی در خانه های شوشتر نو، منبع: 1986 technical review summary, shushtar new town

الگوی بناهای بافت قدیم شوشتر و دزفول به صورت معماری درونگرا است. فضاها در اطراف حیاط های مرکزی شکل گرفته و در فصلهای مختلف سال با توجه به ویژگیهای اقلیمی منطقه مورد استفاده قرار می گیرند. در معماری مسکونی، حیاط و باغچه، دید و منظری مناسب برای ساکنان به وجود می آورند و باد با ایجاد کوران هوا را خنک می کند. ایجاد روزن های آجری در دیوارها، لبه بالکن ها، جان پناه و تیغه های آجری در معابر شوشتر نو، عبور باد و ایجاد کوران را ممکن می سازد. منازل مسکونی در واحد های 1 و 2 طبقه طراحی شده اند تا حجم آنها در معابر سایه ایجاد کند. (تصویر 11)

از آنجا که سیستم خنک کننده بر اساس کوران برای شهر پیش بینی شده بود، حفظ روزنه جداره ها و بازشوهای محل عبور هوا، اهمیت بسیار دارد. در بناهای شوشتر و دزفول، آجر اصلی ترین مصالح نما است و نقوش تزئینی با آجر روی نما کار شده اند. یکی از مشخصه های معماری دیبا بهره گیری از الگوهای معماری ایرانی به شیوه ای اصیل و منحصربفرد است. او در اين پروژه سعی داشته از اصول معماری و شهرسازی ايرانی نهايت استفاده را کرده و آن را از طريق فناوری جديد و اشكال ساده هندسی با معماری مدرن تلفيق كند. دیبا بیشتر از اصول سازماندهی و گونه شناسی فضای ایرانی استفاده می کند تا از عناصر و تزئینات.

بررسی تأثیرات کالبد و فرهنگ محله شوشتر نو بر یکدیگر
تصویر 11: ایجاد سایه در معابر با ساخت خانه های 1 و 2 طبقه، منبع: 1986 technical review summary, Shushtar new town
عوامل فرهنگی مؤثر در شکل گیری کالبد شوشتر نو

شوشتر نو؛ آن چه می خواست باشد و آن چه شد

طرح شوشتر نو به سبب ناآرامی های سیاسی در سال 1357، تحولات بعد از دوران انقلاب، عدم توجه مسئولین شرکت خانه سازی و مدیریت نوپای این شهرک در فاز اول متوقف گردید. در مدتی نزدیک به یک سال که پروژه متوقف شده بود، مردم روستاهای همسایه بخشی از خانه های محله اول را به شکل غیرقانونی اشغال کردند.

همچنین با آغاز جنگ ایران و عراق، ساکنان شهرهای جنگ زده نیز به ‌ناچار خانه و شهرهایشان را رها کرده و به شهرهای دور و نزدیک پناه بردند. گروهی از آنان نیز در شوشتر نو ساکن شدند؛ نه تنها در خانه های تازه ساز محله اول، بلکه در خانه ها و ساختمانهای نیمه ساز که برخی از آنها حتی در و پنجره نداشته، فاقد جان‌ پناه (نرده بالکن) بوده و فضای سرویسهای بهداشتی آنها نیز هنوز ساخته نشده بود. به این شکل، شهر پیش از آن‌که به درستی آماده‌ شده باشد، به صورت غیرمجاز، به مرحله‌ بهره برداری رسید.

همانطور که قبلاً به آن اشاره گردید، در سال ۱۳۶۵ (۱۹۸۶) شوشتر نو نامزد و موفق به دریافت جایزه آقاخان شد و به همین بهانه گزارشی درباره آن فراهم شد. بر پایه این گزارش، در آن سال، در ۶۰۰ خانه محله اول که برای سکونت ۴۰۰۰ تن پیش بینی شده بودند، بیش از سه برابر ظرفیت پیش بینی ‌شده، افراد سکنی گزیده بودند. به این صورت که در برخی از خانه ها، نه یک خانواده بلکه چند خانواده زندگی می کردند. این گزارش همچنین از رهاشدگی فضاهای همگانی و فشار بیش از اندازه بر زیرساختها سخن گفته است.

دگرگونیهای بعدی شوشتر نو، کم ‌و بیش با عدم توجه به طرح جامع و تفصیلی شهر صورت گرفت. بسیاری از فضاهای همگانی مانند میدانها، مدرسه ها و مسجد جامع ساخته نشدند و به جای کانون اجتماعی – فرهنگی شهر، دانشگاه علوم قضایی (واحد شوشتر) در آن محل احداث گردید که در ورودی آن برای عابران بسته است. حمام عمومی نیز نیمه‌کاره رها شد. از همه مهمتر آنکه میدان اصلی شوشتر و شوشتر بزرگ تا امروز به صورت اسکلت باقی مانده و حتی پل پیوند دهنده محور اصلی شهر با شهر کهن هم به طور کامل به دست فراموشی سپرده شده است.

در حال حاضر شهرداری تعداد زیادی از واحدها را به صاحب منصبان دولتی فروخته ‌است. اما همچنان مرکز محله در اختیار جنگ زدگان قدیم است و حقیرانه ترین ظاهر را دارد. اگر طرح جامع اوليه «داض» اجرا می شد، شايد طراحان به اهداف اصلی خود می رسیدند، اما متاسفانه تعاونی كشت و صنعت كارون و شركت خانه سازی اين مجموعه را رها كردند. عيب بزرگ مجموعه را هم می‌توان مرده بودن آن دانست. این شهرک به جايی تبدیل شده است كه ساكنين فقط برای خوابيدن به آن می آيند، يعنی همان Company Town كه ديبا سعی داشت از آن دوری کند.

خرابی ها و تغييرات در شوشتر نو تا امروز

با وجود تمام ویژگیهای بومی و فرهنگی که معمار سعی در رعایت آنها و انطباق آن با کاربران این شهر داشته است، تغییراتی توسط کاربران در این شهر به وجود آمده که نشان دهنده عدم کاربردی بودن مسائل ذکر شده است. متاسفانه با گذشت زمان، فرسودگی خانه ها و اضافه شدن محله های جديد، يكپارچگی شوشتر نو از بین رفته است.

دخل و تصرف ساكنين در نمای ساختمانها كاملاً مشهود است. با قدم زدن در کوچه ها، خانه هایی را خواهید دید که صاحبان آنها نمای خانه‌ خود را با سنگ و دیگر مصالح تغییر داده اند. یکنواختی بیش از حد در این واحد همسایگی باعث شده است تا یکی از مالکین به ترجیح خود نمای رومی بر روی نمای اصلی ساختمان اجرا کند. به گفته ساکنین، زمانی که کسی می خواهد به خانه یشان بیاید، پیدا کردن و تمیز دادن خانه موردنظر از خانه های دیگر کار بسیار دشواری است. به این صورت که انگار در هزارتویی قرار گرفته ای و تشخیص مسیر مورد نظر سخت است؛ چرا که تمام عناصر موجود به شکلی آزار دهنده یکسان هستند. (تصویر 12)

بررسی تأثیرات کالبد و فرهنگ محله شوشتر نو بر یکدیگر
تصویر 12: تغییرات ایجاد شده در نما توسط ساکنین، منبع: نگارنده

همانطور که قبلاً به آن اشاره شد، دیبا در این مجموعه سعی کرده است با ایجاد روزن های آجری در دیوارها، لبه بالکن ها، جان پناه و تیغه های آجری در معابر عبور باد و ایجاد کوران را ممکن سازد. پس علت پرکردن این روزنه ها با آجرهای شکسته و عدم استفاده از آنها چیست؟ می‌توان علت را اینگونه توجیه کرد که میزان نیاز به فضاهای خصوصی و محرمیت در این منطقه از حد پیش‌بینی شده، بالاتر بوده است. علاوه بر آن ممکن است با توجه به افزایش استفاده مردم از کولر، دیگر نیازی به کوران طبیعی هوا نبوده است. (تصویر 13)

بررسی تأثیرات کالبد و فرهنگ محله شوشتر نو بر یکدیگر
تصویر 13: پوشاندن روزنه های موجود در نما توسط ساکنین، منبع: نگارنده

مورد دیگری که سبب ایجاد تغییر در کالبد شهر گشته، کوچک بودن فضای داخلی خانه ها و عدم پاسخگویی به نیاز کاربران است که باعث شده است فضاهای مختلفی به خانه ها اضافه گردند. (تصویر 14)

بررسی تأثیرات کالبد و فرهنگ محله شوشتر نو بر یکدیگر
تصویر 14: اضافه کردن فضا به واحدهای مسکونی موجود با مصالح غیرمرتبط

مركز محله و بازارچه كه می توانستند قلب تپنده فاز يك باشند، به محل پارك و عبور خودرو تبديل شده و با آنكه معماری بسيار خوبی‌ دارد، به واحدهای مسكوني تبدیل شده و همانند یک فضای مرده است (تصویر 15).

بررسی تأثیرات کالبد و فرهنگ محله شوشتر نو بر یکدیگر
تصویر 15: مرکز محله شوشتر نو، منبع: نگارنده

عدم توجه به این موضوع که انسان ذاتاً به دنبال آسایش بوده و تمام فعالیتهایش در راستای رسیدن به راحت ترین روش زندگی است، باعث شده است تا دیبا مکان پارک ماشین را خارج از خانه ها در نظر بگیرد و تمام مسیرها را پیاده محور طراحی نماید. همین موضوع سبب دخل و تصرف بسیار در بافت شهر گشته است. به این صورت که ساکنین خود فضایی سرپوشیده برای پارک ماشینهایشان با مصالحی که همخوانی زیادی با بافت شهر ندارند، ساخته اند و اقدام به آسفالت کردن مسیرهای سنگفرش کرده اند تا بتوانند ماشینهای خود را تا درب منزل هایشان ببرند.

در نتیجه، با این اقدام به طور کلی دیدگاههای دیبا در خصوص ایجاد ارتباط میان خانه ها و فضاهای همگانی از بین رفته است. چرا که، فضاهای خالی که دیبا به این منظور در کوچه ها ایجاد کرده بود، هم اکنون به پارکینگ خانه ها تبدیل شده و مردم وجود پارکینگهای شخصی را بر داشتن محیط های باز عمومی ترجیح داده اند. (تصویر 16)

بررسی تأثیرات کالبد و فرهنگ محله شوشتر نو بر یکدیگر
تصویر 16: بخشهای الحاقی به خانه ها برای ایجاد فضای پارک ماشین توسط ساکنین شوشتر نو، منبع: نگارنده

آسفالت کردن خیابانها باعث بروز مشکلاتی از جمله انباشته شدن آبهای سطحی و فاضلابها شده است که به گفته خود کامران دیبا، کفسازی این مجموعه (سنگفرش) به‌ گونه ای بوده ‌است که آبهای سطحی و فاضلاب خانه ها به کانال کشی هایی که در زیر کفسازی ها لحاظ شده بود، هدایت می شدند. اما با آسفالت کردن کوچه ها این ویژگی به طور کل از بین رفته است. (تصاویر 17 تا 19)

بررسی تأثیرات کالبد و فرهنگ محله شوشتر نو بر یکدیگر
تصاویر 17، 18 و 19: تغییر کفسازی معابر از سنگفرش به آسفالت توسط ساکنین

نکته بسیار محسوس در بافت، عدم وجود پوشش گیاهی در خانه ها و خیابانها است. علت اصلی مرده بودن شهر نیز می تواند همین موضوع باشد. گیاه به عنوان موجودی زنده، رنگ و بوی فضا را عوض می کند و سبب اضافه شدن گونه های جانوری مختلف می شود. شاید با تمام تغییرات به وجود آمده در کالبد شهر اضافه کردن اندکی پوشش گیاهی حس درک فضا را کمی دگرگون نماید. (تصاویر 20 و 21)

بررسی تأثیرات کالبد و فرهنگ محله شوشتر نو بر یکدیگر
تصاویر 20 و 21: عدم وجود پوشش گیاهی و سرزنده نبودن معابر، منبع: هنر و معماری، 2019
نقد فریار جواهریان در رابطه با دیروز و امروز شوشتر نو

فریار جواهریان در بررسی وضعیت فعلی شهر جدید شوشتر به نکات زیر اشاره می کند: “وضعیت کنونی شهر رقت انگیز است، دارای پایین ترین ارزش ملک در منطقه است. زباله ها، کوچه و خیابانها را به شدت آلوده کرده اند. شیرابه و فاضلاب در جوهای رو باز راکد مانده است. مرکز محله که مرتفع ترین ساختمانها را دارد و نقطه کانونی محسوب می شود، رو به ویرانی رفته است.

شهر جدید شوشتر تنها شهر جدید ساخته شده در ایران است که ویژگیهای هویت ایرانی مستحکمی دارد. این شهر نقطه عطفی محسوب می شود که بایستی به خوبی از آن نگهداری شود. این در حالی است که ساکنان محلی شهر را قدیمی قلمداد می کنند و برخی حتی تصور می کنند این شهر تاریخی است.” (دیبا و جواهریان، 1385)

نتیجه گیری

مدیریت شهری نامناسب و شرایط بد اجتماعی، سبب ناتمام ماندن پروژه و ایجاد وضعیت فعلی شده است. شوشتر نو هم اکنون به مکانی مرده و ترسناک تبدیل شده است و این دقیقاً نقطه مقابل هدف دیبا است. دیبا قصد داشت در فرهنگ مردم ساکنین این منطقه تغییراتی به وجود آورد و همانطور که خود او می گوید گاهی برای به نتیجه رسیدن اهداف یک طرح، نگهداری و آموزشهای بعدی به ساکنین الزامی است.

احتمال دارد در صورتی که این پروژه به اتمام می رسید، پیاده راه سرسبز با گونا‌گونی فضاها و کارکردهایش، با باغچه ها، حوض ها، فواره ها، باغهای همگانی در آغاز، میانه و پایانش و همچنین با دو فضای سبز جنگلی در پیرامون مسجد جامع و بر کرانه رودخانه، می توانست به کانون زندگی و جنب ‌و جوش شهر تبدیل گردد.

اگر با اتمام پروژه، تمام ویژگیهای ذکر شده در آن رعایت می شد و اجازه تغییر در شهر نیز به ساکنین داده نمی شد، هم اکنون می توانستیم شاهد تاثیر کالبد بر فرهنگ مردم ساکن در این منطقه نیز باشیم. هر چند که دیبا در این پروژه این امر را نادیده گرفته بود که در عصر مدرن نمی توان با گذشت زمان مقابله نمود و از مردم خواست که در شهری بدون حضور اتومبیل و با روشهای سنتی زندگی کنند.

منابع

مقاله­ حاضر، دستاورد سفر پژوهشی جمعی از دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی، دانشگاه هنر تهران، دانشگاه تهران و موسسه آموزش عالی پارس به استان خوزستان در پاییز 1398 است که با راهنمایی دکتر محمدرضا مهربانی گلزار تنظیم شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *