پیشگفتار
روانشناسی محیطی، نظریه های گوناگون را در ارتباط با تاثیر محیط بر انسان و چگونگی ارتباط و تعامل بین محیط کالبدی و تجربه ای که انسان از آن خلق کرده و سوالات مناسب را در این ارتباط مطرح ساخته است تا قادر باشد پژوهشهای تجربی مناسب با آن تئوریها را به اجرا گذارد. لذا روانشناسی محیطی در حقیقت در جهت خلق تئوری های تجربی است که حاصل مشاهدات رفتار محیطی انسان در محیط روزمره و بوم او است آن هم به گونه ای که این تئوری ها بتوانند مورد استفاده طراحان قرار گیرند.
یکی از مهمترین مباحث در تئوری های محیطی، نقش محیط در شکل دهی به رفتار انسان یا اصطلاحاً “معینی گری” است. معینی گری می تواند در سطوح مختلف مورد بررسی و توجه قرار گیرد. در یک معنا رفتار انسان در مقیاسی جهانی تحت تاثیر نیروهای اکولوژیکی است و این نیروها آنچه را که انسان می تواند به آن دست یابد، بدون توجه به اهداف و انگیزه های انسانی محدود می سازد. در حقیقت رفتار انسان، در این دیدگاه، در چنبره یک اکوسیستم محیطی و تنها در چرخه آن معنا می یابد.
به هر حال، آنچه که اینجا مورد بحث ماست، مفهومی از معینی گری است که در ارتباط با محیط کالبدی (معماری، طراحی شهری و معماری منظر) مورد توجه است.
شخصیت
در یک تعریف آمده است که “شخصیت، الگوی رفتاری ویژه یک شخص واحد است.” در تعریف دیگری آمده است که “شخصیت، رفتار دینامیکی درون سیستمهای روانشناختی فردی است که خصوصیات رفتار تفکر شخص را شکل می دهد.”
تفاوت فردی در رفتار
مردم نسبت به محدودیتهای فرهنگی محیط خود که به رفتارهای روزمره آنها تحمیل می شود، آگاهی کامل ندارند. هنجارها یا خواسته های مشترک تعیین کننده اثر فرهنگ بر افراد هستند. نتیجه مهم فرآیند اجتماعی شدن برای افراد، توانایی دریافت نگرشها و رفتارها و معانی محیط فرهنگی است.
شخصیت برون نگر در برابر شخصیت درون نگر
یکی از جنبه های اساسی تئوری سنتی شخصیت، ساختارهایی همچون برونگرایی و درونگرایی، اجتماعی یا غیراجتماعی، گرم یا سرد است. این ساختارها همسان نیستند ولی عموماً موجب تفاوت بین اشخاصی که دارای این ساختار هستند با عده ای که دارای این ساختار نیستند، می گردند. فضای اجتماعی، اجتماعی بودن بیانگر بسیاری از رفتارهای مرتبط با محیط است. اختصاصاً این مفهوم شامل ارتباط بین شخص، واکنش نسبت به موقعیتهای پرتراکم و اولویت چیدمان مبلمان است.
بیشتر مطالعات نشان می دهد که شخصیتهای برون نگر در مقایسه با شخصیتهای درون نگر ترجیح می دهند که ارتباط فیزیکی نزدیکتری با دیگران داشته باشند. به عنوان مثال، شخصیتهای برونگرا بیشتر وقت خود را در لابی هتل یا کلاً در جاهایی که تماس اجتماعی بیشتری رخ می دهد، می گذرانند.
اگر اجتماعی بودن تنها عامل مؤثر در انتخاب فضاهای اجتماعی بود، احتمالاً نتایج مشابهی در اکثر موارد در این مطالعات حاصل می شد. با وجود این، حداقل چهار نوع فاکتور دیگر نیز اغلب بر انتخابهای ما مؤثر است.
رفتار معمولاً نتیجه عملکرد چندین منش است:
- فاکتورهای اجتماعی
- فاکتورهایی دموگرافیک
- چشم اندازها، حس جهت و شلوغی
شواهدی نشان می دهند که اشخاص برونگرا، چشم اندازها را به طور متفاوتی از افراد درونگرا ارزیابی می کنند.
نهایتاً همانطور که یونگ در حین تشریح اولین مفهومش پیش بینی کرده، درونگرایان و برونگرایان به تحریکات وارد شده از قبیل صدا، به اشکال مختلفی پاسخ می دهند.
پنج ارتباط بین محیط و شخصیت
دلایلی برای این موضوع که شخصیت بحثی از روان شناسی محیطی است، وجود دارد:
- در برخی از تئوری ها (از ابتدا تاکنون) شخصیت در ارتباط نزدیک با محیط فیزیکی بیان شده است. در بررسی دقیق مشخص می شود که حتی تئوری های رفتاری که به نظر می رسد نقش محیط را نادیده گرفته اند، به برخی از فاکتورهای محیطی توجه داشته اند. به عنوان مثال، در تعریف اولیه برونگرایی – درونگرایی، خصوصیاتی را که به طور طبیعی به عنوان فاکتورهای درونی می دانیم، براساس ارتباط شخص با محیط بیان شده است.
- شناخت خصوصیات فردی به ما کمک می کند که رفتارهای آشکار محیطی را حدس بزنیم. به عنوان مثال، با دانستن اینکه فردی اجتماعی و پرتحرک است می توان به طور مشخص نوع رفتارهای انتخابی او را در شرایط مختلف حدس زد.
- جدا از رفتارها و خصوصیاتی که توسط تئوریسین های سنتی و تجربی شخصیت تشریح گردیده است (از قبیل برونگرایی، شخصیت اجتماعی و …) روان شناسان محیطی بیان نموده اند که افراد رفتار و منش هایی دارند که به طور مشخص نتیجه تقابل بین محیط و فرد است.
- رفتارها و منش های افراد بر مبنای یک مفهوم روان شناختی – محیطی مهم به نام قابلیت تطابق فرد و محیط تعریف می شوند. ارزیابی خصوصیات انسانی، مدلی از منش ها و رفتارها را به دست می دهد که بخش مهمی از انسانها و مفهوم تناسب شخصی و محیط را شامل می شود.
- اگر چه این مفهوم هنوز کاملاً تکامل نیافته و ابعاد آن مشخص نشده است ولی می توان بر روی مفهوم شخصیت تکیه کرد و آنرا به جای عنوان عمومی مردم به کار می برد. کاربرد اصطلاح محیط گرایی در اینجا مناسب است.
حریم خصوصی (نهان خواهی)
حریم خصوصی و رفتار انسانی
می دانیم که حریم خصوصی از عوامل شخصی و موقعیت تاثیر می پذیرد.
- حریم خصوصی به طور آشکار به ارتباط وابسته است. هر دو زمینه اطلاعاتی و بین شخص حریم خصوصی عمیقاً وابسته به ارتباطات است.
- حریم خصوصی ارتباط نزدیک با حس کنترل یا خود مختاری ما دارد. وجود توانایی انتخاب انزوا و گوشه نشینی با همراهی دیگران در ما، سبب ایجاد قدرت تصمیم گیری می شود و عدم وجود چنین توانایی، سبب می شود که ما احساس درماندگی کنیم.
- حریم خصوصی برای حس هویت ما مهم است. انزوا و صمیمت و نزدیکی، به ویژه، می توانند برای ارزیابی و پیشرفت ما در زندگی استفاده شوند و همچنین مشخص کنند که واقعاً ما که هستیم، ارتباط ما با دیگران چگونه است و چگونه باید باشد.
- حریم خصوصی اجازه آزادسازی هیجانات را می دهد در خلوت و تنهایی ما می توانیم گریه کنیم، در آینه شکلک هایی از خودمان در بیاوریم، اشعار دیوانه وار را بلند بخوانیم و با خودمان صحبت کنیم.
تعریف قرارگاه رفتاری
قرارگاه رفتاری یا یک “مکان – رفتار”، عنصری تحلیل کننده یا برای تحلیل محیط است که برای تشریح کارکردهای اصلی فضاهای معماری و طراحی شهری یا طراحی آنها به کار گرفته می شود. قرارگاه رفتاری مفهومی است که برای اولین بار به وسیله “راجر بارکر” و همکارانش در راستای پژوهش در “روانشناسی رشد” برای تجزیه و تحلیل محیط اجتماعی، روانشناختی کالبدی کودکان ابداع گردید.
به تدریج رابطه مفهوم قرارگاه رفتاری با طراحی به وسیله معماران و طراحان شهری مورد توجه قرار گرفت و توسعه یافت. یک قرارگاه رفتاری، یک واحد کوچک اجتماعی است که از تلفیق پایدار یک فعالیت و یک مکان به گونه ای حاصل می آید تا در فرآیندی منظم بتواند عملکردهای ضروری آن محیط رفتاری را برآورده سازد.
عناصر تشکیل دهنده یک قرارگاه رفتاری به گفته راجر بارکر عبارت است از:
- فعالیتهای مستمر و پایدار در یک مکان یا الگوی پایدار یک رفتار
- قلمرو یا آرایش سه بعدی محیط یک مکان – رفتار
- ساختار محیط یک مکان – رفتار که حاصل همزیستی بین دو عنصر اول و دوم است و راجر بارکر آن را اصطلاحاً سینومرفی نامید. سینومرفی به این معنی است که بدون ارتباط ساختی بین قلمرو و رفتار انسان، امکان تشکیل یک مکان – رفتار پایدار وجود ندارد.
- وجود یک دوره زمانی.
در پژوهشهای بعدی یکی از شاگردان او به نام “ویکر” عوامل دیگری را که در تبیین یک مقر رفتاری می تواند مؤثر واقع شوند را ارائه کرد. از میان این عوامل دو عامل برنامه یک قرارگاه رفتاری و عامل شخص یا عوامل کنترل کننده آن به عنوان عناصر پنجم و ششم از اهمیت بیشتری برخوردار است.
مثال
برای مثال یک کلاس درس یک مکان – رفتار یا یک قرارگاه رفتاری است که شامل فعالیتی مستمر و پایدار برای مدتی مشخص است. این فعالیت همانا کارکرد آموزشی یا عملکرد آن کلاس درس است. این مکان – رفتار دارای قلمروی است که حاصل عناصر کالبدی مشخص مانند دیوارها، سقف و کف کلاس، درها و پنجره ها و مبلمان داخل کلاس است. این عناصر کالبدی می توانند رفتار افراد استفاده کننده از فضای کلاس درس را به گونه ای سازمان دهد که در همزیستی بین رفتار اشخاص داخل کلاس و عناصر کالبدی آن بتوان به راحتی فضای یک کلاس درس را از سایر قرارگاههای رفتاری مجزا ساخت.
از اینرو است که به طور مثال، فضای رفتاری یک کلاس درس با فضای رفتاری یک بازار روز متفاوت است. تفاوت نه تنها ناشی از آرایش کالبدی فضاهای مربوط است، بلکه برنامه این دو مکان – رفتار نیز متفاوت است. برای تشکیل یک کلاس درس برنامه ای خاص برای انجام فعالیت آموزشی پیش بینی شده است. حال آنکه برنامه یک بازار روز تعیین کننده فعالیت خرید و فروش است. از سوی دیگر، در یک کلاس درس یک شخصی به عنوان مدرس آن کلاس، کنترل کننده امور کلاس است، ولی در یک بازار روز عوامل مدیریتی آن با هماهنگی با فروشندگان، کنترل محیط و فضای رفتاری آن را به عهده دارند.
آنچه که ضرورت دارد در اینجا بدان توجه شود، این است که یک الگوی کالبدی از فضای معماری یا معماری منظر ممکن است به قرارگاههای رفتاری کوچکتری تقسیم شوند. لذا برای مطالعه یک مکان – رفتار بزرگتر و پیچیده تر مانند یک شهر لازم است مکان رفتارهای گوناگون آن در قلب یک سلسله مراتب نظام یافته رفتاری ملاحظه و بررسی گردند.
قرارگاههای رفتاری
اصولاً طراحی مکانها برای طراح به طور معمول با تامین بعضی فعالیتها صورت می گیرد که البته تامین زیبایی در آن نقشی اساسی داشته است. طراحان محیط برای تامین فعالیتها از نظامهای فعالیت که مرکب از مدارهای رفتار هستند، استفاده می کنند. “کونستانس پرین” موارد رفتار را به عنوان واحدی برای تحلیل و طراحی معماری پیشنهاد کرده است و مینویسد:
“… مدار رفتار یک ارگونومی مردم شناختی است که به منظور شناخت منابع کالبدی وانسانی مورد نیاز، رفتار روزمره مردم را در مقیاس اتاق، خانه، بلوک مسکونی، واحدهمسایگی و شهر مورد بررسی قرار میدهد.”
قرارگاه یا مکان رفتاری ترکیبی پایدار از فعالیت و مکان در نظر گرفته شده است که شامل اجزای زیر است:
- فعالیتی بازگشت کننده و قابل تکرار یا الگوی جاری رفتار
- طرح خاصی از محیط یا محیط کالبدی
- رابطه ای سازگار بین این دو یا همساختی
- دوره زمانی خاص
این بدین معناست که اگر الگوی جاری رفتار در یک قرارگاه رفتاری در زمانهای مختلف بروز نماید، یک مکان کالبدی می تواند جزئی از چند قرارگاه یا مکان رفتاری باشد. یک الگوی جاری رفتار می تواند شامل رفتارهای مختلفی باشد که به موازات هم اتفاق میافتد:
- رفتار هیجانی آشکار
- حل مسئله یا مشکل گشایی
- فعالیت حرکتی عمده
- تعامل بین فردی
- تغییر اشیاء
ترکیب این رفتارها که یک الگوی جاری را تشکیل میدهند، در زمینه ای خاص که همان محیط کالبدی است، واقع می شوند. قرارگاههای رفتاری سازه ای درونی دارند که می توانند با نظام درونی محیط کالبدی هماهنگ شوند. افراد با نقشهای متفاوت بخش اعظمی از قرارگاههای رفتاری را اشغال میکنند. یک “قرارگاه رفتاری” فرد را قادر می سازد که به “رضایتمندی” نائل شود. این رضایتمندی ها برای مردم مختلف متفاوت هستند و همچنین می تواند نیازهای مختلف یک فرد را در زمانهای مختلف برآورده سازد.
حریم قرارگاهها یا مکانهای رفتاری
رابرت بکتیل می گوید: “حریم یک قرارگاه رفتاری محدوده ای است که در آن رفتار مستقر می شود. دیوار حریمی آرمانی است که از داخل و خارج شدن ممانعت می کند. کیفیتهایی چون محو شدن دید و صدا در ایجاد حریم مهم هستند. اگر حریم قرارگاههای رفتاری به اندازه کافی وضوح و شفافیت نداشته باشد، تعریف آنها نیز مشکل می شود.”
مشکل حریم قرارگاه رفتاری وقتی بروز می کند که فعالیتهایی که نیاز به تفکیک دارند، درست تفکیک نشده باشند با بیش از اندازه تفکیک شده باشند.
نظام فعالیت: محیط از سلسله مراتبی از قرارگاههای رفتاری تشکیل می شود که در پیوند با هم نظامهای فعالیت را به وجود می آورند.
اثر قرارگاههای رفتاری بر رفتار محیطی افراد
به طور کلی قرارگاههای رفتاری نسبت به الگوهای جاری رفتار یا محیط فیزیکی جبری تر هستند. سازگاری محیط و رفتار بستگی به میزان شایستگی مردم و ویژگیهای اندام واره ای آنها دارد. از آنجایی که بسیاری از فعالیتهای انسان شامل رفتارهای عملی است، محیط کالبدی باید با توانمندیهای انسان سازگار باشد. تحقیقات علوم رفتاری، مبانی شناخت الگوهای موجود رفتار و الگوهای موردنیاز موقعیتهای خاص را برای طراحان محیط و کارفرمایان آنها میسر می سازد.
تحلیل قرارگاههای رفتاری، نسبت به شهود تنها، شناخت غنی تری را از رفتار انسان به دست می دهد. چنین تحلیل هایی اطلاعاتی را نیز در مورد تفاوتهای فردی و گروهی در الگوهای رفتار فراهم می آورد که میتواند طراحان را از تصور قالبی در مورد مردم و فعالیتهای آنها رها سازد.
منابع و ماخذ
- لنگ، جان. 1381. آفرینش نظریه معماری؛ نقش علوم رفتاری در طراحی محیط. ترجمه علیرضا عینی فر. مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران. چاپ اول.
- تی هال، ادوارد. 1376. بعد پنهان. ترجمه منوچهر طبیبیان. مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران. چاپ اول.
- آلتمن، ایروین. 1382. محیط و رفتار اجتماعی؛ خلوت، فضای شخصی، قلمرو و ازدحام. ترجمه علی نمازیان. مرکز چاپ و انتشارات دانشگاه شهید بهشتی.
- بحرینی، سید حسین. 1383. تحلیل فضاهای شهری در رابطه با الگوهای رفتاری استفاده کنندگان و ضوابطی برای طراحی. مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران. چاپ سوم.
- چرمایف، سرج؛ الکساندر، کریستفر. 1376. عرصه های زندگی جمعی و زندگی خصوصی؛ به جانب یک معماری انسانی. ترجمه منوچهر مزینی. مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران. چاپ سوم.
- گیفورد، رابرت. 1378. شخصیت و محیط. ترجمه نگین جواهریان، مریم بنیاسدی، ندا پهلوان شریف. نشریه معماری و فرهنگ، شماره 2 و 3.
- گیفورد، رابرت. 1378. فضاهای شخصی. ترجمه شبنم صحرایی. نشریه معماری و فرهنگ، شماره 2 و 3.
- گیفورد، رابرت. 1378. حریم خصوصی (نهان خواهی). ترجمه اکبر سرداری زنوز. نشریه معماری و فرهنگ، شماره 2 و 3.
- گیفورد، رابرت. 1378. ادراک و شناخت محیطی. ترجمه نسرین دهباشی. نشریه معماری و فرهنگ، شماره 2 و 3.
- مطلبی، قاسم. 1380. روانشناسی محیطی در خدمت معماری و طراحی شهری. نشریه هنرهای زیبا، شماره 10.
- پاکزاد، جهانشاه. 1380. فرهنگ کارشناسی و فرهنگ مردم. نشریه معماری و شهرسازی، دوره دوم، شماره 8.
این مطلب قبلاً در “شماره ۹” نشریه اینترنتی منظرآنلاین در تاریخ ۱ آذر ۱۳۸۶ منتشر شده و به دلیل تغییر رویکرد وب سایت نشریه، در سایت معمارمنظر باز نشر می شود.