در سفر اخیر به اروپا، با گذشتن از ترکیه، هم در مسیر رفت و هم در بازگشت سؤالی مطرح می شد که جوابی در ذهنم برای آن نداشتم؛ این همه پرچم سرخ، پرچم کشور ترکیه که در هر جا برافراشته می دیدی، برای چیست؟ در تمامی مدت سفر در یونان، ایتالیا، فرانسه، اسپانیا و پرتغال، بایستی نگاهی جستجوگرانه می داشتی تا بتوانی در محیط های شهری و فضاهای عمومی یا حتی در ورودی شهرها و کشورها، پرچم آن کشور را پیدا کنی. مگر حضور پرچم اتحادیه اروپا، آن هم فقط در مواردی خاص!
اما در ترکیه، بر فراز هر تپه و کوهی، بر سر هر کوی و برزنی، از اندازه های کوچک مینیاتوری تا ابعاد بزرگ اسطوره ای، پرچمی سرخ با هلال و ستاره ای سفید در میان آن، به اهتزاز در آمده و خودنمایی می کرد. این نکته در شهر استانبول، که تاریخی ترین و توریست پذیرترین شهر ترکیه که به نوعی درگاه اتصال آسیا و اروپا نیز شناخته می شود، بیشتر به چشم می خورد.

راز وجود پرچم های سرخ
در توجیه این رفتار، شاید بازگشتی به تاریخچه نوگرایی و مدرنیزاسیون در کشور ترکیه بتواند راهگشا باشد. در فرآیندی مشترک، در دو کشور ایران و ترکیه، تصمیم بر جهشی گرفته می شود که از ساختاری سنتی – مذهبی قصد رسیدن به صورتی مدرن – لاییک داشت. رضاخان در ایران و آتاتورک در ترکیه، با دو رویکرد مذهب زدایی و ملی گرایی طلایه داران این حرکت شناخته می شوند.
گفته می شود در ایران، رضاخان اگر چه در امر زدودن دین از عرصه اجتماع و خشکانیدن ریشه های عمیق آن در فرهنگ ایران توفیقی حاصل نمی کند، اما در ایجاد زمینه های ملی گرایی و زنده کردن تاریخ شاهنشاهی و تمدن کهن ایران باستان و وطن پرستی، موفق به ایجاد جریانی می شود که پس از او در دوره پهلوی دوم نیز ادامه می یابد؛ اما در قیاس با آن، در ترکیه، آتاتورک آن میزان که در محو دین و مذهب از سطح اجتماع توفیق یافت، در تقویت حس میهن پرستی و ملی گرایی به نتیجه مطلوبی نرسید.

این نکته را نیز فراموش نکنیم که عمده جذب توریسم در ترکیه، به واسطه بناهای اسلامی دوره عثمانی است و شهر استانبول نیز که پایتخت دولت عثمانی بوده، نقطه اوج معماری نوع خود، است. آن هویت عظیم که اکنون کشور ترکیه از آن خالی شده و صرفاً در حد موزه ای با آن برخورد می کند، در کنار عقده حقارت همسایگی با اتحادیه اروپا و امید پیوستن به آن، کمی در فهم حضور این پرچمهای سرخ، به عنوان تنها نشانه هویت ملی، مفید واقع می شود.
این سرزمین با سابقه دیرینه خود در تمدن اسلامی، در هر بادیه و دشت و کوهی که انسانی توانسته زیستگاهی برای خود به وجود آورد، از نشانه های معماری اسلامی فارغ نیست و بارزترین آنرا می توان در مناره های رعنایی دید که به بلندای سبقه دینی خود، نشان از دینی دارند که اگر چه در حکومت لاییک ترکیه از سطح رسمی جامعه محو شده است، اما هنوز پیروانی دارد که نماز (اساسی ترین رکن و فریضه عبادت مسلمین) خود را در مساجدی که زیر آن مناره ها و در دل محله ها هستند، اقامه می کنند.
این تلاش پرچمهای قرمز برای جلوه، نشانی است از تقابل میان دو نگاه؛ رقیبی جوان که به مصاف پیری با سابقه حضوری به قدمت کهن ترین مناره های این سرزمین می رود، در عرصه تصاحب منظر شهری.
این مطلب قبلاً در “شماره 7” نشریه اینترنتی منظرآنلاین در تاریخ 1 آبان ۱۳۸۶ منتشر شده و به دلیل تغییر رویکرد وب سایت نشریه، در سایت معمارمنظر باز نشر می شود.