در شوشتر نو با وجود نگاه فرمالیستی، با مداخلاتی که در آن انجام شده، بیشتر می توان در آن ابعاد یک محله را نسبت به محدوده اقامتگاهی باوارده آبادان مشاهده نمود.

مشخصات مطلب

معرفی کلی شوشتر نو

محله شوشتر نو یکی از پروژه هایی است که با هدف اسکان کارگران کارخانه کشت و صنعت کارون توسط “کامران دیبا” طراحی شده است. برای طراحی این شهرک، الگوی شهرهای منطقه مانند شوشتر و دزفول مورد مطالعه قرار گرفته بود. کامران دیبا از الگوهای بومی معماری مسکونی و تکنیک های اقلیمی در این پروژه استفاده کرده است. با ورود به شهر اولین نکته ای که توجه را به خود جلب می کند، تفاوت جداره ها و پوسته ساختمانها است که سعی شده است با بهره گیری از الگوهای ایرانی اسلامی به نتیجه مطلوب برسد. (معماران الف، 1394)

مقایسه محله شوشتر نو و محله باوارده آبادان
تصویر 1: دید کلی از بالا به محله شوشتر نو

اما با کمی گشت و گذار در این محله می توان مداخلات بسیار زیاد کاربران در این پروژه را دید. تخریب بازشوها و جایگزین کردن آنها با دربهای فلزی امروزی، ایجاد محوطه ای حیاط مانند برای پارک ماشین، کور کردن بازشوها و ایجاد پنجره های جدید، تغییر حجم توده و فضا با ساخت و سازهای بدون نظارت، تغییر در پلان خانه ها و از همه مهمتر ایجاد فضاهایی کور و بلااستفاده که شرایط مساعدی را برای وقوع بزه فراهم آورده است، از جمله تغییراتی است که به چشم می خورد. (صادقی، 1396)

سؤالی که پیش می آید این است که دلیل مداخلات فراوان ساکنین در این پروژه چیست؟ آیا کامران دیبا که موفق به دریافت جایزه آقاخان برای این پروژه شده است، نیازهای ساکنین را در نظر نگرفته بود؟ می توان به این سوالها این گونه پاسخ داد که بعد از وقوع جنگ ایران و عراق، برنامه ریزی های قبلی حاصل نشد و افرادی در این منطقه ساکن شدند که طراح برای آنها این محله را طراحی نکرده بود. در نتیجه آدمهای اشتباهی در این محله ساکن شدند.

از طرفی شوشتر نو حاصل نگاهی کالبدی و فرم گرا به ‌دور از تجربه شناختی از تعاملات است. اگرچه مکانهایی برای این تعاملات مانند مسجد، مدرسه، دو محوطه سبز با الهام از میدان نقش جهان و … دیده شده، اما در عمل شاهد آن هستیم که این فضاهای تجمعی به شکل کارآمدی ایفای نقش نمی کنند.

مقایسه محله شوشتر نو و محله باوارده آبادان
تصویر 2: الحاقات اضافه شده به نماي اصلي
معرفی کلی محله باوارده آبادان

با تأسیس پالایشگاه آبادان و شروع به کار آن، سیل مهاجران داخلی و خارجی به این شهر سرازیر شدند. از اینرو،‌ شرکت نفت برای اسكان و نگه داشتن این افراد در آبادان، ناچار بود امكانات مسكونی و خانه های مناسبی را برای سكونت این افراد و خانواده هایشان، فراهم آورد. در باوارده منازلی که برای کارمندان رده های میانی در نظر گرفته شده بود بین 3  تا 7 اتاق داشت. اما در این محله تعدادی منزل بزرگ نیز با بیش از 10 اتاق هم وجود داشت که به رؤسا و مدیران رده ‌بالای شرکت نفت تعلق داشت.

در باوارده‌ خانه ها در قطعات 500 تا 1000 مترمربعی و با تراکم 10 خانه در هکتار طراحی شده بودند و هر خانه یک سالن پذیرایی،‌ یک اتاق ناهارخوری و حداقل یک اتاق خواب داشته است. (آریانفر، 1397)

مقایسه محله شوشتر نو و محله باوارده آبادان
تصویر 3: ويلاي يك كارمند ارشد در منطقه باوارده آبادان در سال 1329 خورشيدي

تمام ساختمانهای باوارده سقف بلند و پشت بام کاه گلی داشته است. اما پشت بام تعدادی از خانه ها نیز از جنس سفال به رنگ قرمز بوده است. بیشتر خانه ها نیز دارای گاراژ مسقف ،از جنس آجر و سیمان، بوده اند. در این خانه ها، یک اتاق در حیاط قرار داشته که در ابتدا محل زندگی سرايدار بوده اما بعدها به عنوان انباری مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین داخل حیاط هر خانه نیز یک آشپزخانه در نظر گرفته شده بود. اما در برخی از خانه های بزرگ، آشپزخانه ای مختصر ،به نام پنتری (Pantry)، نیز داخل ساختمان اصلی وجود داشته‌ است.

تمامی خانه ها یک حمام با توالت فرنگی در داخل و یک توالت ایرانی در حیاط برای سرايدار داشته اند. حیاط و کف خانه ها از جنس سیمان و باغچه ها دارای پیاده روهای آسفالتی بوده اند. هم اکنون این منازل در اختیار خانواده های پرسنل شرکت نفت است.

سیر ساخت و ساز خانه های مسکونی در مناطق نفتی نشان می دهد که به گونه ای معماری و فرهنگ غربی با اشاراتی به معماری ایرانی کم کم جای خود را در بافت شهری پیدا کرده است. خانه هایی محصور با حیاط هایی بزرگ بدون جداره پیرامونی که اکنون پرچین ها به جای آن وظیفه محصور کردن خانه را به عهده دارند. خیابان کشی های عریض با پیاده روهای مناسب پیاده روی که به واسطه چراغها و ادوات روشنایی قابلیت استفاده در شب را نیز دارند. (آريانفر، 1397)

مقایسه محله شوشتر نو و محله باوارده آبادان
تصویر 4: نمونه ای از منازل مسکونی منطقه باوارده
نتیجه گیری

برقرای روابط اجتماعی بین افراد محله از جمله ابعاد زندگی در آن محله به شمار می رود. بهتر است خدماتی که موردنیاز افراد یک محله است، در همان محله تعریف شود؛ به طوری که ساکنین برای بهره گیری از آن خدمات ناگزیر به برقراری روابط اجتماعی با هم باشند. خدمات و کاربریهایی مانند نانوایی، بقالی، مدرسه، درمانگاه و … باید آنچنان واضح و درست تعریف‌ شوند که مردم آن محله برای استفاده از آنها خود به خود به ایجاد روابط اجتماعی دامن بزنند. نکته بعد آنکه فراغت سکنه باید در همان مکان اتفاق بیفتد و زندگی اجتماعی آنجا فعال باشد.

به طور کلی ابعاد یک محله عبارتند از ابعاد اجتماعی، خدماتی، زیرساختها، معابر دسترسی ها، تراکم جمعیت، مسائل زیست محیطی، اقتصادی، فقر، مسائل اجتماعی، جرم، جنایت و … که با در نظر گرفتن این تعاریف می توان نگاه روشن تری به هر دو محله داشت و آنها را با یکدیگر مقایسه کرد.

شوشتر نو با وجود آنکه به شدت تحت تأثیر نگاه فرمالیستی زمانه خود بوده است، با مداخلاتی که در آن انجام شده است، بهتر و بیشتر می توان ابعاد یک محله را در آن مشاهده نمود. هر چند که نیاز به اصلاحات اساسی و مداخلات اصلاحی از جنس برنامه ریزی بلندمدت دارد. اما از طرفی دیگر محله باوارده آبادان با وجود طراحی باز و خوش رنگ و لعاب غربی بیش از آنکه به عنوان یک محله دیده شود، نمود اقامتگاهی برای جمعی از افراد در مدتی معلوم و کوتاه را دارد.

منابع

مقاله­ حاضر، دستاورد سفر پژوهشی جمعی از دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی، دانشگاه هنر تهران، دانشگاه تهران و موسسه آموزش عالی پارس به استان خوزستان در پاییز 1398 است که با راهنمایی دکتر محمدرضا مهربانی گلزار تنظیم شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *