چکیده
هندوستان کشوری است که مهمترین ویژگی مردمان سرزمینش زیستن در فضایی بدون مرز است. فضاهای معماری با وجود مرزها شکل می گیرند. لکههای شهری را میتوان در یک تقسیم بندی کلی دارای دو نوع مرز دانست. مرز فیزیکی و مرز ادراکی که توسط معماران و شهرسازان و مهمتر از آنان، مخاطب های آن شهر ایجاد و درک می شود. این مرزها می توانند تحت تاثیر فرهنگ، قوانین شهری و عوامل متعدد دیگر موجود در آن بستر شکل گرفته باشند.
در منظر شهرهای هندوستان گویی این مرزها جا به جا شده اند و به گونه ای از بی مرزی رسیده ایم. این بی مرزی در فضاها بیش از آنکه متاثر از کالبد باشد از فعالیتهای شهروندان تاثیر می گیرند. این وارونگی برای ساکنین آن شهرها قابل لمس و احترام است و نه تنها به رفتارهای روزمره آنان جهت می دهد بلکه ناشی از باورها و رفتارهای محیطی آنان است. به نظر می رسد مفهوم مرز در منظر شهری پدیده ای باشد که خوانش آن اندکی پیچیده و ناشی از تعاریف جدید عوامل محیطی و خصوصیات و روابط آنها باشد.
مقدمه
تعریف مرز از شناسایی جایگاهی به عنوان مکان، نشات می گیرد. شاید در نگاه اول فضا نیز مرزپذیر به نظر برسد، در حالی که این مکان است که می تواند توسط مرزها محدود شود. اما گاه در شهرها، شاهد این هستیم که پدیده های اجتماعی از مرزها عبور کرده و این مکان گزینی ها را دگرگون ساخته اند. شهرهای هندوستان نیز از جمله مکانهایی هستند که تحت تاثیر عوامل فیزیکی و اجتماعی مرزگریز شده و به سیالیتی رسیده اند که تنها می توان از مفهوم فضا در آنها سخن گفت.
سابقه فضای بدون مرز در غرب را می توان به معماری مدرن رساند. ونتوری، جسورانه ترین پیام معماری مدرن را فضای روان آن می داند که برای دستیابی به پیوستگی فضای داخل و خارج تلاش می کند. (venture, 1967)
در تجربه های نوین، تعاریف هندسی جدید امکان ایجاد سطوحی با خصوصیات ویژه را فراهم می کند که در آنها به واسطه رابطه های هندسی “مرز” میان درون و برون از بین می رود. “نوار موبیوس” با خصوصیات ویژه خود رابطه بین درون و بیرون را وارونه می کند. یعنی هر نقطه از یک سطح موبیوس در این حال که درون است، بیرون نیز هست. بنابراین در یک تغییر پیوسته، نوعی دگرگونی در ماهیت فضا صورت می گیرد که آنرا دارای خاصیتی دوگانه اما پیوسته می کند و در واقع نوعی “بی مرزی” در فضا به وجود می آورد. (آزاده شاهچراغی، 85)
به نظر می رسد بی مرزی در شهرهای هند نه با قصد و آگاهی بلکه توسط عواملی درون زا و تدریجاً به شکلی ارگانیک از فعالیتها و آداب مذهبی – اجتماعی و توسعه ناهماهنگ فضاهای معماری در شهر به وجود آمده باشد. در ادامه یک دسته بندی صورت گرفته تا بتوان این مرزها را به تفکیک از هم توضیح داد.
مرز فیزیکی
در بیان کالبدی، هر محدوده توسط یک “مرز” تعیین می شود، اما یک مرز آن نیست که چیزی در آن متوقف شود، بلکه چنانکه یونانیان دریافتند، “مرز” آن است که چیزی از آن، هستی خود را آغاز می کند. (هایدگر) مرز فیزیکی توسط مخاطب های آن شهر ایجاد و ادراک می شود. این مرزها می تواند تحت تاثیر فرهنگ و قوانین شهری و عوامل متعدد دیگر موجود آن بستر باشند. در منظر شهری شهرهایی چون دهلی و آگرا گویی این مرزها جا به جا شده اند و به گونه ای از بی مرزی رسیده اند.
نکته قابل توجه این است که شهروندان به راحتی می توانند در میان این آشوب ظاهری راه خود را پیدا کنند و بدون برخورد با یکدیگر به مسیر خود ادامه دهند. از دید یک مخاطب این نوعی بی نظمی به شمار می آید، اما به نظر می رسد تغییر همین بی نظمی نیز برای ساکنین این شهرها نوعی آشوب محسوب شود. نظم فیزیکی، تعادل یا نظم بصری، پدیده هایی هستند که عدم وجود آنها برای افراد ساکن این شهرها چندان مشهود نیست.
مرز رفتاری
جهانی که در آن به سر می بریم، تقارن و تداخل پدیده ها و از بین رفتن مرز میان آنهاست. (شایگان، ۱۳۸۰) جهانی که مهمترین ویژگی مردمان آن، زیستن در “فضای بدون مرز” است. (شاهچراغی) مرزهای رفتاری بیشتر متاثر از باورها و فرهنگ یک سرزمین هستند. مردمان هند عموماً مذهبی و قائل به زندگی اجتماعی هستند. در جای جای شهر می شد صحنه هایی از تداخل حریم شخصی و عمومی را دید که بازگو کننده عدم وجود مرز رفتاری در این شهرها بود. این مرزها با ورود به محله ها و دور شدن از اماکن توریستی هرچه بیشتر باهم امتزاج داشتند و دیگر حتی تشخیص محدوده خانه یک فرد نیز برای یک فرد خارجی مشکل می نمود.
مرز اجتماعی
مفهوم مرز یکی از مهمترین مفاهیمی است که فضای معماری بر مبنای آن شکل می گیرد و مسلماً پدیدار گشتن “بی مرزی” موجب ایجاد کیفیتهای خاص، هم در شکل کالبدی معماری و هم در شیوه استفاده از فضای آن می شود. (شاهچراغی) بی مرزی در معماری، پدیده ای است حاصل افزایش تعاملات اجتماعی جهان امروز که با محو کردن مرز بین فعالیتها و فضاها موجب ایجاد کیفیتهای خاص در فضا هم در شکل کالبدی و هم در شیوه استفاده از این فضاها می شود.
از ابعاد و شاخص های قلمرو اجتماعی می توان به هویت اجتماعی، مشارکت مردمی، برقراری روابط اجتماعی و نظارت اجتماعی اشاره کرد. در جای جای فضاهای عمومی شهرهای هند این بی مرزی در رفتارهای اجتماعی مردم مشاهده می شد. بهره بردن از فضاهای جمعی بدون در نظر گرفتن هیچگونه حریم فردی و در عین حال انجام امور روزمره در کنار همدیگر حاکی از این مساله بود.
مرز طبیعی و مصنوع
فضای بدون “مرز” در بیان کالبدی فضاهای سبز و پیوستگی آن با پیرامونش، ظهور می یابد. در این بخش باید توجه داشت که این بار بر خلاف نمونه های پیشین که به آنها اشاره شد، بی مرزی در تمام فضاهای طبیعی و مصنوع شهرهای هند حاکم نیست و به علاوه در دل یک شهر نیز این مقوله دارای تنوع است. عموم فضاهای گردشگری به دلیل جذب جمعیت از نظم و مرز میان طبیعت و مصنوع بهره برده اند، در حالی که این مرز در فضاهای نزدیکتر به فرهنگ خود مردمان هند و با دور شدن از قالب ساختگی آن دگربار با زندگی و فرهنگ و کالبد مردم در می آمیزد.
هندیها از مردمانی هستند که به تناسخ اعتقاد دارند، لذا احترام به گیاهان و طبیعت برای آنها امری واجب است و معمولاً به حریم طبیعت بیش از حریم انسانی خود بها می دهند. طبیعت هر آنگونه که خود به حیات خود ادامه می دهد، به همان گونه مقدس شمرده می شود و گاه همین سبزینگی در مسیرش شهرها را در خود می بلعد.
نتیجه گیری
برخلاف تعریف “مرز” مابین فضاهای شهری، میان فعالیتهای این حیطه “بی مرزی” اتفاق می افتد و نباید فراموش کرد که این مسئله خود ناشی از نحوه مدیریت این فضاهاست. در شهرهای هندوستان، طرز تفکر، فرهنگ و باورهای مردم، اصلی ترین عامل در آزادی استفاده از فضاست. هنگامی که صحبت از حریمها و حفظ آنها می شود، واضح است که این کلمه معنای ثابتی نداشته و معانی گسترده تری را در بر می گیرد.
در شبکه معابر بافت ارگانیک محلات قدیمی شهرهای هند نیز عدم وجود سلسله مراتب و تعریف آستانه ها و فضاهای مکث و بالاخص نبود مرز بین فضاهای خصوصی، نیمه خصوصی و عمومی و خوانا نبودن آنها حاکی از بی مرزی در این شهرها است. این بی مرزی از معابر و خرد فضاها آغاز شده و در کل شهر پخش می شود. بی مرزی در این شهرها صرفاً دلیلی بر بی نظمی موجود در آنها نیست و زندگی شهری مردم با نظمی که برای شهروندان خودشان قابل خوانش و ادراک است، پیوسته در جریان است.
منابع
- چرمایف، سرج؛ الکساندر، کریستوفر. 1375. عرصه های زندگی جمعی و زندگی خصوصی، به جانب یک معماری انسانی. ترجمه: منوچهر مزینی. موسسه انتشارات جهاد دانشگاهی (ماجد). تهران
- توسلی، محمود. 1382. اصل ارتباط در طراحی شهری. مجله هنرهای زیبا، شماره 14، صص 39 – 32
- شاهچراغی، آزاده؛ 1382، جهان بدون مرز، فصلنامه تخصصی معماری و شهرسازی، صص 70-71
- کسروی، رضا؛ 1387. بی مرزی، پارادایم فضاسازی در برلین امروز. نشریه اینترنتی معماری منظر، شماره 25
مقاله حاضر، دستاورد سفر پژوهشی جمعی از دانشجویان رشته های معماری منظر، معماری و شهرسازی دانشگاه های تهران، شهید رجایی، هنر، بین المللی امام خمینی و آزاد اسلامی به کشور هندوستان در اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ است که با راهنمایی دکتر محمدرضا مهربانی گلزار تنظیم شده است.