بیان مساله
امروزه با توسعه و پیشرفت صنعت ساختمان، لزوم توجه به معماری پایدار و ساخت و سازهای مبتنی بر معماری بومی در راستای استفاده بهینه از منابع طبیعی موجود، بیش از پیش اهمیت پیدا می کند. معماری بومی در حقیقت معماری همزاد با انسان و همساز با اقلیم است. با بهره گیری از اصول معماری بومی و بروزرسانی آنها در روند طراحی ابنیه، می توان گام بزرگی در راستای ارتقاء معماری پایدار و بومی همسان با طبیعت و اقلیم برداشت.
تاثیر اقلیم و فرهنگ بومیان بر معماری و شهرسازی، طی بازدید و برداشتی میدانی به مقصد جنوب شرقی ترین نقطه ایران بررسی شد. در این بازدید، روستای جد در نزدیکی ساحل درک مورد بررسی قرار گرفت و نگارندگان با سکونت در خانه بومیان ارتباط بیشتری با معماری بومی و نحوه سکونت آنان برقرار کردند.
بررسی پیشینه استان نشان می دهد که روستاها در این استان مجتمع های پویایی بوده اند که ضمن خودگردانی در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و …، بسیاری از نیازهای فضایی خود را نیز با استفاده از امکانات و منابع موجود در محیط فراهم می کرده اند. دیر زمانی است که ارزشهای کهن معماری بومی این منطقه به طور کلی دستخوش فراموشی شده است.
معرفی مکان
در جنوب کشور و در منطقه بلوچستان با توجه به خصوصیات زندگی قبیله ای و اتکاء بر دامداری، تنوع در شکل و ساختار مسکن دیده میشود. با توجه به وسعت فراوان منطقه بلوچستان که از مناطق کوهستانی خاش تا سواحل دریای عمان ادامه دارد، در مجموع می توان گفت این منطقه دارای طبیعتی کوهستانی و خشک است. البته نواحی جنوبی استان با توجه به مجاورت با دریای عمان و متأثر شدن از بادها و بارانهای موسمی اقیانوس هند، دارای اقلیم متفاوتی است.
به طور کلی می توان گفت بالا بودن میانگین دما و پایین بودن نوسانات آن از جمله مشخصه های اساسی اقلیم منطقه بلوچستان است که با این وجود در جنوب بلوچستان شاهد شرایط آب و هوای گرم و مرطوب، در مرکز خشک و در شمال معتدل و خشک هستیم.
محدوده مورد بررسی ما داراى آب و هوایى با رطوبت بسیار بالا و جزو مناطق گرم و مرطوب به حساب مى آید. معماری بومی استان سیستان و بلوچستان در گذشته با توجه به اقلیم و شرایط آن از خصوصیات منحصربفردی همچون بادگیرها، سقف گنبدی، خارخانه ها و … برخوردار بوده است. تغییرات جغرافیایی عامل تنوع گسترده در گونه های معماری سیستان و بلوچستان است.
یافته ها
در تمام روستا، خانه ها با سقف مسطح و از بلوکهای سیمانی ساخته شده اند. برای ساخت سقف از الوارهای چوب استفاده شده و به نظر می رسد که این الوارها از پالتهای چوب و به نوعی بازیافتی باشند. استفاده از این نوع مصالح شاید به خاطر در دسترس بودن و کم هزینه بودنشان باشد. پنجره ها نیز کوچک و به سمت پایین ساخته شده اند و علت آن جذب و هدایت خنکی و باد به داخل خانه و منع نفوذ گرما به خانه هایشان است. در حیاط تمام خانه ها نیز کپر وجود داشت.
رطوبت بالاى این منطقه علاوه بر ایجاد فرمهای متفاوت در ساخت بناها، باعث شده است که ساختمان سازى در آن با مصالح خاص بهره بردارى شود. به طور مثال گچ، به علت تبله کردن و درصد رطوبت منطقه، به هیچ وجه در ساختمان مورد استفاده قرار نمى گیرد. البته ساختمانهاى بتنى دو طبقه با پوشش سیمان و رنگهای روغنی نیز در روستا به چشم می خورد. ولى هنوز همانند گذشته خانه هایى با بافت خاک و چوب مورد توجه هستند.
در زمینه معماری بومی نیز بسیاری از گونه های ساخت و ساز به کمک تنه و شاخ و برگ نخل به وجود آمده است. از مهمترین این نوع بناها «کپر» است که قدمتی برابر با تاریخ معماری یکجانشینی بشر دارد. این نوع سازه از دیرباز پاسخگوی نیاز این منطقه بوده و به علت فراوانی نخل در سطح منطقه اکنون نیز مورد توجه است. چنانچه در بافت منطقه و روستا، کپرها در گوشه ای از حیاط به چشم می خورند، کپرها هنوز هم در خانه بومیان حضور داشته و کاربرد دارند که از جمله این کاربردها می توان به استراحت نیم روزی یا انبار محصولات و نگهداری دامها اشاره کرد.
اجزا تشکیل دهنده کپر، کَرز (karz) یا شاخه درخت خرما، تَگِرد (tagerd) یا حصیر، چیلُک (chilok) یا طناب بافته شده از برگ درختان خرما است که اغلب در روستاها و یکجانشینی هایی که طوایف به مدت نسبتاً طولانی در آنجا سکونت دارند، احداث می شود. از دیگر دلایل عمده محبوبیت کپر از گذشته تا به امروز، امکان خنک سازی آن بوده به نحوی که با پاشیدن مکرر آب بر سطح بیرونی آن، تگردها مرطوب می شد و عبور نسیم به کاهش دمای درون کپر کمک می کرد.
از مزایای دیگر کپر که در عصر حاضر نیز امتیاز محسوب می شود مواردی از قبیل سبک بودن سازه و یا به عبارت دیگر ضد زلزله بودن آن، ساخت سریع، استفاده از مصالح قابل بازیافت و کم انرژی بودن بنا است که همه این موارد در کنار هم باعث میشود کپر در مبحث معماری پایدار نیز جایگاه قابل قبولی داشته باشد. وجود درختان نخل و نخل وحشی که در تمامی مناطق بلوچستان به صورت خودرو رشد میکند، یکی از دلایل رواج این نوع معماری بومی مسکونی در این منطقه است.
نتیجه گیری
سابقه سکونت در ایران و پیشینه درخشان در زمینه معماری بومی، استفاده از آن با شیوه مدرن را ضروری می کند. در این راستا معماری سنتی دارای پشتوانه های قوی و پربار از جنبه های گوناگون هنر و فرهنگ ایرانی است و خود سهم و ارزش ویژه ای از این هنر و فرهنگ نمایش می دهد. ارزیابی این ویژگیها می تواند در خدمت برنامه ریزی، طراحی و مردمی کردن محیط زندگی امروز قرار گیرد.
یکی از مصادیق معماری بومی در منطقه مورد بررسی، کپر است. کپر همیشه نشانه فقر ساکنان و زاغه نشینی نیست، چرا که ویژگیهای مثبت آن سبب می شود در کنار ساختمانهای مدرن امروزی باز هم در گوشهای از حیاط حضور داشته باشد. این قضیه دارای خاستگاه فرهنگی نیز هست و مربوط به خاطرات جمعی مردم شده و نشانی از پیوند آنها با گذشتگان و همچنین حفظ هویت منطقه دارد. اما باید به ساخته شدن ساختمانها با مصالح جدید در میان کپرها نیز توجه داشت چرا که این سازه های جدید با محیط و اقلیم روستا سازگاری نداشته و به هویت و معماری بومی روستا ضربه می زنند.
مقاله حاضر، دستاورد سفر پژوهشی جمعی از دانشجویان معماری منظر دانشگاه های بین المللی امام خمینی، شهید رجایی، تهران، دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب و علوم تحقیقات به استان سیستان و بلوچستان در زمستان ۱۳۹۶ است که با راهنمایی دکتر محمدرضا مهربانی گلزار تنظیم شده است.