رفتار اجتماعی به مجموعه اعمال متقابل اجتماعی گفته می شود که انسان در شبکه ‌ای از "همبستگی های متقابل اجتماعی" از خود بروز می دهد.

نویسنده:

مشخصات مطلب

تعریف رفتار اجتماعی

به مجموعه اعمال متقابل اجتماعی گفته می شود که انسان در شبکه ‌ای از “همبستگی های متقابل اجتماعی” از خود بروز می دهد. “روانشناسی اجتماعی” شاخه ‌ای از علم رفتار است که به “فرآیند عمل متقابل” توجه دارد؛ یعنی به عوامل تحریک و پاسخ دو طرفه.

انسان زندگی را به عنوان موجودی غیر اجتماعی آغاز می کند، یعنی نسبت به آنچه در محیط اطرافش می گذرد تا حدود یک ماهگی بی تفاوت است. نوزاد انسان حتی تا دو سالگی ترجیح می دهد تنها بازی کند. آغاز “تعامل اجتماعی” (Social Interaction) در انسان از حدود 4 یا 5 سالگی است. صورت های تعامل اجتماعی عبارتند از: همکاری، رقابت، دوستیابی و … .

اشکال ابتدایی رفتار اجتماعی
  • “جایگیر ساختن” (Imprinting)

 آن است که افراد یک نوع معمولاً به گرد هم می آیند و نسبت به موجودات دیگری که شبیه خود هستند نوعی وابستگی ظاهری و نمایان دارند. ضمناً این نوع شرکت افراد در گروه در دوره های اولیه زندگی شروع می شود.

“کنراد لورنز” (Konrad Lorenz) برای نشان دادن این پدیده در حیوانات آزمایشی ترتیب داد که در آن جوجه غازهایی که قبلاً نسبت به تعقیب خود او جایگیر شده بودند زیر یک جعبه و جوجه غازهای دیگری را که نسبت به تعقیب مادر خود جایگیر شده بودند، زیر جعبه دیگری قرار داد و هنگامی که جعبه ها را از روی جوجه غازها برداشت, آنهایی که قبلاً او را تعقیب کرده بودند به دنبال لورنز به راه افتادند و گروه دیگر نیز به دنبال مادر خود.

نکته مهم این است که پدیده جایگیر ساختن در “دوره بحرانی” روزهای اولیه زندگی ایجاد می شود و وقتی فرا گرفته شد دیگر نمی توان این وابستگی را تغییر داد. این دوره در مورد کودک انسان حدود 6 ماه اولیه زندگی است.

  • “سلسله مراتب برتری” (Dominance Hierarchy) و “منزلت اجتماعی”

بین اعضای گروهی که مدتی با هم باشند نوعی نظم سلسله مراتبی به وجود می آید. مثلاً سلسله مراتب نوک زدن بین جوجه اردک ها، که به طور کلی از یک جوجه مسلط تا یک جوجه مغلوب تعیین می شود. این مسأله از سطح کودکان در کسب مرتبه در پرخاشگری های بازی مانندشان، تا سطح جوان و بزرگسال در کسب منزلت های اجتماعی همچون برتری بدنی، پول یا تحصیلات یا اصل و نسب دیده می شود. نوع افراطی آن در بین نوجوانان تشکیل گروهک ها یا همان ‌gang هاست.

  • “آسان سازی اجتماعی” (Social Facilitation)

 اثر موقعیت گروهی بر یک فرد را گویند که در دو صورت رقابت‌ یا همکاری بروز پیدا می کند. مثلاً ماهیها و موشها وقتی در گروه باشد بیشتر غذا می خورند. این رفتارها ناشی از رقابت است در حالی که در جوامع کاملاً سازمان یافته حشراتی مثل زنبور عسل و مورچه ها اکثر رفتارها مبتنی بر همکاری است. مثلاً مورچه ‌ها هنگام کندن لانه وقتی به طور گروهی کار کنند، مقدار بیشتری خاک جا به‌ جا می کنند.

در مورد آدمی، رفتار مبتنی بر همکاری به میزان بسیار زیادی از طریق اشاره کردن و سخن گفتن تسهیل شده ‌است. طی آزمایشهای انجام شده، کودکان نیز هنگامی که یاد گرفتند در ازای عمل همکاری (cooperation) خود پاداش می‌گیرند، این کار را ادامه دادند و حتی سطح بالاتری از آن را که همانا “معامله” کردن است اتخاذ کردند.

  • “نقش اجتماعی” (Role Playing)

همانطور که می‌دانیم منزلت یک فرد موقعیت او را در یک سیستم اجتماعی نشان می دهد. هر سیستم اجتماعی ساختاری دارد. مثلاً در ساختار منطبق با هوش و خرد افراد، طبقات روشنفکر و کوته‌ فکر وجود دارند. ساختارهای دیگری بر مبناهایی مثل اجتماعی – اقتصادی، نژادی، ملیتی یا مذهبی هم وجود دارد که فرد در هر کدام از اینها دارای مرتبه و منزلتی است. حال اصطلاح “نقش”، آن دسته از اعمال سازمان ‌یافته شخص را نشان می دهد که با یک منزلت یا موقعیت خاص وی هماهنگی دارد.

به تعبیر روان ‌شناسان، هنگامی که فرد در یک منزلت اجتماعی خاص است، از او چنین انتظار می رود که به طرق خاصی عمل کند و او نیز به نوبه خود از دیگران همین انتظار را دارد. نکته قابل توجه در اینجا این است که فرد لزوماً از بازی نقش خود مثل هنرپیشه ‌ای که در صحنه تئاتر یا سینما بازی می کند، آگاه نیست.

  • “تعارض نقشها”

گاهی شخص نقشهایی را بر خود فرض می کند یا نقشهایی به او تحمیل می شود که با عقاید و گرایشهای او هماهنگی ندارد. وقتی فرد از این تناقض آگاه باشد، به طرق مختلف به رفع این ناسازگاری بر می آید. مثلاً یا اعتقاد و گرایش خود را تغییر می دهد یا نقشی را که با نقش دیگر تعارض دارد، کنار می‌گذارد یا به مکانیزم دفاعی “دلیل‌ تراشی” متوسل می شود یا عوامل ناهماهنگ یا ناسازگار مربوط به چنین موقعیتی را فراموش می کند. این مطلب به طور خلاصه تئوری “ناهمانگی شناخت” (Cognitive Dissonance) را بیان می کند.

در یکی از آزمونهای تجربی در زمینه تئوری ناهماهنگی شناخت، نشان داده شده اگر شخصی ترغیب یا وادار شود کاری را انجام دهد یا چیزی بگوید که با عقیده شخصی وی مخالف است، خود را چنان تغییر می دهد که آنرا با آنچه انجام داده یا گفته‌ است، تطبیق دهد. ضمناً اگر این فشار از یک حدی بالاتر رود این تمایل فرد برای تغییر عقیده و تطبیق خود با آنچه انجام ضعیف تر شده و حتی ممکن است معکوس شود.

رفتار اجتماعی
رفتار در گروههای کوچک
  • تجربه‌های اولیه حاکی از اثر آسان سازی اجتماعی بر کارآیی و کیفیت عمل کار فردی در گروه است که تا اندازه زیادی در اثر هم چشمی و رقابت هشیار یا ناهشیار است. اما هنگامی که این رقابت شدید باشد اثر معکوس شده یا شاهد افزایش خطاها و کاهش کیفیت هستیم یا کارآیی افراد نسبت به موقعی که تنهایی کار می کنند، کاهش می یابد.
  • در آزمایشهای جدید بیشتر به ماهیت عمل متقابل اجتماعی و ارتباط های متقابل بین افراد یا پویایی گروهی توجه شده است. در این دیدگاه جوهر یا ذات یک گروه شباهت یا بی‌شباهتی های افراد آن گروه نیست، بلکه بستگی های متقابل اعضای آن است. یک گروه را می توان به عنوان یک کل پویا شناخت.
  • “تحلیل زمینه اجتماعی” (Social Environment Analysis)

از این روش برای فهم و پیش‌بینی عمل متقابل اجتماعی استفاده می شود. نتایج آزمایشها نشان می دهد که عمل متقابل تنها مبتنی بر واقعیت های عینی نیست؛ بلکه مبتنی بر این اصل است که چگونه عمل متقابل به وسیله افرادی که متقابلاً عمل می کنند درک و تفسیر می شود.

  • “جامعه‌سنجی” (Sociometry)

جامعه سنجی نوعی نمایش نموداری ترجیح بین افراد است و منزلت اجتماعی هر عضو از گروه را بر حسب قبول یا رد او از نظر دیگران نشان می دهد. در این نمودار فردی که در مقایسه با دیگران رأی بیشتری آورده، ستاره و کسی که هیچ رأیی نیاورده فرد منزوی است.

فرآیند عمل متقابل در حل مساله

این روش در آزمایشهای مربوط به افرادی مورد استفاده قرار می گیرد که با هم روی یک مساله موقتی کار می کنند. یکی از نتایج جالب این نوع تحقیقات به دست آمدن متغیرهای رهبری در گروه است: پرحرفی، توانایی انجام کار، میزان دوستی با دیگران؛ که معمولاً شخصیت رهبر از لحاظ دو پارامتر اول در درجه بالا و از نظر سومی در درجه پایینی قرار می گیرد. نکته قابل توجه این است که رهبری یک نقش اجتماعی است که اقتباس یا اتخاذ موفقیت آمیز آن به مجموعه ای از توانایی ها و صفات (Abilities and Traits) فرد بستگی دارد، اما علاوه بر اینها به موقعیت خاص فرد نیز وابسته است.

  • “حل مسأله جمعی” (Group Problem Solving)

آزمایشها نشان داده اند در بعضی مسائل گروه در حل مسأله جلوتر بوده و در برخی دیگر فرد به تنهایی عملکرد بهتری داشته و در برخی نیز تفاوت چندانی با هم نداشته اند.

در روشی که اصطلاحاً به آن “هجوم افکار” (Brain-storming) گفته می شود، نوعی بحث گروهی است که برای ایجاد ایده های خلاق به کار می رود. مبتکر این روش (یک مجری تبلیغاتی) ادعا می کند که این روش باعث می شود ایده های بیشتری در مقایسه با موقعی که افراد به تنهایی کار می کنند به ذهنشان برسد.

“مسأله ارتباط برقرار کردن” طی یک آزمایش با پنج نوع شبکه ارتباطی به اشکال زیر مورد مطالعه قرار گرفت؛ نتیجه این طور بود که شبکه ارتباطی ستاره ای شکل بیشترین کارآیی و شبکه دایره ای کمترین کارآیی را داشت.

  • “مطالعه اقلیم های اجتماعی” (Social Climates)

نکته ای که در اینجا مورد مطالعه قرار گرفته است، تغییر اتمسفر گروهی تحت شرایط رهبری متفاوت است. طی آزمایشهایی، عملکرد گروههایی همسان ازکودکان را تحت سه نوع رهبری آمرانه، دموکراتیک و عدم دخالت در کارها سنجیدند که نتیجه رهبری آمرانه از همه بهتر بود چرا که پسر بچه ها از روی فرمانبرداری برای مدت بیشتری به فعالیت می پرداختند و کار بیشتری انجام می دادند. در موقعیت دموکراتیک، قوه ابتکار بیشتر و خصومت و پرخاشگری کمتر بود.

اثرات شرکت گروهی
  • “کنفرانس در مقابل بحث گروهی”

چندین عامل باعث برتری تصمیم گیری گروهی نسبت به روشهای دیگر است؛ از آن جمله شرکت فرد در بحث جمعی است که از خصوصیات بحث گروهی است، در مقایسه با فعل پذیری نسبی فرد که از مشخصات سخنرانی و کنفرانس است. این مسأله در مدیریت صنعت و تبلیغات نقش بزرگی دارد.

  • “فشار گروهی روی قضاوت فردی” (Group Pressure)

همه ما از موقع تولد تا هنگامی که زنده هستیم تحت فشارهای گروهی قرار می گیریم مثلاً همان پدیده اجتماعی شدن. نکته مهمی که از نتیجه آزمایشها بر می آید، این است که در بزرگسالی نیز به وسیله آنچه که دیگران در اطراف و نزدیکی ما انجام می دهند یا می گویند؛ گاه به طور مثبت و گاه به طور منفی تحت تأثیر قرار می گیریم و ممکن است حتی گرایشها، عقاید و قضاوت خود را تغییر دهیم.

  • “شستشوی مغزی”

در این روش که در عالم سیاست بسیار کاربرد دارد، کوشش می شود به وسیله تغییر اعتقادات فرد بر علیه چیزهایی که به نظر می رسد کاملاً خلاف واقعیت است، نظر شخص را دگرگون کنند.

  • “شایعه”

شایعه عبارت است از یک گزارش تأیید نشده درباره حادثه ای که اساساً به وسیله کلمات و به طور لفظی منتشر می شود و مخصوصاً در مواقع بحران عمومی یا موقعی که اطلاعات موثق در دسترس نیست، پخش می شود. مطالعات نشان داده اند دو فرآیند آشکار در شایعه؛ تعدیل (Leveling) به معنای تبدیل و تحویل جزئیات و تیزکردن (Sharpening) به معنای تأکید شدید بر جزئیات خاص، باقیمانده است. بر این اساس، هم خویشی بین افسانه و شایعه قابل توجیه می گردد.

جنبه های وسیع تر رفتار جمعی (گروههای بزرگ)
  • “رفتار جماعت”

جماعت شامل انواع گروههاست که در دو گروه کلی تماشاچی یا انبوه مردم دسته بندی می شود. تفاوت اصلی این دو در این است که گروه تماشاچی عملی را انجام نمی دهد. در اینجا گروه دوم یعنی انبوه مردم موردنظر است. دو نظریه موازی در خصوص فرد و جماعت وجود دارد. گوستاو لوبون (Gustave Le Bon) جماعت را دارای نوعی نفس گروهی می داند که جانشین نفس افرادی می شود که آنرا تشکیل می دهند. در مقابل این نظریه فلوید آلپورت (Floyd Allport) روی رفتار فرد و اینکه در حضور افراد دیگر رفتار از جهات خاصی تغییر می‌کند، تأکید دارد.

  • “نهضتهای اجتماعی”

نهضتهای اجتماعی توده های بزرگی از مردم هستندکه جنبش های (Mass Movement) اقتصادی، سیاسی یا مذهبی به راه می اندازند. همه نهضتهای اجتماعی با عدم رضایت آغاز می شوند و در هرج و مرج رشد پیدا می کنند و با گسترش ناامنی ها یا ناآرامی ها احساس نیاز به یک رهبر به وجود می آید؛ مثل جریان نهضت نازیسم در آلمان و ظهور هیتلر.

این مطلب قبلاً در “شماره های ۱۰ و ۱۱” نشریه اینترنتی منظرآنلاین در تاریخ ۱۵ آذر و ۱ دی ۱۳۸۶ منتشر شده و به دلیل تغییر رویکرد وب سایت نشریه، در سایت معمارمنظر باز نشر می شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *